به گزارش «تابناک تهران»؛ در شرایطی که منافع گروهی و دستگاهی به منافع ملی ارجحیت یافته است، مدیریت یکپارچه شهری هیچگاه محقق نمیشود. محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران بابیان این مطلب در گفتوگو با خبرنگار « شفقنا» میگوید: محقق شدن مدیریت یکپارچه شهری بارِ دولت را کم میکند اما درآمدزا بودن بخشهای مختلف شهر و منافع گروهی و دستگاهی مانع از تحقق آن از سوی دولتها میشود. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید:
به نظر میرسد باوجود گذشت سالها از طرح موضوع مدیریت یکپارچه شهری، همچنان میان نهادها و دستگاههای مختلف در خصوص شکل نهایی مدیریت یکپارچه شهری اتفاقنظر وجود ندارد. از دید شما در صورت تحقق مدیریت یکپارچه شهری برای تهران شکل نهایی آن به چه صورت است و در این صورت به چه میزان در هزینهها صرفهجویی میشود؟
برای پاسخ به این سؤال باید در ابتدا به دو سؤال پاسخ داد. در وهله اول باید پرسید که شکل درست و واقعی مدیریت یکپارچه شهری در سایر شهرهای دنیا به چه صورت است ؟سؤال دوم که باید به آن پاسخ داد این است که در حال حاضر در شهرهای کشور ما سیستم مدیریت به چه صورت است ؟ بر اساس آنچه در تمام دنیا رایج است شهرداری مسئول مستقیم تمام مسائل موجود در شهر است و در مواجهه با سیستم اداری بیشتر شهرهای دنیا میتوان این موضوع را بهوضوح فهمید. اما در شهرهای کشور ما شرایطی حاکم است که در آن هر دستگاه بهصورت جزیرهای تصمیمات خود را میگیرد و عمل میکند. بدون شک چنین سیستمی باعث میشود ناهماهنگیها و مشکلات بسیاری را در شهر شاهد باشیم.
در شرایطی که تصمیمگیریها بهصورت جزیرهای است، جایگاه شهرداری و شورای شهر را بهعنوان دستگاه نظارتی در شهر چگونه ارزیابی میکنید؟
درحالیکه همه شهرداری را در ارتباط با موضوعات شهر مدیر میدانند اما در عمل شهرداری نمیتواند آنچنانکه میتواند به وظایف خود عمل کند. حتی شورای شهر نیز با اختیارات محدود و کم مواجه است. این در حالی است که اگر مردم به انتخاب نماینده برای حضور در شورای شهر دست زدند به آنها برای اداره شهر نه برای اداره شهرداری رأی دادهاند. در حال حاضر شورای شهر فعالیتی جز اینکه بر فعالیتهای شهرداری نظارت داشته باشد نمیتواند اقدام دیگری انجام دهد زیرا در سایر بخشهای تأثیرگذار بر شهر نمیتواند نظارتی داشته باشد.بدون شک چنین مدیریتی یک مدیریت ناقص است و در آن امور بهخوبی پیش نمیرود.
اما بارها دیدهشده که برای موضوعاتی همانند آسیبهای اجتماعی کارگروه مشترک تشکیل میشود. چرا مصوبات این کارگروهها هیچگاه به نتیجه مطلوب نمیرسد؟
بله، بارها دیدهشده که برای مسائل مهم شهر تمام دستگاههای ذیربط حضور یافته در مورد آن موضوع بهاتفاق نظر رسیدند و مصوبه در آن جلسه به تصویب رسیده اما این مصوبات هیچگاه اجرا نمیشود. هنگامیکه شهرداری دلیل آن را جویا میشود پاسخ تمام دستگاهها و نهادها این است که ما تابع شما نیستیم سلسلهمراتب ما با شما متفاوت است.
به عملکرد جزیرهای اشاره کردید. مشکلات دیگری که در فقدان مدیریت یکپارچه گریبان گیر شهرهای کشور ازجمله تهران است، چیست؟
نکته دومی که در فقدان مدیریت یکپارچه شهری باید به آن دقت کرد این است که شهرهای ازجمله پایتخت هیچگاه از درآمدهای خود در حوزه آب، برق، گاز و موارد درآمدزایی از این قبیل بهره نبردهاند و همواره ناچار بودهاند از راههای دیگر امور جاری خود را اداره کنند.
درنتیجه چنین ناهماهنگیها و کمبود بودجههایی است که شهرداری امکان استفاده مناسب از امکانات فعلی خود و ارائه خدمات درست به شهروندان را ندارد. شهر تهران پس از پشت سر گذاشتن موانع قانونی و مالی بسیار دارای۷ خط مترو است که تنها ۲ و نیم میلیون نفر از ۲۰ میلیون نفر سفر روزانه را میتواند پوشش دهد. این در حالی است که باید با این حد از امکانات ۱۰ میلیون سفر را بهصورت روزانه پوشش دهد.
در چنین فرآیند ناقصی شهر عقب میماند و بهجای آنکه محل زندگی باشد مانند وضعیت کنونی تهران به کارگاه و خوابگاه تبدیل میشود. شهری که مردم در آن صرفاً به کار و استراحت برای کار دوباره میپردازند. تفریح و محیطهای شاداب که منجر به تزریق شادی و امید به زندگی در جامعه شهری شود در شهرهای ما وجود ندارد و شهرداری فارق از مسائل عمرانی بهسختی میتواند در این حوزهها حضورداشته باشد.
در فقدان مدیریت یکپارچه طبعاً پیش برد فعالیتهای عمرانی و حتی ساماندهی برخی موضوعات اجتماعی با سختی مواجه است. اما آیا میتوان در صورت تخصیص بخشی از درآمدهای ناپایدار در شهرها به برنامههای فرهنگی مفرح نشاط اجتماعی را افزایش داد و در این بخش عملکرد جزیرهای را بهعنوان یک مانع ندید؟
موضوع تنها موارد مالی نیست. شهرداریها برای انجام انواع برنامههای فرهنگی و هنری در سطح شهر دارای اختیارات لازم نیستند. تصور کنید دریکی از بوستانهای شهر برای پخش یک موسیقی ساده باید با وزارت ارشاد هماهنگیهای لازم انجام شود. در چنین بروکراسی اداری جدایی از تأمین هزینههای شهر اجرای برنامههایی که حتی خود شهرداری آنها را تدوین و تنظیم میکند با موانع و کندی مواجه است. زیرا متولیان بسیاری برای امور مختلف شهر وجود دارد. درواقع مشخص نیست صاحب اصلی شهر چه کسی است. بر اساس آنچه در قانون ذکرشده شهرداری مسئول این امور است اما در عمل آنچنان موانع قانونی وجود دارد که شهرداری را درسطح انجام دهنده خدمات شهری و فعالیتهای عمرانی تنزل داده،این درحالیکه این موارد جزئی از وظایف مدیریت شهری است نه تمام آن.
آیا اجرای مدیریت یکپارچه شهری هزینهبر است ؟
خیر، برعکس مدیریت یکپارچه باعث کاهش هزینهها و جلوگیری از دوبارهکاری و موازی کاری میشود. در این صورت تخصیص منابع نیز با برنامهریزی درست انجام میشود. یقیناً هنگامیکه درآمدها متمرکز شود اداره شهر بهدرستی صورت میگیرد.اجرای مدیریت یکپارچه شهری امری هزینهبر نبوده بلکه حتی به نفع دولت است. با تحقق مدیریت یکپارچه شهری بار دولت سبک میشود ضمن اینکه دولت میتواند در امور سیاسی موفقتر نیز باشد. بارها دیدهشده در نقاطی که مردم از خدمات شهرداری رضایت بیشتری داشتند مشارکت سیاسی آنها و نیز خوشبینیشان به دولت افزایشیافته است.
اگر این اقدام به نفع دولت است چرا در تحقق آن تعلل میکند؟
به دلیل اینکه درآمدزا بودن بخشهای مختلف شهر خود مانعی برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری از سوی دولت شده است.اطمینان داشته باشید درصورتیکه دستگاههای مختلفی که باید در حال حاضر تحت عنوان مدیریت یکپارچه شهری در اختیار شهرداری باشند دارای منابع مالی و درآمدزا نبودند برای واگذاری آنها به شهرداری و تحقق مدیریت یکپارچه شهری کوچکترین تردیدی از سوی مراجع ذیربط وجود نداشت. جالب این است که این بخش از درآمدهای شهر همواره به جیب دولت واریز میشود و هنگامیکه پای پرداخت سهم دولت به شهرها به میان میآید یا این سهم هیچگاه پرداخت نمیشود یا با خساست پرداخت میشود. درواقع دستگاهها و وزارتخانههای مختلف به منافع ملی فکر نمیکنند.هر یک نگاهشان به دستگاه و سیستم خودشان است. درواقع در حال حاضر منافع سیستمی و دستگاهی به منافع ملی و منافع شهروندان ارجحیت یافته است. این در حالی است که اگر میخواهیم منافع ملی را در نظر بگیریم باید مدیریت یکپارچه شهری جدی گرفته شود.
آیا اعضای شورای پنجم موضوع مدیریت یکپارچه را نزد مراجع قانونگذار و دستگاههای تصمیم گیر پیگیری کردهاند؟
در ابتدای آغاز به کار شورای پنجم همراه با تمام اعضاء برای دیدار با سران قوا به مجلس شورای اسلامی مراجعه کردیم و هنگامیکه موضوع مدیریت یکپارچه مطرح شد علی لاریجانی رئیس مجلس به ما توصیه کرد اعضای شورای شهر وقت خود را بهمنظور تحقق مدیریت یکپارچه شهری تلف نکنند، زیرا این امر بههیچوجه محقق نمیشود. رئیس مجلس میداند که در سیستم فعلی تحقق مدیریت یکپارچه شهری بههیچعنوان امکانپذیر نیست و بنده نیز صحبت رئیس مجلس را منطقی میدانم.
آیا بااینوجود امید دارید پیگیریها بهمنظور تحقق مدیریت یکپارچه شهری در سالهای آینده در برخی از ابعاد محقق شود؟
اطمینان داشته باشید در شرایطی که راه را اشتباه میرویم هیچگاه موضوعی همانند مدیریت یکپارچه شهری یا آن نوع از توسعه که کشورهای پیشرفته دنیا به آن دستیافتهاند، هیچگاه محقق نمیشود. اگر راه درستی انتخاب کرده بودیم میتوانستیم یک کریدور زمانی برای تحقق آن تعیین کنیم یا از تلاش برای پیگیری آن صحبت کنیم اما هنگامیکه راه را بهاشتباه میرویم هر تلاشی بیمعنی است و نمیتوان زمان خاصی را برای تحقق آن عنوان کرد.
این دست موارد بدیهیات اولیهای است که در بسیاری از شهرهای دنیا در حال انجام است . بدیهیاتی که تحقق آن هیچ ارتباطی به تحریمها و کشورهای خارجی ندارد بلکه بهطور کامل بسته به تلاش و خواست خود ما است.
اگر در سالهای گذشته مدیریت یکپارچه حداقل در پایتخت پیاده شده بود چهره تهران با شرایط فعلی چه تفاوتهایی داشت؟
بنده اطمینان دارم با آنچه امروز مشاهده میکنید کاملاً متفاوت بود، بهویژه آنکه شهرهای ما دارای شورای شهر است و مردم نسبت به انتخاب نمایندگان خود اقدام میکنند. این به معنی نقش و حضور مردم است و این امکان وجود دارد که اگر یک مجموعه نتواند بهخوبی اقدام کند برای دوره بعد در مورد آنها اصلاح و تجدیدنظر صورت گیرد.
همانطور که اطلاع دارید در دورههای مختلف به دلیل نبود منابع پایدار و نیز به این دلیل که درآمدهای شهر صرف اداره شهر نمیشد، شهرداریها نسبت به فروش تراکم برای اداره شهر اقدام میکردند. لذا میتوان گفت اگر مدیریت یکپارچه برای شهری همانند تهران محقق شده بود، این شهر برای تأمین خود فضاهای عمومی را به فروش نمیگذاشت و اکنون شاهد این حجم زیاد از ساختمانهای سر به فلک کشیده و مالها در سطح شهر نبودیم.
اگر مدیریت یکپارچه شهری برای پایتخت اجرایی شده بود در حال حاضر شهرداری با بیش از ۵۰ هزار میلیارد بدهی از دوره قبل و ۵۲ هزار میلیارد پروژه ناتمام مواجه نبود. بودجه شهرداری تهران در سال جاری حدود ۱۸ هزار میلیارد است و مشخص نیست این اعداد را با چه بودجهای باید پوشش داد. این در حالی است که به قطع و یقین بخشی از این ۱۸ هزار میلیارد به دلیل مشکلات اقتصادی حال حاضر کشور محقق نمیشود.بدون شک ادامه این روند در دورههای آتی دوباره شهرداری را در سیکل باطل فروش تراکم برای اداره شهر میاندازد.
در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا که سیستم مدیریت یکپارچه شهری اجرا میشود، شهرداران توسط مردم انتخاب میشود. آیا میتوان گفت انتخاب شهردار توسط مردم یکی از ملزومات تحقق مدیریت یکپارچه شهری است؟
در حال حاضر نیز انتخاب شهردار بهصورت غیرمستقیم توسط مردم است. اگر ما در مسیر درست حرکت کردیم از دید بنده دیگر تفاوتی ندارد شهردار بهصورت یک مرحلهای انتخاب شود یا دومرحلهای.
تصویری که از تهران در سالهای آینده در فقدان مدیریت یکپارچه شهری دارید، چگونه تصویری است؟
به شما اطمینان میدهم با ادامه این روند نهتنها مشکلات تهران کاهش نمییابد بلکه در آینده با موضوعات و مشکلات حادتر و پیچیدهتری مواجه میشویم، این درحالیکه جمعیت در حال افزایش است. متأسفانه موضوعات فعلی اقتصادی منجر به حاشیه رانده شدن بخش عظیمی از جمعیت از درون تهران به حاشیهها شده است. این موضوع در آینده با شرایط فعلی سیستم اداره شهر تبعات بسیار سنگینی را برای اداره تهران ایجاد میکند. دولت فکر میکند اگر برخی از امکانات در سطح شهر در دست خودش باشد این به نفع مردم است. این در حالی است که اگر مردم شهر ناراضی باشند و مشکلاتی برای آنها ایجاد شود این به معنی ایجاد مشکل برای خود دولت است بهویژه در تهران که پایتخت است و مشکلات آن به معنی وجود مشکل در تمام کشور است.