اهمیت این بحث از آنجاست که امروزه به دلیل نگاه سودپرستی و منفعت طلبی حاکم بر بازار کتاب، نمی توان به هر کتابی هم اعتماد کرد و در واقع دیگر همه کتاب ها «آن یار مهربان» روزگاران سابق نیستند!
کد خبر: ۸۲۵۴۱۵
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۳ 23 February 2020

تابناک فارس به نقل از شیرازه:چندی پیش شیراز به عنوان «پایتخت کتاب کشور» معرفی و نشان ویژه آن از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به مهندس اسکندرپور شهردار شیراز اهدا شد.

همان گونه که انتظار می رفت تبلیغات بسیاری نیز پیرامون این عنوان شیک و پر زرق و برق در رسانه ها بازتاب یافت که از این پس چنین و چنان خواهد شد و قس علی هذه...

امید است این عنوان و عناوین مشابه صرفا برای ایجاد یک به اصطلاح « دَک و پُز فرهنگی» برای شهر یا مجموعه مورد نظر نباشد، بلکه با استفاده از سازو کار این پایتختی و بودجه های مربوط به آن، خالق وضعیتی بهتر در وضعیت کتاب و کتاب خوانی باشیم که از نظر حقیر ساخت و ساز ساختمانی یک قسمت قضیه و از آن مهم تر «تغییر نگاه» در بحث کتاب خوانی و ایجاد محتواهای ارزشمند طرف دیگر قضیه خواهد بود.

این نوشته کوتاه بیشتر بر جنبه دوم قضیه مذکور تکیه دارد یعنی (محتواهای ارزشمند و نافع در حوزه نشر و کتاب) که انتظار داریم متولیان فرهنگی بیشتر به آن توجه کنند.

فارغ از هیاهوهای برای هیچ، معرفی کتاب ها و متن های ارزشمند در آشفته بازار کتاب و تفکیک آن با نگاه صرفا «سودمحوری» و سرمایه داری، از مسائل مهمی است که باید بدان پرداخته شود و شهردار کلان شهر شیراز و سایر نهاد ها نیز به آن توجه جدی داشته باشد.

حالا که شیراز پایتخت کتاب کشور است باید جدا از بحث آمارهای کمی و ... اتفاقاتی در این شهر رخ دهد که الگویی برای سایر شهرهای کشور شود و تنها به کارهای کلیشه ای و سطحی و بالابردن آمارهای کمی اکتفا نکرد چراکه شیراز در طول تاریخ در ایجاد تفکرات خلاق و بکر جریان ساز بوده و اگر امروز نیز متولیان امر بخواهند و آگاه باشند، خواهد بود.

اهمیت این بحث از آنجاست که امروزه به دلیل نگاه سودپرستی و منفعت طلبی حاکم بر بازار کتاب، نمی توان به هر کتابی هم اعتماد کرد و در واقع دیگر همه کتاب ها «آن یار مهربان» روزگاران سابق نیستند!

دلیل این وضعیت نیز مشخص است. کسانی که به فکر پُر کردن جیب های خود از قِبَل انتشار کتاب هستند، هرگز به محتوای آن کاری ندارند و تنها با درک شرایط روز و سلیقه سطحی مخاطبان که عموما از طریق رسانه ها تبلیغ می شود، این بازار را در دست گرفته اند.

امروز رسانه ها نیزکه معمولا در خدمت اربابان قدرت و ثروت هستند، معمولا محصولی را تبلیغ می کنند که در بازار به فروش برسد. حال دیگر کاری ندارند که این متاع فرهنگی ممکن است هیچ گونه محتوا و ارزشی نداشته باشد بلکه موجب آسیب های روحی و روانی به خوانندگانش نیز شود.

در نگاه «سرمایه داری» و «اصالت پول» که در بخش اعظم دنیا به ویژه کشورهای ابرقدرت اروپایی و آمریکا حاکم است، نگاه ماکویالیستی می گوید : «هدف وسیله را توجیه می کند».

مثلاً در بازار کتاب یعنی اگر هدف شما به دست آوردن پول است، باید تمام تلاش ها و تبلیغات در راستای این هدف به کار گرفته شود؛ حتی اگر محتوای کتاب شما بی ارزش و سطحی باشد و موجب گمراهی و انحراف فکری افراد جامعه شود.

این نگاه نظام سرمایه داری نه تنها به کتاب، بلکه به موضوع انسان و دنیا است. یعنی آنها انسان را نیز وسیله ای می دانند برای کسب سود و پول بیشتر. این همه جنگ و خون ریزی در سراسر دنیا راه انداختن توسط آنها و کشتن انسان های بی گناه، دقیقا دلیلش همین است .

نکته مهم اینجا «تغییر نگاه ها است». در نظام اسلامی-ایرانی که مبتنی بر مبانی الهی شکل گرفته، نگاه سرمایه داری و پول پرستی حاکم نیست اما متاسفانه عده ای با در دست گرفتن بازار کتاب و انتشارکشور، این نگاه را حاکم کرده اند.

امروز مافیای کنکور متشکل از انتشاراتی ها، موسسات آموزشی، قلم به مزدان، صاحبان قدرت و رانت اطلاعاتی در دستگاهها و قوای مختلف و ... همچون رگبار مسلسل کتاب کمک درسی و تست به بازار کتاب عرضه می کنند آن هم با قیمت های بالا و خانواده ها و دانش آموزانشان را چنان در رقابتی بیمارگونه انداخته اند، که علاوه بر خالی کردن جیب آنها، روح و روانشان را نیز دستخوش تلاطم کرده اند.

در این وانفسا عده ای انسان آزاده و دارای مبانی فکری عمیق، با دیدن این شیوه پول پرستی در بازار کتاب، سالهاست که فریاد اعتراض بلند کرده اند اما متاسفانه زور آنها به اربابان زر و زور و قدرت نمی رسد کسانی که از ناشر، موسسه آموزشی، مدیر فلان دستگاه و بهمان قوا و حتی برخی اساتید دانشگاه و ... را در تیم پول پرستی خود گردهم آورده اند!

وضعیت کتاب های عمومی نیز همچون کتاب های کمک درسی، تعریف چندانی ندارد. در یک قلم آن در بازار کتاب های روان شناسی، یک عده پول پرست کتاب هایی با جلدهای نفیس و متن های به ظاهر زیبا به خورد مخاطبانشان می دهند که جز تشویش خاطر و انحراف افکار مخاطبان، هیچ دستاوردی ندارد!(اگر سری به کتابفروشی ها بزنید کاملا قابل مشاهده است و صرفا یک ادعا نیست).

به هر حال این نوشته مجمل، حقایق تلخ بازار بیمار کتاب در ایران است که باید برای آن فکر اساسی کرد و چاره آن نیز کارهای کلیشه ای و همایش های نمایشی نیست بلکه باید این بیمار را به دست طبیبان فرهنگی داد کسانی که هوای پول پرستی در سر ندارند و به معنای تام و تمام کلمه و فارغ از هرگونه سیاسی کاری و سیاسی بازی، دغدغه فرهنگ این سرزمین را در سر می پروانند.

چه خوب است شیراز با چنین سابقه فرهنگی ارزشمند، منادی این طرز نگاه به بازار کتاب باشد و فرصت پایتختی کتاب بهترین فرصت برای شهردار محترم شیراز و سایر نهادهای فرهنگی است که این نگاه را به جهانیان عرضه کنند؛ «نگاهی که پول پرستی و اصالت پول در آن جایگاهی ندارد» و « توجه به ریشه ها و مغز فرهنگ» را خواهان است.
اظهر من الشمس است که این نگاه، از ریشه و اساس کشور ما را خواهد ساخت؛ چراکه به دنبال کمیت و آمار نیست بلکه به دنبال کیفیت و محتوا است و هر متاع بی ارزشی به عنوان کتاب اینجا مجوز انتشار نمی گیرد چراکه این محتوا باید هنر انسان سازی و جامعه سازی مبتنی بر تفکر عقلانی و خردمندانه داشته باشد.

 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار