اين جملات رئيسجمهور حكايت از بينتيجه
بودن رايزنيهاي پشت پرده دارد. ابتدا قدري احتياط صورت گرفت اما گويي شوراي نگهبان
بر سر مواضع اصولي خود ايستاده است و سكولارها از بازنگري نااميد شدهاند. روي ديگر
سخن فوق اين است كه رئيسجمهور ميداند با حملات مذكور نظام عقب نخواهد نشست و تن به
مطالبات غيرقانوني نخواهد داد. روحاني ميداند كه شوراي نگهبان با رجزخواني و حملات
رسانهاي از فهم خود عدول نخواهد كرد.
انتخابات مجلس هفتم و رياستجمهوري 1388 همچون آيينهاي است كه نشانگر عدم عقبنشيني نظام از قوانين است. حالا چرا رئيسجمهور دست به اين حملات ميزند؟ گويي رئيسجمهور با يك تير چند نشان را هدف گرفت.
اول اينكه از فشار تجديدنظرطلبان كه توقع داشتند وي وارد اين ميدان شود رهايي يافت. با اين حملات به شوراي نگهبان، گويي دين خود را به تجديدنظرطلبان ادا نمود و بالاتر از اين توقعي از وي نيست.
با اين مواضع تجديدنظرطلبان هم متقاعد
شدند كه امكان رايزني از روحاني سلب شده و اينچنين توقع آنان نيز از وي فروكاست. دوم
اينكه رئيسجمهور با انسداد مسير رايزني و مصمم كردن شوراي نگهبان در ايستادگي، كوچكترين
اميدها را هم نااميد كرد و اينچنين با كمك به حذف اصلاحطلبان زمينه را براي رقابت
ياران خود با اصولگرايان فراهم ساخت. پيش از
اين خبرهاي غيررسمي نشان ميداد كه رئيسجمهور علاقهمند به يك مجلس سياسي و تنشآفرين
در مقابل نظام نيست و اگر اصلاحطلبان در مجلس اكثريت ميشدند، قطعاً ساختارشكني آنان
به حساب ايشان نيز نوشته ميشد.
اتهام عمل سليقهاي و جناحي به يك مجموعه قانوني كه بارها شخص روحاني را نيز تأييد نموده است ميتواند دليل ديگري هم داشته باشد و آن اينكه با اين حملات به شوراي نگهبان، مردمي را كه با شروع پر سر و صداي اجراي برجام منتظر گشايش هستند، به دنبال نخود سياه بفرستد، چراكه شوراي نگهبان متأسفانه يا خوشبختانه حق مصلحتانديشي ندارد و اگر قرار است از حقالناس دفاع كند دفاع از خود اوليتر است.»