مرور روزنامه‌های چهارشنبه ۱۲ مهر
بازی به هم خورد!، ۳ پدیده جدید در بازارکار، درو طلا و نقره با چاشنی اشک، کلاس هاى خالى از معلم را دریابید!، لزوم تشکیل «وزارت مهاجرت»، رقابت استراتژیک در زمین سوخته لیبی، صفر تا صد دپوی خودرو، مجارستان، مصر اسپوتنیک، دو پاییز از جنگ سرد، تناقض در پاسخ معمای خودرو‌های پارکینگی و سلام دوباره پرسپولیس به آسیا از مواردی است که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های امروز شده است.
کد خبر: ۱۱۲۹۷۹۲
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۶ 04 October 2023

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۲ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که بیانات رهبر انقلاب درباره قمار عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی، پهپاد‌های مهار ناپذیر ارتش، رئیسی: مدیران ناکارآمد در استان‌ها عزل شوند و حواشی بازی ناتمام سپاهان و الاتحاد عربستان در اصفهان در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

 
 


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم: 

 

عادی سازی چرا قمار بر اسب بازنده؟


سیدعلی علوی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان عادی سازی چرا قمار بر اسب بازنده؟ نوشت: روز گذشته رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام، سفرای کشور‌های اسلامی و مهمانان کنفرانس وحدت بار دیگر قمار عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی را سراسر ضرر دانستند و با اشاره به اقدام برخی از حاکمان و دولت‌های اسلامی عادی سازی را شرط بندی بر اسب بازنده عنوان کردند.
اما ریشه‌های این نظر قطعی رهبر انقلاب بر چه اصولی استوار است؟
 
۱. اجماع مسلمانان بر غاصب بودن رژیم صهیونیستی 
آن چه بر اساس نظرسنجی‌های معتبر می‌توان به طور قطع درباره آن سخن گفت این است که در بین جامعه مسلمانان برخلاف اراده سیاسی برخی حاکمان جهان اسلام، رژیم صهیونیستی توسط اکثریت مسلمانان به رسمیت شناخته نمی‌شود. در واقع گرچه حوادثی همچون بهار عربی و ظهور و بروز داعش و طرح‌های عبری- عربی همچون پیمان ابراهیم و عملیات‌های پیچیده رسانه ای، مسئله فلسطین را به ظاهر از اولویت نخستین جهان اسلام خارج کرده، اما همچنان در بین آحاد جامعه ۲ میلیاردی مسلمانان و در بین جامعه ۴۰۰ میلیونی کشور‌های عربی، رژیم صهیونیستی اشغالگر فلسطین و غاصب بیت المقدس قبله نخست مسلمانان به عنوان پاره جدانشدنی از جهان اسلام است و براین اساس در عصری که حاکمیت‌ها دیر یا زود مجبورند به خواست مردم خود تن دهند، این دریافت و وجدان درونی جامعه اسلامی است که اراده خود را به رغم همه بازی‌های سیاسی و آرمان فروشی و ترفند‌های رسانه‌ای بر طرح‌های حاکمان و دولت‌های سازشگر تحمیل خواهد کرد.
 
۲. جبهه مقاومت مردمی علیه رژیم صهیونیستی قوی‌تر از همیشه
در طول عمر ۷۵ ساله رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۴۸ میلادی تاکنون این ادعا را می‌توان مطرح کرد که جبهه مقاومت مردمی علیه این رژیم به میزان کنونی قدرتمند نبوده است. رژیمی که در مقطعی بساط دو ارتش قدرتمند عربی (مصر و سوریه) را در کمتر از ۶ روز جمع کرده بود، بیش از یک دهه است که از پس گروه‌های مقاومت در داخل سرزمین‌های اشغالی و نوار غزه بر نمی‌آید به گونه‌ای که در جنگ‌های متعدد در سال‌های اخیر مجبور به برقراری آتش بس و در مواردی تن دادن به خواسته‌های جبهه مقاومت شده است.
 در واقع ملتی که زمانی چشم به کمک ارتش‌های عربی داشت اینک دست بر زانوی خود نهاده و هسته‌های مقاومت را در درون سرزمین‌های اشغالی خود شکل داده و به رغم ۷۵ سال سرکوب سخت و بی رحمانه رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری امید به نابودی رژیمی دارد که از هیچ اقدام بازدارنده‌ای برای تثبیت ناامیدی فرو گذار نکرده، اما اینک با مادرانی روبه روست که برخلاف گذشته نه تنها برای جلب کمک رهبران عرب ناله سر نمی‌دهند بله در شهادت فرزندان شان جشن می‌گیرند، زنانی که قرآن به دست و ا... اکبر گویان در برابر صهیونیست‌های مسلح می‌ایستند.
آری تاریخ نشان داده چنین ملتی که این چنین بر سر آرمان خود امید به پیروزی دارد و بر ظرفیت‌های درونی خود اتکا کرده، دیر یا زود حتی بدون حمایت خارجی اراده خود را تحمیل خواهد کرد و پیروز خواهد شد. 
 
۳. رژیم صهیونیستی بیش از هر زمانی در مرز فروپاشی داخلی
اگرچه توطئه شکل گیری رژیم نژاد پرست صهیونیستی را باید از قبل از سال‌های ۱۹۴۸ میلادی جست و جو کرد، اما آن چه عیان است حداقل در صد سال اخیر همه ابرقدرت‌ها چه انگلستان به عنوان استعمار پیر و چه در زمان جهان دو قطبی، آمریکا و شوروی؛ همه و همه در شکل گیری و حمایت از اسرائیل اتفاق نظر داشته اند و به شکل‌های مختلف اعم از اقتصادی، علمی، نظامی و سیاسی از آن حمایت کرده اند تا ملتی جعلی از نژاد‌های مختلف در قلب دنیای اسلام شکل بگیرد، رژیمی که اگرچه در ارزیابی ظاهری یکی از کشور‌های پیشرفته در تولید علم و فناوری و دانش و کشاورزی و دامداری و ثبات اقتصادی و توسعه‌های نظامی است، اما همه این‌ها که در این سال‌ها به مدد حمایت‌های سرمایه داری یهود و نظام سلطه شکل گرفته، بر بستری از شکاف‌های سیاسی و اعتقادی و نژادی بنا شده، شکاف‌هایی که بیش از هر زمان دیگری در ۷۵ سال گذشته آبستن التهابات و تشتت است. یهودیانی که اینک پس از ۷۵ سال به رغم تلاش (جنایت) نسل گذشته شان همچنان باید برای سرزمینی که متعلق به دیگری است، بجنگند. جوانانی که پس از گذشت ۷۵ سال جنگ میدانی و رسانه ای، خود را بیش از آن که اسرائیلی بدانند، لهستانی و روسی و آفریقایی و آمریکایی و آلمانی... می‌دانندو جامعه‌ای که به شدت دچار افراط و تفریط‌های دینی و فرقه‌ای شده که به سختی اجزای خود را می‌تواند تحمل کند. براین اساس است که جامعه شناسان سیاسی شرایط جامعه رژیم صهیونیستی را جامعه در حال فروپاشی از درون ارزیابی می‌کنند.
 کوتاه سخن این که وقتی سه مولفه‌ای را که به اختصار به آن اشاره شد، در کنار برخی خلقیات قوم یهود می‌گذارید، این جمع بندی را می‌توان داشت که شاید برای پایان رژیم صهیونیستی لازم نباشد تا ۲۰۴۰ صبر کرد و در واقع براساس این واقعیت هاست که طبیعتا ارتباط و عادی سازی با رژیم نژادپرست و غاصبی که رو به اضمحلال است، برای حاکمان و دولت‌هایی که حتی آحاد افراد کشورشان مخالف عادی سازی هستند، قمار بر اسب بازنده‌ای است که شاید ۸۰ سالگی خود را هم نبیند.

 

 

 

ضرورت رسیدگی به خُرد‌های کلان!


مسعود پیرهادی طی یادداشتی در شماره امروز رسالت با عنوان ضرورت رسیدگی به خُرد‌های کلان! نوشت: حکمرانی همه‌اش حکمت و استدلال و رسیدگی به مسائل کلان نیست. کما اینکه در خانواده، سازمان و هر محیط دیگری که انسان در آن حضور دارد نیز مسائلی ظاهرا خُرد هست که به‌اندازه امور کلان، دارای اهمیت است. اساسا مسائل خُرد را نباید حقیر و کوچک دید. درست مانند اقتصاد خُرد و کلان، که نمی‌توان اقتصاد خُرد را از روی اسمش کوچک بشماریم. درحقیقت باید به وجه تسمیه آن دقت کرد تا شبهه ایجاد نشود یا اگر ایجادشده رفع شود.
نکته‌ای که غرض اصلی این نوشته است در زندگی همه ما تجربه‌شده؛ گاهی ما به‌واسطه برآورده شدن یک خواسته یا نیازی که در عرف شاید کوچک هم تلقی شود، رضایتی به‌مراتب بیشتر از کسب یک مال، موقعیت و توفیق بزرگ پیداکرده‌ایم. اساسا یکی از کارکرد‌های عاطفه و احساس، همین است که اولویت‌ها و مقیاس‌ها را جابه جا می‌کند. مثلا خیلی امور پیش‌پاافتاده را می‌تواند در قلب، جا کند و مسائل مهم را نه‌تن‌ها غیرمهم بلکه نامسئله گرداند.
دراین‌باره که تکلیف حاکمیت برای رشد و ذائقه‌سازی و اصلاح چیست، باید مجزا و مفصل نوشت، اما قدر متیقن آن است که این اصلاحات و مطلوبات به‌یکباره محقق نخواهد شد.
گاهی مسئولان ما گزارش‌هایی می‌دهند که برای اهل فن شاید سرور و امیدآفرین باشد، اما برای مردم، محسوس و ملموس نیست. مثل مواردی از جنس کاهش ناترازی‌های گوناگون، نرخ رشد اقتصادی، بهبود ضریب جینی، پرداخت بدهی‌های بین‌المللی یا درون حاکمیتی و …. اما بی‌تعارف متر و معیار مردم برای توفیقات اقتصادی، سفره‌شان است. یا مثلا ما هر چه نمایشگاه از دستاورد‌های خیره‌کننده کشورمان که قابل افتخار هم هست بگذاریم و از توفیقات عظیم در حوزه‌های علم و فناوری بگوییم و بنویسیم، بخش معتنابه از نسل جوان ما با یک کامنت نیمار ذیل پست ترمیم چمن ورزشگاه آزادی دچار خودباختگی می‌شود. ناتوانی در تهیه var برای ورزشگاه‌ها یا کلنجار با سرعت اینترنت یا فیلترشکن‌ها ما را عقب‌افتاده ترسیم می‌کند. ما پذیرفته‌ایم و البته افتخار می‌کنیم که دشمنی مثل آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی داریم؛ اما وقتی شما دشمن قسم‌خورده دارید باید بیش از بقیه مراقب اختلافات و نقاط ضعف باشید. سرمایه اجتماعی را قطره‌قطره جمع می‌کنیم، ولی با دست‌ودلبازی خرج می‌کنیم و از دست می‌دهیم؛ آن‌هم برای مواردی که اصلا شاید برای برخی، مهم هم جلوه نکند. فاصله برخی مسئولان از مردم باعث شده نظام مسائل آنان با بخش وسیعی از ملت، در دو دنیای بی‌ربط به یکدیگر تعریف شود و هیچ‌کدام از دیگری درک صحیحی نداشته باشند.
باید سوای مسائل کلان که پرداختن به آن‌ها ضرورت دارد، امور خُرد و نیاز‌های روزمره مردم، مهم قلمداد شود. مردم ما سراسر عاطفه و احساس‌اند؛ این امر، فرصت و تهدید توأمان است؛ اگر دل آنان با چیزی همراه شود، حماسه خلق می‌کنند؛ و اگر خدایی ناکرده قهر و غضبشان شامل حال شود، فاجعه متولد می‌شود.
خواسته‌های مردم، خصوصا آن‌ها که مشمول زمان شده و پرتکرار شده است، با هیچ بهانه‌ای نباید به تعویق بیفتد وگرنه کم‌کم یک گروه از مردم سفره‌شان را جدا می‌کنند و این یعنی گسست در نهاد جامعه. به‌مرور هرکدام از طرفین یارگیری می‌کند و پس از مدتی کار به وزن‌کشی و اردوکشی می‌رسد. واقعا با کمتر از بیل خیلی موارد را می‌شود حل‌وفصل کرد، ولی عده‌ای دوست دارند با فیل، جلوی سیل را بگیرند که البته ناموفق هم هستند. 
چیزی واجب‌تر و کلان‌تر از حفظ نظام نداریم و بخشی از انجام این واجب، بی‌تردید گره‌خورده به خُرد‌هایی که در حقیقت مصلحت و عایدی کلانی به همراه دارند.

 


نگاه آتی به بورس در ۳ سکانس

سهیلا نقی‌پور کارشناس بازار سرمایهطی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: با توجه به ادامه رکود در بازار سرمایه ایران و ثبات در بازار ارز، چشم‌انداز بازار بورس ایران را در سه بازه زمانی کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت می‌توان مورد بررسی قرار داد.
در کوتاه‌مدت بازار بورس ایران همچنان با رکود و نوسانات همراه خواهد بود. این رکود ناشی از عوامل متعددی از جمله کاهش ارزش معاملات، خروج نقدینگی از بازار و افزایش ریسک‌های سیاسی و اقتصادی و وجود ترس و عدم اعتماد در بین سرمایه‌گذاران بازار است. در این شرایط، انتظار می‌رود شاخص کل بورس ایران در محدوده یک‌میلیون و
۹۰۰ هزار واحد تا ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد نوسان داشته باشد. در میان‌مدت بازار بورس ایران با توجه به ارزندگی قیمت سهام شرکت‌ها، پتانسیل رشد را دارد. با این حال، این رشد به عوامل متعددی از جمله بهبود وضعیت اقتصادی کشور، رفع ابهامات سیاسی و افزایش شفافیت در بازار و وجود اعتماد به بازار بورس در بین سرمایه‌گذاران بستگی دارد. در صورت تحقق این عوامل، انتظار می‌رود شاخص کل بورس ایران به محدوده ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تا ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار واحد برسد. در بلندمدت بازار بورس ایران به عنوان یکی از بازار‌های اصلی سرمایه‌گذاری در کشور، پتانسیل رشد قابل توجهی دارد. این رشد ناشی از عوامل متعددی از جمله رشد اقتصادی کشور، توسعه بازار سرمایه و افزایش آگاهی سرمایه‌گذاران از این بازار است.
در صورت تحقق این عوامل، انتظار می‌رود شاخص کل بورس ایران در بلندمدت به محدوده ۳ میلیون واحد و حتی بالاتر برسد. البته این پیش‌بینی‌ها صرفا براساس تحلیل‌ها و بررسی‌های صورت‌های مالی شرکت‌ها و وضعیت تکنیکالی نمودار‌های قیمتی آن‌ها در بازار سرمایه انجام شده و ممکن است با توجه به ریسک‌های سیستماتیک و غیر‌سیستماتیک موجود در واقعیت متفاوت باشد. سرمایه‌گذاران باید قبل از سرمایه‌گذاری در بازار بورس، تحقیقات لازم را انجام داده و ریسک‌های این بازار را در نظر بگیرند و، اما اگر بخواهیم از متغیر‌های مهمی که می‌توانند در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ بر بازار سرمایه اثرگذار باشند، نام ببریم می‌توان به وضعیت اقتصادی کشور، وضعیت سیاسی کشور، نرخ ارز و عوامل بنیادی شرکت‌ها اشاره کرد.
بهبود وضعیت اقتصادی کشور مانند افزایش رشد اقتصادی، کاهش تورم و افزایش درآمد‌های ارزی، می‌تواند منجر به افزایش تقاضا برای سهام شرکت‌ها و رشد بازار بورس شود. همچنین کاهش تنش‌های سیاسی، بهبود روابط با سایر کشور‌ها و رفع ابهامات سیاسی می‌تواند منجر به کاهش ریسک‌های سیاسی و اقتصادی و تضمینی برای امنیت سرمایه‌گذاری شده و باعث رشد بازار بورس شود. ثبات در بازار ارز نیز می‌تواند منجر به کاهش ریسک سرمایه گذاری در بازار بورس شود و در آخر بهبود عملکرد شرکت‌ها مانند افزایش سودآوری، افزایش تولید و توسعه بازار‌های جدید، می‌تواند منجر به افزایش ارزش سهام شرکت‌ها و رشد بازار بورس شود.
چشم‌انداز بازار تا پایان سال
چشم‌انداز بازار بورس ایران تا پایان سال ۱۴۰۲ به صورت کلی با توجه به ارزندگی قیمت سهام شرکت‌ها، وجود نقدینگی در جامعه و بهبود شرایط اقتصادی کشور، انتظار می‌رود بازار بورس در ادامه سال جاری و سال آینده روند مثبتی را تجربه کند. با توجه به تورم بالای ۴۰ درصدی در سال ۱۴۰۱ ارزش ذاتی بسیاری از سهام شرکت‌ها کاهش یافته است. این امر باعث‌شده تا بازار بورس در حال حاضر در وضعیت ارزندگی قرار داشته باشد. همچنین با توجه به پیشرفت مذاکرات هسته‌ای و رفع تحریم‌ها انتظار می‌رود شرایط اقتصادی کشور در سال آینده بهبود یابد. این امر می‌تواند به افزایش سود‌آوری شرکت‌ها و بهبود عملکرد بازار بورس منجر شود.
اما برای ۶ ماهه اول سال درسی که می‌توان از بازار بورس گرفت، یادآوری دوباره مفهوم مهمی به نام ریسک است. در بازار‌های مالی، ریسک به احتمال زیان یا عدم‌اطمینان مرتبط با سرمایه‌گذاری یا انجام معاملات اشاره دارد. این احتمال را نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری ممکن است بازده مورد انتظار را ایجاد نکند یا حتی ممکن است منجر به از دست دادن اصل سرمایه شود.
ریسک در بازار‌های مالی از منابع مختلفی ناشی می‌شود؛ از جمله ریسک بازار، احتمال زیان ناشی از عواملی است که بر کل بازار تاثیر می‌گذارد، مانند تغییرات نرخ بهره، نرخ ارز یا شرایط اقتصادی. همچنین ریسک خاص، احتمال زیان ناشی از عواملی است که بر یک دارایی یا سرمایه‌گذاری خاص تاثیر می‌گذارد، مانند عملکرد شرکت یا صنعت. ریسک اعتباری که احتمال عدم پرداخت بدهی توسط یک وام‌گیرنده است و ریسک نقدینگی، احتمال عدم امکان فروش سریع یک دارایی بدون ایجاد تغییر قیمت قابل توجه است.
در اینجا لازم است آشنایی با تعریف مدیریت ریسک داشته باشیم. مدیریت ریسک فرآیندی است که سرمایه‌گذاران و موسسات مالی برای شناسایی، ارزیابی و کاهش ریسک از آن استفاده می‌کنند. این امر با درک عواملی که می‌توانند منجر به زیان شوند و اتخاذ اقداماتی برای کاهش تاثیر آن‌ها امکان‌پذیر است، اما خوب است چند نکته برای مدیریت ریسک در بازار‌های مالی بدانیم.
اول تنوع بخش: سرمایه‌گذاری در طیف گسترده‌ای از دارایی‌ها می‌تواند به کاهش ریسک کمک کند.
دوم تحقیق و تحلیل: قبل از سرمایه‌گذاری، تحقیقات خود را انجام دهید و ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری را درک کنید.
سوم مدیریت سرمایه: اندازه موقعیت‌های خود را براساس تحمل ریسک خود تعیین کنید. چهارم بازنگری منظم: سرمایه‌گذاری‌های خود را به طور منظم بازبینی و در صورت لزوم، تغییراتی ایجاد کنید. با درک ریسک و مدیریت آن سرمایه‌گذاران می‌توانند احتمال موفقیت در بازار‌های مالی را افزایش دهند.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار