اکنون جهت گیریِ آراء همچون دو دوره پیشین، بیش از آنکه خروجی دستیابی به تحلیل دقیق از برنامه کاندیداها و توان اجرایی و تسلط شان بر قوانین و سازوکارهای اجرایی باشد، محصول مجادله‌های سنگین سیاسی است. با این تفاسیر به نظر می‌رسد که تلویزیون بار دیگر در ارائه مدل مطلوب تبلیغاتی برای ارزیابیِ منطقی و غیرهیجانی کاندیداها توسط عموم مردم ناکام ماند.
کد خبر: ۴۲۴۰۳۳
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۶:۱۰ 14 May 2017
«تابناک»، مهدی خرم دل؛ قریب به نه ساعت مناظره‌های انتخابات ریاست جمهوری قرار بود منجر به رفع ابهام برای بیش از 52  میلیون رای دهنده و ایجاد اجماع برای طیف وسیعی از ایشان شود و تا حدودی در این زمینه موثر بود اما در مجموع به نظر می‌رسد که این مناظره‌ها به قدر کفایت «تمام کننده» نبود و همچنان برخی از شهروندان به جمع بندی برای انتخاب گزینه اصلح نرسیدند.
 
بر اساس تحلیل محتوای این مناظره‌ها، اسحاق جهانگیری در مجموع سه مناظره حدود 6400 کلمه بیش از سایر کاندیداها سخن گفته و مصطفی هاشمی طبا با حدود 5300 و مصطفی میرسلیم با حدود 5100 کلمه، کمتر از سایرین سخن گفته بودند. محمدباقر قالیباف، حسن روحانی و ابراهیم رئیسی نیز به طور متوسط حدود 6200 کلمه در مجموع سه مناظره سخن گفته‌اند.
 
با حذف عبارات اضافه، پرکابردترین کلیدواژه‌های مشترک میان کاندیداها، «ما»، «شما»، «من»، «برنامه»، «مسئله»، «کار»، «مردم»، «کشور»، «دولت»، «باید»، «امروز»، «برجام»، «اگر»، «ایران»، «توجه»، «جامعه»، «اشتغال»، «صادرات»، «مشکلات»، «اقتصاد»، «زندگی» برخی از پرکاربردترین کلیدواژه‌هایی است که در مجموع سخنان شش کاندیدا با حدود 34 هزار کلمه، مطرح شده است.
 
برنده انتخابات ریاست جمهوری مدیون صداوسیما است! 
این کلیدواژه‌ها نشان می‌دهد به درستی تمرکز همه کاندیداها بر روی مباحث اقتصادی و به ویژه اشتغال بوده اما متاسفانه به واسطه آنکه پرسش‌ها به خودیِ خود چالش برانگیز نبود و عمدتاً کلی گویی قلمداد می‌شد، شاهد پاسخ‌هایی مشابه بودیم و صرفاً نقطه جذاب این مناظره‌ها برای عموم مردم، بخش‌هایی بود که کار به تخریب رقبا کشید و کاندیداها حملات بسیار شدیدی علیه یکدیگر پیاده سازی کردند؛ رویکردی که با کارکرد مورد انتظار از مناظره‌ها مبنی بر مشخص نمودن عیار کاندیداها برای اداره کشور کاملاً در تضاد بود.
 
در واقع باید از کاندیداها سوالات تخصصی مطرح می‌شد و به عنوان نمونه پرسیده می‌شد که «چگونه همزمان با رشد اقتصادی، تورم را کنترل می‌کنید؟»، «چگونه سیاست یکسان سازی نرخ ارز را بدون افزایش شدید ارزش دلار با به تعبیر بهتر، بدون کاهش شدید ارزش ریال تحقق خواهد بخشید؟»، «در صورت شکل گیری یک متغیر نزدیک بازگشت بخشی از تحریم‌ها، دقیقاً چه برنامه‌ای برای حفظ ثبات و حتی رشد اقتصادی وجود دارد؟»، «افزایش صادرات غیرنفتی را با چه راهکاری در چهار سال آینده و چند درصد افزایش می‌دهید؟»، «در دولت بعدی، چند وزارتخانه یا معاونت وزارتخانه‌ها ادغام می‌شود و بدنه اجرایی دولت چنددرصد ریزش خواهد داشت و وظایف شان به بخش خصوصی محول می‌شود؟».
 
همچنین می‌شد از این کاندیداها برخی بدیهیات را پرسید، نظیر اینکه: «تصور کنید، اکنون یک کلان سرمایه گذار اقتصادی ملاقات کرده‌اید. با چه استدلال‌هایی او را متقاعد می‌کنید تا در ایران سرمایه گذاری کند؟»، «بر اساس استانداردها و تعاریف اقتصادی، به طور متوسط برای ایجاد هر شغل، چه عددی سرمایه گذاری مستقیم انجام داد؟» و «بر اساس تحلیل های مورد وثوق میان اقتصاددان‌ها، یک استارت آپ برای سوددهی به طور متوسط به چه مدت زمان نیاز دارد؟».
 
برنده انتخابات ریاست جمهوری مدیون صداوسیما است! 
حتی این امکان وجود داشت که سوالات ساده‌تری پرسید و کاندیداها را در مقابل مردم با این آزمون مواجه کرد که تا چه میزان با بدیهیات اداره کشور آشنا هستند. به عنوان نمونه می‌شد از هر کاندیدا به صورت رندوم درباره متن قانون اساسی پرسید تا مردم دریابند که این شش کاندیدای ریاست جمهوری که در صورت انتخاب، حفاظت از قانون اساسی جزو وظایف شان خواهند بود، حتی اصول قانون اساسی را حفظ هستند؟! لااقل برای نگارنده این پرسش مطرح است که آیا واقعاً این کاندیداها بر اصول اولیه تسلط مطلق دارند و متاسفانه این حجم تولید برنامه، نتوانست منجر به دریافت پاسخ برای چنین پرسش‌های ساده‌ای باشد.
 
وقتی چنین سوالات چالشی مطرح نشده و در عوض، پرسش‌های کلی طرح می‌شود، طبیعی است که کلیدواژه‌ها شبیه به همدیگر می‌شود. چنین پرسش‌هایی که در سه طبقه کیفی مطرح شد، امکان قضاوت دقیق را نسبت به کاندیداها به وجود می‌آورد اما پرسش کلی، پاسخ کلی در پی دارد و در نهایت خروجی‌اش جز آنچه دیدیم نخواهد بود. وقتی زمان هر کاندیدا در سه مناظره مجموعاً به 90 دقیقه نمی‌رسد و شکل پرسش‌ها نمی‌تواند تفاوت رویکردها را نشان دهد، کاندیداها سراغ رویه دیگری برای نشان دادن تمایزهایشان با دیگر کاندیداها می‌روند و نتیجه‌اش وضعیتی می‌شود که در مناظره سوم به اوج خود رسید.
 
اکنون جهت گیریِ آراء همچون دو دوره پیشین، بیش از آنکه خروجی دستیابی به تحلیل دقیق از برنامه کاندیداها و توان اجرایی و تسلط شان بر قوانین و سازوکارهای اجرایی باشد، محصول مجادله‌های سنگین سیاسی است. با این تفاسیر به نظر می‌رسد که تلویزیون بار دیگر در ارائه مدل مطلوب تبلیغاتی برای ارزیابیِ منطقی و غیرهیجانی کاندیداها توسط عموم مردم ناکام ماند.
 
کاندیداها در چنین فضایی برای نشان دادن برتری شان مسیر دیگری را در پیش گرفتند؛ مسیری شبیه به دو دوره پیشین انتخابات که برنامه و توان اجرا، حرف آخر را می‌زد و بدین ترتیب، بدون شک برنده این انتخابات همچون دو دوره پیشین، پیروزی اش را مدیون صداوسیما خواهد بود، تا متکی بر برنامه و توان اجرایی اش!
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار