کد خبر: ۴۳۱۳۳۷
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۳ 28 May 2017
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: این را می‌پذیرم که انتخابات شرایط خاص خود را دارد و وجود قدری بداخلاقی در آن اجتناب‌ناپذیر و شاید هم طبیعت آن است، مثل مسابقه فوتبال است که خلاصه تعدادی خطا رخ می‌دهد.

حدی از آن قابل تحمل است؛ ولی هنگامی که رفتارهای غیراخلاقی بیش از اندازه شود، نه تنها اثرات منفی بر مخاطب و بیننده دارد، بلکه تا حدی هم فضای عمومی را تخریب می‌کند. به‌ویژه هنگامی که این رفتارهای غیراخلاقی علیه افراد دیگری جز رقبای انتخاباتی اجرا شود.

از سوی دیگر  حریت و جوانمردی در سیاست مهم است و افرادی در سیاست ارزشمند هستند که تا حدی پایبندی خود را به رفتار جوانمردانه اثبات کنند. از این رو شاید تقسیم‌بندی سیاستمداران از جهت این ویژگی مهم‌تر و ضروری‌تر از تقسیم‌بندی آنها از حیث خط و خطوط سیاسی، اصلاح‌طلب و اصولگرا باشد.

این دو مقدمه را گفتم تا به نحوه طرح موضوع وزیر آموزش و پرورش و دخترش در مناظره‌های انتخاباتی اشاره کنم. شاید پرداختن به این مساله در کوران انتخابات نه ممکن بود و نه مفید ولی الان که انتخابات تمام شده بهتر می‌توان به موضوع ورود کرد.
به نظر بنده مسکوت گذاشتن این موضوع از طرف رسانه‌ها و نیز نحوه تهاجمی که به آقای دانش و دخترش شد، به دور از جوانمردی است. ابتدا بگویم که بنده آقای دانش‌منفرد[= دانش آشتیانی وزیر آموزش و پرورش] را از زمان تحصیل در دانشگاه و سپس مدیریت بر مدرسه مفید می‌شناسم و حداقلی از رفاقت را هم با ایشان داشته‌ام؛ گرچه در دو دهه اخیر کمتر موردی پیش آمده که از نزدیک با ایشان مراوده داشته باشم. آقای دانش همیشه به عنوان فرد محترمی که بسیار هم آرام و متعادل هستند، شناخته می‌شوند؛ ولی این یادداشت را فقط در مقام آشنایی با ایشان نمی‌نویسم، بلکه به نظرم می‌رسد که به علل زیر این نحوه برخورد شایسته و بایسته مبارزه انتخاباتی در ایران نبود.
١-‌ نخستین چیزی که در این برخورد جلب‌توجه می‌کرد این است که چگونه یک موضوع به نسبت ساده که واردات آن قانونی بوده و حقوق گمرکی نیز پرداخته شده و اصولا در مقایسه با واردات کالاهای مشابه رقم بسیار ناچیزی است، به این سرعت شناسایی و کشف و به سطح افکار عمومی کشیده می‌شود؟ و چنان جزییاتی از آن طرح می‌شود که خواننده حیرت می‌کند، گویی که یک تیم کامل چندین شبانه‌روز پیگیر ماجرا بوده‌اند، آن هم در شرایطی که پرونده‌های مهم پس از ٨ سال هنوز منجر به صدور حکم نشده است. جالب اینکه پس از رسیدگی معلوم می‌شود که کل ماجرا چیز دندان‌گیری نداشته است.
٢-‌ فارغ از این نکته اصل منطق قضیه نیز اشکال دارد و استفاده از لفظ وارداتچی آن هم در جامعه‌ای که فقط رقم واردات قاچاق آن ١٣ تا ١۵میلیارد دلار است، برای کسی که از مبادی گمرکی اقدام به واردات کرده، نوعی ترفند زشت است. البته آقای وزیر آموزش و پرورش که نمی‌تواند یا نمی‌خواهد مثل دیگران، قوم و خویش‌ها و نزدیکان خود را به وزارتخانه ببرد و پستی در اختیار آنان قرار دهد، طبیعی است که هرکدام باید مشغول کار خود شوند.
٣-‌ در جامعه‌ای که شاخص فساد آن بالاست، چگونه می‌توان انجام یک عمل قانونی و با پرداخت عوارض گمرکی را مذمت کرد؟ آیا این گمراه‌کردن ذهن جامعه نیست؟
۴-‌ فرض کنیم که واردات کار خوبی نباشد، خب چرا آن را ممنوع نمی‌کنند؟ آنان که در فروش مازاد بر تراکم که مخالف صریح قانون است، هیچ فروگذار نمی‌کنند، چگونه می‌توانند به یک اقدام قانونی اعتراض کنند؟
۵-‌ مساله بسیار مهم این است که در دعوای سیاسی چرا پای خانواده و دیگران را به میان باید کشید؟ موضوع تجارت عادی دختر وزیر چه ربطی به انتخابات دارد؟
اگر از رانت استفاده کرده بود، کاملا حق داشتید که بیان کنید، ولی این چه کار زشتی است که پای فرزندان افراد را که دارند زندگی عادی خود را می‌کنند به میان بکشیم؟
۶-‌ از همه اینها گذشته دختر آقای وزیر متخصص در این زمینه است و به‌طور طبیعی قصد داشته که کسب‌و‌کاری واضح راه بیندازد؛ مثل ایران‌خودرو یا کارخانجات دیگر که ترکیبی از واردات و تولید را پیش می‌برند، او هم می‌توانسته از تخصص دانشگاهی خود که در همین زمینه است استفاده کند و در این مسیر گام بردارد، در بدترین حالت هم کالا وارد کرده که بفروشد این کار که صد شرف دارد به رانت‌خواری. این معنای رای حلال است؟
از اینکه در مناظرات علیه نامزدها حرف‌هایی زده شد چه درست و چه نادرست نباید چندان ناراحت بود. در هر حال وارد میدان سیاست‌شدن این عوارض را هم دارد ولی از اینکه زندگی عادی منسوبین افراد دیگر را خراب کنیم باید ننگ شمرده شود. به نظرم نامزدهایی که در این مسیر گام برداشتند یک بدهکاری اساسی به آقای دانش‌ و دخترشان دارند؛ جوانمردی حکم می‌کند که حداقل این گام را  هرچه زودتر بردارند.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار