مرور روزنامه‌های چهارشنبه ۲۹ مردادماه
قهر ۲۳ ساله ناطق‌نوری، بازی با آتش بنزین؟ انحلال ۲۷ شرکت صندوق بازنشستگی، «تاج» ممنوع‌الخروج و اموالش ‏‏‌توقیف می‌شود؟ آتش‌سوزی سینما رکس به روایت سیا و اسناد ویکی‌لیکس، ورود ۱۱۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید ‏به بازار سرمایه، خط بطلان بر تهمت ۱۵ ساله در پرونده حریری، چرا از آمار وحشتناک کرونایی نمی‌ترسیم؟ و مالک ۶۰۰ ‏خانه خالی پیامک «مالیاتت را بده» گرفت، از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز ‏شده است. ‏
کد خبر: ۸۸۹۲۷۳
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۳ 19 August 2020
به گزارش تابناک سمنان: روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۲۹ مردادماه در حالی چاپ و منتشر شدند که واکنش‌ها به ماجرای ‏قرارداد ویلموتس از یک سو و تبرئه حزب الله لبنان و سوریه از اتهام شرکت در ترور رفیق حریری از دیگر سو در صفحات ‏نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده اند. ‏

پاسح حداد عادل به پرویز فتاح، سخنان روحانی درباره نقشه راه اقتصادی کشور و درخواست جهانگیری از دستگاه قضا ‏برای روشن کردن اتهامات علیه مسئولان ارشد کشور نیز از دیگر عناوینی است که در صفحات نخست روزنامه‌های امروز ‏به چشم می‌خورد. ‏

 
 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛


نوبت پاسخ آقای فتاح است

سعید شریعتی در سرمقاله امروز روزنامه آفتاب یزد با عنوان نوبت پاسخ آقای فتاح است، نوشت: جوابیه آقای حداد عادل بعد ‏از چند روز تاخیر نسبت به مواردی که رئیس بنیاد مستضعفان درباره مدرسه تحت مدیریت وی مطرح کرده بود بار دیگر ‏ضرورت واکاوی مصاحبه اخیر آقای فتاح را نمایان می‌کند. در واقع اعلام گزینشی نام چند فرد یا نهاد سیاسی و نظامی از ‏سوی رئیس بنیاد مستضعفان بدون انگیزه‌های سیاسی نبوده است. در همین زمینه نیز گمانه زنی‌های زیادی درباره احتمال ‏حضور او در انتخابات ۱۴۰۰ و اینکه این مصاحبه چه اثری بر موقعیت سیاسی فتاح داشته شاهد بوده ایم. با این حال فراتر از ‏این گمانه‌زنی سیاسی که به هر حال ممکن است واقعیت داشته و قصد رئیس بنیاد مستضعفان پرسنال برندینگ بوده باشد، ‏ابعاد مهمتری را در این کشمکش باید مورد توجه قرار داد. همه افراد و نهاد‌هایی که رئیس بنیاد مستضعفان نام برد در ‏جوابیه‌هایی که منتشر کردند تاکید داشتند که از املاک استفاده عمومی می‌کنند و همچنین با مجوز املاک را تحویل گرفته اند.

‏از سوی دیگر با توجه به آنچه کارشناسان اقتصادی مطرح می‌کنند میزان اموال و املاک بنیاد مستضعفان که به افراد مختلفی ‏سپرده شده بسیار بیش از موارد جهت دار اعلام شده از سوی آقای فتاح در صداوسیماست؛ بنابراین به نظر می‌رسد در شرایط ‏فعلی آقای فتاح به عنوان رئیسی که داعیه دار تلاش برای احقاق حق مستضعفین بوده فارغ از این کشمکش سیاسی نیاز دارند ‏که به موضوعات مهمتری پاسخ دهند. نخستین موردی که مطرح است منشا املاک و اموالی است که در اختیار بنیاد ‏مستضعفان است.

نوبت پاسخ آقای فتاح است/نیاز به شفافیت در بالاترین رده‌ها/ما فقط در پرونده ویلموتس بازنده نشدیم

با توجه به اساسنامه این بنیاد دارایی‌ها در واقع از املاک بی‌صاحب یا مصادره شده از افراد نزدیک یا ‏وابسته به حکومت قبلی است با این حال به نظر می‌رسد در این چهار دهه پرونده‌های زیادی وجود داشته که افرادی مدعی ‏هستند حق آن‌ها ضایع شده و به دنبال رسیدگی قضائی برای باز پس‌گیری اموال خود هستند بنابراین رئیس بنیاد مستضعفان ‏باید در نخستین گام همه دارایی‌های این نهاد را در گزارشی شفاف به مردم ارائه کند تا مشخص شود هیچ ادعای مستحقی ‏نسبت به آن‌ها وجود ندارد. از سوی دیگر اموال و املاک این بنیاد به یکی از بزرگترین کارتل‌های اقتصادی ایران تبدیل شده و ‏باید به طور شفاف گردش مالی آن روشن شود و به جامعه گزارش داده شود که آیا به درستی از این اموال بهره‌برداری شده ‏است و به چه شکلی عواید آن توزیع شده و صاحبان اصلی این دارایی‌ها که اقشار مستضعف و در واقع کل جامعه است ‏چگونه از عواید دارایی‌های بنیاد سود برده اند؛ بنابراین آقای فتاح در راستای هدفی که مبارزه با فساد نامیده لازم است با یک ‏حساب کشی دقیق گزارشی شفاف را از درآمد‌ها و توزیع آن میان اقشار مختلف به جامعه ارائه دهد چرا که تاکنون در این ‏زمینه گزاشی شفاف ارائه نشده است. نکته آخر این است که روشن شود این کارتل بزرگ اقتصادی با بیش از ۳۰۰ شرکت و ‏هلدینگ‌های بزرگ از حمل و نقل تا بانک و موسسات اعتباری و همچنین سهام اپراتور‌های اقتصادی باید میزان درآمد خود و ‏همچنین مقدار مالیاتی را که به دولت داده را گزارش دهد که چقدر از درآمد‌های این بنیاد در راستای منافع عمومی از طریق ‏مالیات پرداخت شده است. به نظر می‌رسد رئیس بنیاد مستضعفان که اکنون در مظان این شبهه قرار گرفته که هدف از ‏مصاحبه اخیر او تبلیغات انتخاباتی بوده و حالا با واکنش‌های زیادی از جناح‌های مختلف روبه رو شده برای زدودن این شبهه ‏از خود باید گام‌های ذکر شده را بردارد. ‏

 

نیاز به شفافیت در بالاترین رده‌ها

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان نیاز به شفافیت در بالاترین رده‌ها نوشت: قضاوت ‏درباره اینکه ادعای سیدمصطفی میرسلیم درباره محمدباقر قالیباف درست است یا نیست، بر عهده قوه قضائیه است و اصحاب ‏رسانه نمی‌توانند در این زمینه نظر قطعی و نهائی بدهند. در عین حال، فلسفه وجود رسانه‌ها ایجاب می‌کند پیگیر این قبیل ‏موضوعات باشند و با انتشار اخبار، گزارش‌ها و اظهارنظر‌های تحلیلی و تفسیری بدون آنکه حکمی صادر کنند و قضاوتی ‏داشته باشند، افکار عمومی را روشن نمایند. ‏

درباره این پرونده و حواشی این موضوع، نکات مهمی وجود دارند که پرداختن به آن‌ها از ضرورت‌های این مقطع از ‏تاریخ کشورمان است. بی‌تفاوت عبور کردن از کنار این پرونده و اصولاً این قبیل مطالب، نه‌ تنها به سود جامعه نیست بلکه ‏حتی به سود خود افرادی که نامشان مطرح است نیز نیست.

نوبت پاسخ آقای فتاح است/نیاز به شفافیت در بالاترین رده‌ها/ما فقط در پرونده ویلموتس بازنده نشدیم

اینکه مسئولان نظام، فکر کنند با گذشت زمان همه‌چیز به ‏فراموشی سپرده می‌شود و آب‌ها از آسیاب‌ها می‌افتد، تصور نادرستی است و نشان‌دهنده این واقعیت تلخ است که از زیر پوست ‏جامعه خبر ندارند و خود را به بله قربان گفتن اطرافیان و مرتب و منظم عمل کردن تشریفاتچی‌ها مشغول کرده‌اند و نمی‌دانند ‏که حتی در مغز و ذهن همان اطرافیان و ماموران تشریفات هم مطالب مهمی وجود دارد که به‌تدریج درحال تبدیل شدن به ‏غده‌های چرکین است و سوالاتی دارند که هرچه تلاش می‌کنند پاسخی برای آن‌ها نمی‌یابند. آن غده‌های چرکین، روزی سر باز ‏خواهند کرد و این سوال‌های بی‌پاسخ، سرانجام به نشترهائی تبدیل خواهند شد که به ترکیدن آن غده‌ها سرعت خواهند بخشید. ‏


این، تصویری از کل جامعه نیز هست. حتی مغز و ذهن بچه‌مذهبی‌ها و حزب‌اللهی‌ها و انقلابی‌های دوآتشه هم ‏امروزه پر از سوال و ابهام است. در همین ماجرای میرسلیم و قالیباف، ذهن‌های کنجکاو و همین قشر از مردم به‌ویژه جوانان ‏در جستجوی پاسخ روشن هستند. نه آن‌ها و نه اصحاب رسانه نمی‌خواهند طرف یکی از این دو را بگیرند، همه مایلند همه‌چیز ‏در نظام جمهوری اسلامی شفاف باشد. در این نظام که به نام اسلام و با خون صد‌ها هزار شهید پابرجاست، شفافیت باید حرف ‏اول و آخر را بزند. شفافیت در قله‌ها باید بیشتر از بدنه باشد؛ و هنگامی که به روسای قوا می‌رسد باید همچون آینه باشد بدون ‏ذره‌ای غبار و لکه و هر چیز دیگری که شفافیت آن را خدشه‌دار کند. اقتضای نظام جمهوری اسلامی اینست و غیر از این ‏هرچه باشد هرچند می‌توان آن را موقتاً توجیه کرد، ولی این توجیه اولاً مقبول افکار عمومی نخواهد بود و ثانیاً دوامی نخواهد ‏داشت. آنچه دوام خواهد داشت، عرضه واقعیت و جوهر افراد و ماجرا‌ها به مردم است. مردم، فقط افراد شفاف، موضوعات ‏شفاف و عملکرد‌های شفاف را خواهند پذیرفت و هرجا لازم باشد از حمایت کردن و حتی فداکاری در راه این حمایت دریغ ‏نخواهند کرد. رمز پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و استقبال مردم از تاسیس نظام جمهوری اسلامی و سپس ‏ایثار‌ها و فداکاری‌های کم‌نظیرشان برای استمرار این نظام را نیز باید در همین امر جستجو کرد. این را هم همه بدانند که از ‏این به بعد هم بقاء نظام جمهوری اسلامی مرهون همین شفافیت و با مردم صادقانه برخورد کردن خواهد بود. ‏


بدین ترتیب، راه صحیح این است که همه کمک کنند پرونده‌های مربوط به افرادی که عهده‌دار مسئولیت‌های مهم ‏کشور هستند به‌ویژه روسای قوا، به صورت واقعی بررسی شوند تا همه چیز درباره آن‌ها با حداکثر شفافیت در برابر چشمان ‏مردم قرار بگیرند. این شفافیت موجب می‌شود مردم به سران قوا و مسئولان ارشد نظام اعتماد کنند و اگر کسی فاقد نصاب ‏لازم برای عهده‌دار بودن این مناصب تشخیص داده شد، کنار برود تا اعتماد مردم کاملاً حفظ شود و این سرمایه مهم که ‏پشتوانه ارزشمند نظام است پابرجا بماند. ‏


ما فقط در پرونده ویلموتس بازنده نشدیم

امیر حاج رضایی، کارشناس فوتبال در بخشی از یادداشتی با عنوان این یک فاجعه ملی است درباره خواشی قرارداد پرحاشیه ‏ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی در اعتماد نوشت: ما فقط توی پرونده ویلموتس بازنده نشدیم. ما همیشه بازنده هستیم. چون فوتبال ما را ‏کسانی اداره می‌کنند که بر ستون‌هایی از دروغ و ریاکاری و منافع شخصی استوار هستند. در چنین شرایطی طبیعی است که ‏ما می‌بازیم. ممکن است در یک دوره کوتاه از منظر همین افراد برنده به نظر بیاییم ولی ما بازنده‌ایم. ما چقدر پرونده در فیفا و ‏ای‌اف‌سی و حکمیت ورزش داریم؟ چقدر قرارداد‌های نامربوط می‌بندیم؟ در چند تا از این پرونده‌ها برنده شدیم؟ مگر ما وکیل ‏نداریم؟ حقوقدان نداریم؟ جامعه به ما چطور نگاه می‌کند؟ این کشور پر از آدم‌های حسابی و فرهیخته است. چرا این‌ها را به ‏گوشه خانه‌ها رانده‌اند؟ چرا آقای دادکان خانه‌نشین است؟ چرا آقای محمد مایلی‌کهن خانه‌نشین است؟ تنها گناه این‌ها این است که ‏پاک و سلامت هستند. آدم‌های پاک و سلامت را به گوشه خانه‌ها رانده‌ایم و این هم نتیجه‌اش! من به خاطر سنم خیلی چیز‌ها را ‏یادم است. قبل از انقلاب ما رییس فدراسیون داشتیم به نام آقای حسین مبشر. ایشان لباس‌های تیم ملی را می‌برد خانه‌اش و ‏می‌شست. ما افرادی را داشتیم که عاشق بودند. عاشق خدمت کردن به فوتبال و مردم و مملکت‌شان بودند. عاشقانه کار ‏می‌کردند با همه تنگنا‌های موجود. کی این بریز و بپاش‌ها بود؟ اما امروز اکثر کسانی که منصوب می‌شوند چه در فدراسیون ‏فوتبال چه در باشگاه‌ها حتی من اسم‌شان را هم نشنیده‌ام. چطور می‌شود یک نفر ۷۰ سال در فوتبال باشد و آدم‌هایی که پست ‏مدیریتی می‌گیرند را نشناسد؟ حتما لازم نیست کسی که مدیر می‌شود، فوتبالیست معروفی بوده باشد ولی باید پاکدامن و ‏پاکدست باشد. علاوه بر اینکه مدیریت بداند و سابقه داشته باشد باید سالم باشد. ‏

نوبت پاسخ آقای فتاح است/نیاز به شفافیت در بالاترین رده‌ها/ما فقط در پرونده ویلموتس بازنده نشدیم
در همین چند روز اخیر اتفاقی رخ داد که ذهنم را به‌ شدت درگیر کرد. ۴ روز قبل شخصی از محلات جنوب شهر تهران با من ‏تماس گرفت و تقاضای کمک کرد. گفت صاحبخانه جوابم کرده و اگر دخترم نبود خودم و همسرم می‌رفتیم توی جوب ‏می‌خوابیدیم. یکی از پیام‌هایش بسیار تکان‌دهنده بود. برایم نوشت کارم رنگ‌کاری است و اگر کسی را می‌شناسی که می‌خواهد ‏خانه‌اش را رنگ کند مرا معرفی کن، چون مردم دیگر این روز‌ها نمی‌خواهند خانه‌هاشان را رنگ کنند و درگیر مشکلات ‏بزرگ‌تری هستند. می‌گفت خدا هیچ پدری را شرمنده زن و بچه‌اش نکند. به او گفتم این کار در ید قدرت من نیست ولی ‏می‌توانم مبلغی به تو کمک کنم و اگر این مبلغ گرهی از کارت باز می‌کند، برایم شماره کارت بفرست. آن بنده خدا خیلی تشکر ‏کرد و گفت آدرس بدهید بیایم خانه‌تان را تمیز کنم. گفتم نیازی نیست فقط خواهشی دارم و آن اینکه دیگر با من تماس نگیر. ‏این حرف را به او زدم نه از این بابت که مبادا دوباره درخواست کمک کند بلکه به این دلیل که پیام‌هایش مرا دردمند می‌کرد و ‏خدا شاهد است که خواب را از من گرفته بود. خوابم نمی‌برد که یک جوان این شکلی خودش را بشکند و گریه و زاری کند آن ‏وقت بعضی‌ها بروند با سرمایه ملی این کار‌ها را بکنند. حرف هم که بزنیم می‌گویند فلان و بهمان. بنابراین، این دفعه دیگر ‏مثل دفعات قبلی نیست. این دفعه اگر اقدامی نکنند منظورم اقدامی اساسی و قاطع است، فوتبال برای من خواهد مرد. نه تنها ‏فوتبال می‌میرد بلکه انسانیت هم می‌میرد. ‏

لطفا مارا در شبکه های اجتماعی یاری کنید:

اینستاگرام تابناک سمنان
Email: semnantabnak@gmail.com

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار