موضع مستقل دو کشور در عرصه بین المللی می تواند به یک عامل مهم در صورت بندی دستورکار سازمان های منطقه ای نظیر سازمان همکاری های شانگهای تبدیل شود. با این حال اعتماد کافی میان ایران و روسیه برای برقراری یک همکاری پایدار وجود ندارد. بدین منطور، آن ها نیاز به درک اهداف و منافع یکدیگر دارند. این دو کشور باید بیشتر در مورد چگونگی تفسیر و تعبیر منافع یکدیگر گفتگو کنند.
کد خبر: ۳۹۹۸۱۸
تاریخ انتشار: ۰۸ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۳:۳۲ 28 March 2017
سفر حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، به روسیه در شرایطی انجام شده است که به نظر می رسد دو کشور در عرصه‌های مختلفی نزدیکی‌ها و هماهنگی‌ها و دیدگاه‌های مشترک بیشتری پیدا کرده‌اند.
 
به گزارش تابناک، در همین زمینه، اندیشکده «کارنگی» در مطلبی به بررسی روابط میان ایران و روسیه پرداخته و نوشته است که همکاری میان دو کشور اگر منجر به پیوندهای استراتژیک میان آن ها شود می توان شاهد تغییر در نظم فعلی نظام جهانی باشیم. در ادامه این مطلب آمده است؛
 
دگرگونی در نظم جهانی
 
تغییرات رادیکالی در سیاست جهانی در حال وقوع است. ما هم اکنون تغییر به سوی یک نظم جدید بین المللی  -نظم «پلی سنتریک»- ( مدل روابط بین الملل سازمان دهنده حول محور چندین مرکز مالی، سیاسی و اجتماعی) را مشاهده می کنیم.
 
ایالات متحده کنترل بر امور جهانی را از دست داده است و از سوی دیگر دولت های اروپایی نیز تضعیف شده اند. به طور کلی ایالات متحده و غرب به صورت فزاینده ای از یافتن راه حل برای مشکلات و معضلات در حال ظهور جهانی شانه خالی می کنند. هم اکنون کشورهایی مانند ایران و روسیه نقش مهمی در شکل دهی به نظم نوین جهانی بازی می کنند؛ اگرچه تهران و مسکو به همراه برخی دیگر از قدرت های بین المللی مدعی شکل دادن به سیاست بین المللی هستند اما کشورهای غربی غالبا نقش آن ها نادیده می گیرند.
 
در حالی که نظم جدید روابط بین المللی در حال شکل گرفتن است تغییرات در میراث نظم وستفالیایی به شدت در حال رخ دادن است. این میراث شامل آموزه عدم مداخله در امور داخلی دیگر دولت ها، احترام به حق حاکمیت ملی و تعهد به اجتناب از استفاده از زور می شود.
 
اقدامات تهاجمی که علیه نظم وستفالیایی در حال شکل گرفتن است در محیط حقوقی بین المللی قابل توجیه است. تغییر مرزهای ملی، ورشکستگی دولت ها و نقض آشکار دیگر اصول حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها در حال گسترش است.
 
به منظور پاسخ به محیط در حال تغییر بین المللی حامیان جهان «پلی سنتریک» در تلاش برای شکل دادن به ائتلاف های جهت رسیدگی به مشکلات و چالش های جهانی هستند. این کشورها به دنبال ایجاد نظمی جهانی براساس اصول تصریح شده در نهادهای چندجانبه بین المللی هستند. این اصول باید جامع، جهانی، موثر و منصفانه باشند.
 
انتقال به یک مدل پلی سنتریک در روابط بین المللی در مراحل ابتدایی خود است  و بازیگران عمده بین المللی در حال تلاش برای رزرو نقش قابل توجهی برای خود در نظم آینده هستند.
 
با توجه با انتقال به یک جهان پلی سنتریک، مشکلات امنیت بین المللی از نظر مقیاس و شدت در حال رشد هستند؛ نگرانی های اصلی بین المللی عبارتند از: گسترش سلاح های کشتار جمعی، تروریسم و افراطی گرایی مذهبی و بحران در سوریه، عراق، یمن، افغانستان، لبنان و خلیج فارس.
 
در این میان بحران سوریه اثرات قابل توجهی را بر امنیت جهانی گذاشته است. همکاری ایران و سوریه توانسته است از تبدیل شدن این بحران به یک عامل مزمن در بی ثباتی منطقه ای و جهانی جلوگیری کند. از سوی دیگر باید به بحران در افغانستان اشاره کرد که تهران و مسکو نقش عمده ای در جلوگیری از لغزش افغانستان به سوی یک بحران و هرج و مرج فراگیر را بازی می کنند.
 
در نظم جدید بین المللی که در حال شکل گرفتن است ما شاهد ظهور ائتلاف های منطقه ای هستیم. در این زمینه، همکاری ایران وروسیه با کشورهای دیگر در خاورمیانه اهمیت زیادی داشته است. فعالیت فزاینده این دو کشور در بسیاری از حوزه های سیاست منطقه ای آشکار شده است. همکاری مسکو-تهران در خاورمیانه می تواند مبنایی برای یک همکاری استراتژیک دو جانبه را شکل دهد.
 
منطقه دیگر با اهمیت برای ایران و روسیه کشورهای حاشیه دریای خزر است. همراه با این واقعیت که این کشورها دارای منابع غنی طبیعی و اقتصاد در حال رشدی هستند، آن ها همچنین می توانند نقش مهمی در صلح سازی و ثبات جهانی ایفا کنند.
 
علاوه بر این روسیه و ایران با توجه به ظرفیتی که در حوزه انرژی دارند می توانند نقش مهمی در شکل دهی و ثبات نظم امنیتی و منطقه ای اقیانوس آرام داشته باشند.
 
روسیه و ایران؛ فقدان چشم انداز استراتژیک
 
به طور گسترده ای در روسیه این اعتقاد وجود دارد که سیاست غرب تا اندازه ای مطابق با منافع روسیه است همانطور که مشوق های اضافی برای توسعه روابط ویژه میان تهران و مسکو ایجاد می شود. این باور نه تنها اشتباه بلکه خطرناک نیز است. همکاری استراتژیک میان ایران و روسیه نباید بر ملاحظات سیاسی استوار باشد چراکه بسیار شکننده خواهد بود.
 
هنوز هیچ پایه و اساس واقعی در روابط ایران و روسیه که همکاری استراتژیک را جایگرین همکاری های اعلانی کنند وجود ندارد. علاوه بر این، با وجود همکاری های دو کشور در زمینه نگرانی های امنیتی منطقه ای و بین المللی، روسیه و ایران در زمینه برقراری روابط اقتصادی، علمی، فنی و آموزشی موفق نبودند.
 
تجربه همکاری بین تهران و مسکو در مقابله با مشکلات جهانی و منطقه ای نشان دهنده فقدان وجود یک چشم انداز استراتژیک میان دو کشور است. بحران های افغانستان و سوریه نمونه هایی از این مسئله هستند.
 
در افغانستان از آنجایی که ایران و روسیه چشم انداز استراتژیک مشخصی در افغانستان پس از سرنگونی رژیم طالبان نداشتند به همین دلیل غرب و متحدانش توانستند ابتکار عمل را در این کشور بربایند.
 
وضعیت مشابهی نیز در همکاری ایران و سوریه در بحران سوریه وجود دارد. با وجود مواضع نزدیک دو کشور در مورد سوریه، آن ها قادر به رسیدن به یک درک مشترک برای توسعه اهداف مشترک خود در سوریه و به طور کلی در خاورمیانه نیستند. روسیه و ایران هنوز مکانیسم های کلیدی مشترکی برای حل و فصل بحران سوریه در اختیار ندارند. در نتیجه دو کشور فاقد یک چشم انداز بلندمدت در مورد مسائل معین هستند.
 
دیدگاه های مشترک در مورد موضوعات جهانی
 
با این حال روسیه و ایران نگران ها و منافع مشترک زیادی دارند که می توانند با ساتفاده از آن ها همکاری میان خود را تقویت کنند و چشم انداز امنی در روابط با یکدیگر به وجود آورند.
 
فرصت های قابل توجهی برای همکاری میان دو کشور در ایجاد یک سیستم جدید بین المللی براساس اصول برابری، احترام، عدم مداخله، عدم استفاده از زور و استقلال همه کشورها وجود دارد. به اندازه بزرگی و قدرت، چیزی که امروز مهم ترین عنصر است عدالت است. هم اکنون این مفهوم به طور گسترده و به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی گیرد اما می تواند مطابق منافع ایران و روسیه که خواهان تغییر نظم فعلی هستند قلمداد شود.
 
اختلافات
 
مباحث میان روسیه و ایران منبعث از دو تضاد بهم پیوسته در موقعیت دو کشور است. نخستین تضاد مربوط به برنامه هسته ای ایران بود. روسیه همواره علاقه مند به رفع تحریم ها علیه ایران بود و هرگز از تحریم های یک جانبه علیه ایران حمایت نکرد. با این حال روسیه چندین بار به قطعنامه های ضد ایرانی در شورای امنیت علیه برنامه  هسته ای رای مثبت داد.
 
برای نمونه، قطعنامه های 1696 و 1737 (در سال 2006)، 1747 (در سال 2007)، 1803 و 1835 (در سال 2008)، و 1929 (در سال 2010). قطعنامه های 1737، 1747 و 1929 تحریم های سنگینی را بر علیه ایران تحمیل کرده بود. بنابراین،روسیه هیچگاه قطعنامه های ضد ایرانی در شورای امنیت را وتو نکرد.
 
منافع کلیدی روسیه در رابطه با ایران شامل تقویت رژیم منع گسترش سلاح های هسته ای، ثبات منطقه ای و همکاری های با مقیاس بزرگ با ایران است.
 
تضاد دیگر ناشی از این است که برخی از کارشناسان ایرانی بر این باورند که همکاری استراتژیک ایران و روسیه می تواند هدفی باشد که در وهله اول در راستای حفظ موازنه با غرب و در مرتبه بعد مهار سیاست های ضد ایران و ضد روسی غرب قرار گیرد. اما برای بسیاری از کارشناسان روس، ویژگی مهم روابط روسیه و ایران این است که آن ها علیه بازیگر سومی قرار ندارند.
 
اولویت های همکاری
 
همکاری استراتژیک ایران و روسیه باید مبتنی بر زیرساخت های شفاف و قوی باشد. توسعه روابط در زمینه هایی مانند انرژی، حمل و نقل، فناوری های پیشرفته(از جمله فن آوری اطلاعات) می تواند و باید نقش کلیدی در شکل دادن به یک مدل جدید از روابط ایران و روسیه بازی کند.
 
موضع مستقل دو کشور در عرصه بین المللی می تواند به یک عامل مهم در صورت بندی دستورکار سازمان های منطقه ای نظیر سازمان همکاری های شانگهای تبدیل شود.
 
با این حال اعتماد کافی میان ایران و روسیه برای برقراری یک همکاری پایدار وجود ندارد. بدین منطور، آن ها نیاز به درک اهداف و منافع یکدیگر دارند. این دو کشور باید بیشتر در مورد چگونگی تفسیر و تعبیر منافع یکدیگر گفتگو کنند.
 
تنظیم و سازگار کردن این تفاسیر می تواند از برداشت های غلط و بدبینی در آینده جلوگیری کند. لذا همکاری مثبت میان مجامع علمی و کارشناسی ایران و روسیه به منظور تسهیل ایجاد پیوندهای استراتژیک میان دو کشور از اهمیت زیادی برخوردار است.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :