اگر راهزن تو باشی ...

سعید معزی

((گر راهزن تو باشي صد كاروان توان زد))

با نگاهي به سخراني ها و موضع گيريهاي كانديداها و طرفدارنشان ، غم واندوه بر دل آدمي خيمه مي زند . غلبه حاشيه بر متن اوضاع را آشفته كرده است . قصه پر غصه ايست كه مثل اينكه پاياني ندارد. كمي تامل لازم است. از مسئوليت و حق الناس حرفي و سخني به ميان نمي آورند اما دنبال تكيه بر صندلي سبز هستند.

چه شاخص هايي در بعضي از كانديداها وجود دارد كه ديگران ندارند؟ هرچند در تمرين دموكراسي ايرادي بر حضور افراد نيست ، اما داشتن بعضي شاخصه ها مي تواند افكار عمومي را درست هدايت كند . از كدام گفتمان حمايت مي كنند؟ و يا از كدام گفتمان حمايت مي شود؟ صاحب چه فكر و انديشه ای است ؟ سياست ورز است؟ جريان شناس است؟ سياست هاي جهاني را مي تواند درست ارزيابي كند؟

اخيرا گفته مي شود كه فلاني مستقل و عمل گرا است . مستقل يعني چه؟ مثلا مثل دكتر مطهري حرف زدن و عمل كردن يا عمل كردن به اين معنا ، كه هر چه از ذهن و زبانش بيرون بجهد عمل كند بدون در نظر گرفتن هزينه و فايده ، حتي اگر به ضرر و زيان كشور و منافع ملي باشد؟

اگر زماني مدیر اجرایی بوده بدون نقشه و محاسبه کار عمرانی را انجام ميداده ؟ اگر چنيني بوده پس مجلس شورا و ديگر نهادهاي كشور چكاره اند؟ اگر عمل گرا به معني گفته شده بگيريم ، هرج و مرج و انارشيسم است . عمل گرا ، عدالت محور و مهرورز غير از اين بود كه ميليارد ها دلار سرمايه كشور معلوم نشد كجا رفت ؟ عدالت بدون معيار و برنامه عين فريب كاري است . عمل گرایی در سیاست مصادیق و اقتضائات متفاوتی از عملگرایی در کار اجرایی دارد.

اما مستقل ، مستقل بودن در كجاي ادبيات سياسي گفته شده ؟ مستقل اگر به اين معنا بگيريم كه تعريف دارد تعريف اش چيست ؟ بر اين مبنا كه با اكثريت همراه خواهد شد پس حق و حقوق مردم در كدام سمت است ؟ نه از هر دو طرف حمايت مي كند كه منافع ملي و وطني را در نظر داشته باشد يا اينكه سفره خودش را پهن كرده منتظر چيدن ثمره ديگران است كه بنام خود تمام كند؟

جريان مسقل و عملگرا شبه آميز است. چون حد و حدود ندارد. قانون را به رسميت نمي شناسد . از سويي كسي پاسخ گو نيست . عمل گرا بگير و نگير دارد . گرفت موج سواري ميكند و اگر نشد مظلوم نمايي مي كند.

تمام اين مشكلات ناشي از نبود گفتمان دانشگاهي و حوزوي است . اگر افكار عمومي درست تبيين مي شد ، بجاي شعار عمل گرا از برنامه ، قانون و تدبير امور و عقلانيت سر فصل كانديداها مي شد. كسي كه فاقد انديشه باشد تحت تاثير جريان ها داخلي و خارجي قرار گرفته و خواسته و ناخواسته در خدمت اهداف آنان مي افتند.

لذا در گفتمان حوزوي و دانشگاهي و حضور نخبگان موجب ترقي افكار عمومي و قانون مند شدن جامعه و تدوين قوانيني كه موجبات عدالت را فراهم سازد . رانت خواران زماني رشد مي كنند كه قانون حضور ندارد و از طرفي اشخاصي كه شناخت درستي از قوانين ندارند، و از سويي توسط پول هاي كثيف به مجلس راه يافته اند در خدمت آنان قرار مي گيرند .

شعارهاي عوام فريبي و آرماني از گفتمان اين گروه است. اصولگرا و اصلاح طلبان خط مشخصي دارند. اما در عمل گرا معيار مشخص و مبناي علمي مشاهده نمي شود در گفتمان دانشگاهي مراقب غربزدگي و در گفتمان حوزوي تحجر را بايد رصد كرد. مدير اجرايي در صورتي كه اهل انديشه و فكر باشد از هر گروه قابل فهم است .

علت ديگر اين امر فضا براي صاحب نظران ي كه داراي انديشه و مرام سياسي هستند بسيار تنگ است . حتي به دوستان نظام كه براي تداوم اين انقلاب هزينه داده اند. مديرمحترم مگر از نظر اجرايي شاهكار نمي كند چه بهتر در سنگر و حوزه هاي عمراني مشغول بكار شوند و به نمايندگان در خصوص مسايل عمراني مشورت دهند .

از سويي وظيفه استاندار و ساير حوزه عمراني وظيفه اش چيست ؟ استان ما به افراد و افكار و انديشه مند و صاحب نظر نياز دارد. اغلب مديران اجرايي در تفسير قانون به خطا مي روند . لذا به شناخت قوانين از ديدگاه هاي مختلف نياز دارد . لذا مي بينيم كه در ايام انتخابات به چپ ميزنند بعد از ورود به مجلس از گوشه راست مي خوانند و درمحافل هم هر چه آيد از دل تنگت بگو .

نمونه شعارها را ملاحظه فرماييد. ده هزار شغل ايجاد ميكنم . زيرگذرساختم و روگذر و چمن كاشتم و برف پاروكرده ام و .. اين است شاهكار!!! در دولت تدبير از كدام سمت مينوازي ؟ حمايت خواهم كرد مبهم گويي از شاخصه عمل گرايان است . پاسخ و پرسش بود اين دوسطر .

بر عموم نخبگان ،دانشگاهيان ، اهل قلم و كتاب و صاحب نظران اعم از روحاني و حوزوي و دانشگاهي يك صدا به دنبال گفتمان حوزوي و دانشگاهي باشيم تا بار دگر رونق انديشه به بازار راكد فكر و تفكر باز گردد. در بحث بعدي گفتمان دانشگاهي و حوزوي را توضيح خواهم داد.

((كه بوي خير ز زهد ريا نمي آيد))