اگر به استان البرز معطوف شويم با توجه به همجواري با تهران و وجودِ مراکز علمي و آموزشيِ عالي و القابِ مثبتي که استان در حوزه صنعت، کشاورزي، ميزانِ برخورداري از نخبگان و... يدک مي کشد، و هم چنين حضورِ تعدادِ بالايي از انديشمندان، هنرمندان و فرهيختگان در استان، انتظارِ عملکردِ مستمر و مطلوب از احزابِ مختلف، بسيار بالاست.
کد خبر: ۲۸۳۹۰۳
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۸ 24 August 2016
يکي از ارکانِ اساسيِ جوامعِ مدني را مي توان در وجودِ احزاب و تشکل هاي گوناگون جست و جو کرد که با کارکردهاي مختلفي مانند گسترشِ مشارکت سياسي، ايجادِ يکپارچگي ملي و انسجاِم اجتماعي و جامعه پذيريِ سياسي، نقشِ موثري در حوزه آگاهي بخشيِ سياسي شهروندان، تشويق و ترغيبِ آنان به دغدغه مندي رفعِ مشکلاتِ شهر يا استانِ خود، همبستگي و فعاليتِ جمعي و مشارکتِ مدني خواهد داشت.
چرا که اين امر دليلي بر تبيينِ اهدافِ کلان در حوزه مصالح ديني و ملي خواهد بود که ضامنِ امنيتِ ملي کشور است.
حال با توجه به دوره خاصي از تاريخ که ايران در آن قرار گرفته است، نياز است فعاليت هاي سياسي به منظورِ آسيب شناسيِ مشکلاتِ موجود گسترش و ساماندهي شود تا بتوان در قالبِ احزاب و تشکل هايي که از دلِ مردم برآمده است، توسعه سياسي را در مقياسِ ملي رقم زد.
اما متاسفانه امروزه در کشور، احزاب و تشکل هاي قدرتمندِ مردمي که يکي از پایه‌های اساسيِ دموکراسي هستند، به چشم نمي خورد يا عملکردها چنان ضعيف است که قابلِ اعتنا نيست.
همين امر سبب شده تا آنچه هدفِ اصلي و غاييِ شکل گيري احزاب در جامعه است، محقق نشده و در سال هاي اخير، در اين حوزه پيشرفتي حاصل نشود.
در حالي که احزاب به عنوانِ نهادهاي سياسي در حکومت‌های دموکراتيک مطرح و موردِ توجهِ انديشمندان به ويژه در حوزه علوم سياسي هستند. اما متاسفانه به دليلِ ضعف در حوزه عملکرد و ساختار، کارکردِ مطلوبي را از احزابِ موجود شاهد نيستيم.
اگر به استان البرز معطوف شويم با توجه به همجواري با تهران و وجودِ مراکز علمي و آموزشيِ عالي و القابِ مثبتي که استان در حوزه صنعت، کشاورزي، ميزانِ برخورداري از نخبگان و... يدک مي کشد، و هم چنين حضورِ تعدادِ بالايي از انديشمندان، هنرمندان و فرهيختگان در استان، انتظارِ عملکردِ مستمر و مطلوب از احزابِ مختلف، بسيار بالاست.
حال آن که در واقعيت چنين امري محقق نشده و بسياري از احزاب و تشکل هاي استان تنها در حدِ يک نام باقي مانده اند.
البته اين موضوع تنها مربوط به البرز نيست بلکه نبود آموزش کافي در حزب، عدم تعريفِ وظايف و اهداف که گاه در قالبِ تشکل هاي هنري، دانشجويي و فرهنگي رنگ و بوي ديگري جز سياست به خود مي گيرد و عدم وجود کادر سياسيِ مناسب سبب شده تا احزاب هدفِ اصلي و ذاتيِ خود را دنبال نکنند و خلأ وجودِ تشکل هاي مردمي با رويکردِ سياسي در کشور به شدت احساس شود.
تمامِ مواردِ گفته شده، مقدمه اي بود تا به جلسه اي بپردازيم که روزِ يکشنبه در استانداري البرز با حضورِ فعالان سياسي و احزابِ گوناگونِ استان برگزار شد و برخلافِ انتظار، خروجيِ خاصي در پي نداشت و تمامِ تعاريفي که تاکنون در خصوصِ احزاب و عملکردِ آن ها در جامعه شنيده ايم، چنان دور و بعيد مي نمود که گمان کرديم در جلسه اي با محوريتِ شعر يا نشست خبري با حضورِ شهردار در خصوصِ مشکلاتِ کالبدي شهر حضور داريم.
نکته اينجاست که با توجه به نزديکيِ زمانِ انتخابات، فعاليتِ احزاب نيز براي جذبِ مشارکتِ حداکثريِ مردم بايد شدت گيرد اما جلسه به جاي گزارشِ عملکردِ احزاب و مطالباتِ حزبي، به بيانِ گلايه ها از استانداري البرز براي نداشتنِ نماينده در جلسات و مشکلاتِ جزئيِ استان و بيان مسائلِ کليِ حزب که در اين جلسه محلي از اِعراب نداشت، گذشت.
جلسه روز يکشنبه با نداشتنِ خروجيِ قابلِ اعتنا، مُهرِ تأييد بر اين موضوع است که احزاب به عنوانِ نهادِ قدرتمند و تأثيرگذار در جامعه نتوانسته اند عملکردِ خوبي داشته باشند.
اگر کشور بخواهد مسيرِ توسعه را بپيمايد، ناگزير از پذيرشِ احزاب است و زماني که اين ظرفيتِ بالا براي مشارکتِ مردم در حوزه سياسي فراهم شده ، نبودِ چارچوبِ قابلِ قبول و کارکردِ مطلوب، اين ظرفيت را با مشکل مواجه کرده است.
آيا بايد مُدام به تعاريف رجوع شود؟! حزب، گروهي سازمان يافته از شهروندان است که داراي نظرياتِ سياسيِ مشترک هستند و به مثابه يک واحدِ سياسي، سعي در پيگيريِ منافعِ خاصِ حزبِ خود اما در چارچوبِ اصول و سياست هاي حکومت دارند.
اما صحبت هاي جلسه يکشنبه به جاي اينکه معطوف به مطالباتِ حزبي و عملکردِ آنان به ويژه با توجه به نزديکيِ انتخابات باشد، بيشتر به بيانِ مطالبِ نامرتبط به جرياناتِ حزبي بود.
حال آنکه احزاب با مداخله در امر انتخابات و عملکردِ مطلوب در اين حوزه مي توانند روندِ تعيينِ نامزدها را ساماندهي کنند و به انتخابات نظم دهند.
با توجه به نقشِ پُررنگِ احزاب در توسعه سياسي و ثبات ملي، چنين عملکردِ ضعيفي از احزابِ البرز، جاي بسي انتقاد و گلايه دارد.
البته مي توان گمان بُرد که طيِ سالِ گذشته تاکنون، فعاليتِ حزبي خاصي نيز در استان صورت نگرفته است که نياز به گزارش و بيان داشته باشد اما جلسه ي روزِ يکشنبه، لزومِ بازنگري در چارچوبِ فعاليتي احزاب و تبيينِ نقش و تعاريفِ دقيق از وظايف و عملکرد را بيش از پيش نمايان مي سازد تا بتوان در قالبِ حرکتي سازمان يافته، طبقاتِ مختلفِ اجتماعي را به آينده ي شهر و کشور، حساس و دغدغه مند ساخت.
پرسش اينجاست که از ظرفيتِ نخبگانيِ البرز، از ظرفيتِ فرهنگي و هنريِ بالاي البرز در حوزه ي ساماندهي احزابِ سياسي چه استفاده اي شده است؟ و آيا مرزبنديِ فعالِ هنري، اجتماعي و فرهنگي بودن با فعالِ سياسي بودن براي دوستان مشخص است!؟ آيا عملکردِ حوزه فرهنگي، هنري، اجتماعي و حتي شهري، با رويکردِ سياسي به درستي به افراد شناسانده شده است؟ اگر نه خروجي تا سال هاي سال، مانندِ جلسه ي روز يکشنبه خواهد بود و صحبت هايي بيان خواهد شد که نشاني از فعاليتِ حزبي و عملکردِ مطلوب در اين حوزه نخواهد داشت!

گزارش از نسترن کيوان پور


اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
وبگردی
آخرین اخبار