دکتر منوچهر کرد زنگنه؛
دکتر منوچهر کرد زنگنه سرمایه اجتماعی مفهومی در جامعه‌شناسی است که در تجارت، اقتصاد، علوم انسانی و بهداشت عمومی در جهت اشاره به ارتباطات درون و مابین گروهی استفاده می گردد
کد خبر: ۳۶۶۲۹۵
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۹ 24 January 2017
به گزارش تابناک خوزستان ؛دکتر منوچهر کرد زنگنه سرمایه اجتماعی مفهومی در جامعه‌شناسی است که در تجارت، اقتصاد، علوم انسانی و بهداشت عمومی  در جهت اشاره به ارتباطات درون و مابین گروهی استفاده می گردد. 

البته تعاریف مختلفی برای این مفهوم وجود دارد، اما در کل سرمایه اجتماعی به عنوان نوعی علاج همه مشکلات جامعه مدرن تلقی شده است. 

ایده اصلی این است که شبکه‌های اجتماعی دارای ارزش هستند. همانطور که پیچ‌گوشتی (سرمایه فیزیکی) یا تحصیلات دانشگاهی(سرمایه انسانی) هم به صورت فردی و هم در شکل جمعی می‌توانند موجب افزایش بهره وری شوند، ارتباطات اجتماعی هم بر بهره وری افراد و گروهها تأثیر می‌گذارند. 

با توجه به اهمیت روز افزون  موضوع سرمایه های اجتماعی در کشور ایران و البته استان خوزستان به سراغ دکتر منوچهر کردزنگنه عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر رفتیم و در گفتگویی صمیمانه  نظر این جامعه شناس خوزستانی را درباره سرمایه های اجتماعی در خوزستان جویا شدیم. متن کامل مصاحبه با وی به شرح زیر است.

آقای دکتر لطفا سرمایه اجتماعی توصیف و ارتباط آن با توسعه اجتماعی را بیان فرمایید
ضمن تشکر از شما و همکارانتان در مجله وزین زادبوم، در پاسخ به سئوال جنابعالی می توان گفت که سرمایه‌ اجتماعی از جمله مفاهیمی است که در سال‌های اخیر در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی،‌ اقتصاد و علوم سیاسی مطرح شده است. جامعه‌شناسان تاکید دارند که یکی از ابعاد مهم توسعه پایدار توجه به سرمایه‌های اجتماعی است. 

بنابراین سرمایه‌اجتماعی، یکی از شاخصه‌های رشد و توسعه هر جامعه‌ای به شمار می‌آید. سرمایه ‌اجتماعی عبارت است از روابط اجتماعی مبتنی بر اعتماد و مشارکت اعضای یک گروه، به عبارتی ارتباطات و شبکه‌های اجتماعی‌ای که پایه اعتماد وحس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه در راستای دستیابی به هدف پدید آورند.

 اگرچه سرمایه اجتماعی ایده نوظهوریست که از 1395 شکل گرفته است. اما نشانه های آن در اندیشه جامعه شناسان کلاسیک از جمله دورکیم، پارسونز و... مطرح بوده است. 

برای مثال دورکیم بر نقش اخلاق اجتماعی در کنترل و نظم اجتماعی تاکید داشته است. در دهه های اخیر چهره هایی چون پیربوردیو، رابرت پاتنام و فوکویاما به نقش و اهمیت سرمایه اجتماعی نظر داشته اند

سرمایه اجتماعی به تعامل و ارتباط با دیگری که همراه با اعتماد باشد نیز تعریف می گردد بوردیو بر منافع بالفعل و بالقوه متاثر از یک شبکه با دوام و روابط تاکید دارد و جیمز کلمن بر مولد بودن سرمایه اجتماعی در دست یابی به هدف های معینی اشاره می کند که از طریق اطلاعات، همکاری و کمک و... سرمایه اجتماعی گسترش می یابد. 

از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی عبارت است از شبکه ها و هنجارهای مرتبط با عمل متقابل، لذا بر سودمندی و کارکرد مثبت سرمایه اجتماعی تاکید دارد؛ زیرا تعهد مدنی و همبستگی اجتماعی بر پدیده هایی چون آموزش های بهتر و توسعه اقتصادی، کاهش جرایم و کارآمدی حاکمیت موثر است. 

 آیا بین سرمایه اجتماعی و کاهش آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی ارتباط معناداری وجود دارد؟


در پاسخ به این سوال باید بگوییم که مثلا آیا بین تحرک و ورزش با کاهش رخوت و ضعف بدنی یا تناسب وزن رابطه وجود دارد؟ به عبارتی آیا بین ورزش و سلامت یا سبک تغذیه با سلامت جسمی رابطه وجود دارد؟ که پاسخ روشن است. لذا تغذیه اجتماعی یا سبک زندگی شهروندان همان منبع سلامت اجتماعی و ارتقاء کیفیت زندگی می باشد.

 که می توان از آن به سرمایه اجتماعی تعبیر کرد. برخی از شاخصهای سرمایه اجتماعی که قابل سنجش هستند عبارتند از مشارکت، اعتماد و مسئولیت پذیری اجتماعی، توسعه نهادهای مدنی، همبستگی ملی، و آزادی بیان، بنابراین با توجه به شاخص های اشاره شده و با توجه به تعریف سرمایه اجتماعی، و باور جامعه شناسان در کنار تحقیقات انجام شده چنین امری قابل فهم است که هر چه تعامل همراه با اعتماد میان افراد و مشارکت مدنی و رفاء اجتماعی کمتر باشد در نتیجه عهد شکنی، بی اعتمادی، تظاهر و نیرنگ، انزوا طلبی و بی نظمی دور از انتظار نخواهد بود و نگرانی هایی که فراتر از آستانه انتظار باشد بروز خواهد داد. 

 در حال حاضر برخی از وضعیت های مشکل زا، در جوامع شهری و روستایی نمود پیدا کرده اند و از مشکلات پیش روی مسولین و جامعه به شمار می روند، و چنین مشکلات و مسایل اجتماعی عدیده و پیچیده هستند. بنابراین چگونگی شبکه ارتباطی در یک جامعه بیانگر وضعیت سرمایه اجتماعی می باشد. هر چه روابط افقی پررنگ تر باشد عرصه کنش ها در میان کنشگران شفاف تر بوده در نتیجه با اعتماد بیشتر همراه است. 

ولی در روابط عمودی بین گروه ها اعتماد واطلاعات ازشفافیت کمتری برخوردار است. لذا متناسب با روابط درون گروهی و برون گروهی کارکرد سرمایه اجتماعی متفاوت خواهد بود. برای افراد یک گروه با همبستگی بالا هرچند سرمایه اجتماعی برای آن گروه بالاتر است اما چنانچه در تعامل و مدارا با دیگر گروه ها ضعیف عمل نماید، طرد و به حاشیه راندن را در پی خواهد داشت.

 چنین روندی موجب بروز آسیب ها اجتماعی می گردد. همچنین  در زمینه طرد و به حاشیه راندن می توان به تبعیض جنسیتی، قومی، مذهبی، سیاسی و اقتصادی اشاره کرد، البته در صورت بندی چنین گفتمانی مفاهیمی چون غریبه و غیرخودی نیز معنا پیدا می کند. لذا همکاری و مشارکت ضعیف خواهد بود. 

جوامع مدرن از تکثر گروه های اجتماعی تشکیل شده اند که عضویت در چند گروه با هویت متکثر امکان پذیر است و به عبارتی انعطاف پذیرمی باشد. در جوامع بسته تر چنین فرصتی محدود است لذا احتمال شفافیت رفتار و کنش طبیعی کمتر است در نتیجه پنهان کاری، تظاهر و ناهنجاری نیز در این جوامع قابل تصور است. 

به عبارتی نوآوری، اطلاعات و...  ضعیف صورت می گیرد. فرو ریختن «اقتدار ریش سفیدی» متاثر از اقتدار سنتی، و وضعیت «پاندولی» پیدا کردن اقتدار در عرصه عمومی نیز قابل تصور است که این امر نشان دهنده زوال سرمایه اجتماعی می باشد. همچنین نادیده انگاشتن سیستم مدیریت و سیاست گذاری در امر توسعه و احیای اقتدار در عرصه عمومی با رویکرد استقرار و ضرورت سازمان های مردم نهاد و قانونی نیز تامل برانگیز است. 

نگرانی جدی پیش رو در بروز مسایل اجتماعی در چگونگی وضعیت اقتدار در عرصه عمومی ریشه دارد. زیرا سطح محدود توسعه و عدم شکل گیری سازمان های مردم نهاد، موجب بالا رفتن بی اعتمادی می شود، برخی مشکلات مترتب بر زندگی امروزی، از جمله سختی تامین معیشت و رفاه ناشی از بیکاری، رکود و تورم اقتصادی و نابرابری های ناعادلانه برکم حوصلگی و بی اعتمادی فرد نسبت به جامعه و مسئولان افزوده که موجب بالارفتن پرخاشگری های فردی و سپس خشونت گروهی خواهد شد.

آیا اساساً موضوع سرمایه اجتماعی در خوزستان مورد توجه بوده است؟ چه کسانی در این رابطه مسئولیت دارند؟
 پاسخ به این سئوال از دو منظر کلان و منطقه ای قابل بررسی است. زیرا برخی سیاست ها و تصمیم سازی ها متاثر از نگاه مدیریت کلان است که به سطوح استانی و محلی تسری پیدا می کند و برخی دیگرمتاثر از بافت و بسترهای استانی می باشد. به عبارتی چگونگی ساختارمدنی و عرصه کنش ها در حوزه عمومی در یک جامعه بیانگر سطح و

کیفیت سرمایه اجتماعی خواهد بود برای درک چنین وضعیتی به میزان اعتماد افراد به یکدیگر و اعتماد مردم به مسئولین و مسئولین به مردم می توان مراجعه کرد. همچنین می توان با توجه به وضعیت و چگونگی آمار تنش و خشونت در عرصه عمومی، مهاجرت، مراجعات به دستگاه قضا، وضعیت عرصه خصوصی چون خانواده ومناسبات زناشویی در جامعه، جایگاه سرمایه اجتماعی را فهم کرد. 

بنابراین وضعیت سرمایه اجتماعی هم در سطح کلان و هم در سطح استان ضعیف، لرزان و شکننده می باشد. اما میزان سرمایه اجتماعی متناسب با تفاوت در سطوح اجتماعی در استان ها متفاوت  است. موسسه لگاتوم که مقر آن در لندن است در سال ۲۰۱۳ طی یک مطالعه ۱۴۲ کشور جهان را از نظر ثروت، بهداشت و خوشبختی ارزیابی کرده است در این مطالعه کشور نروژ در سال ۲۰۱۳ برای پنجمین سال متوالی در رده اول قرار دارد. 

جایگاه ایران در این فهرست رتبه ۱۰۱ را به خود اختصاص داده است. این رتبه برآورد میانگین امتیازات آن در زمینه‌های اقتصادی، کارآفرینی، آموزش، بهداشت، شیوه اداره جامعه، امنیت و آسایش، آزادی فردی و سرمایه اجتماعی است، همچنین وضعیت سرمایه اجتماعی در استان خوزستان هم از میانه دو سر طیف سرمایه اجتماعی پایین تر قرار دارد و تا رسیدن به سطح قابل قبول فاصله دارد. 

در خصوص قسمت دوم سئوال اینکه چه کسانی در این رابطه مسئولیت دارند؟ بخشی از این مسئولیت به سطوح بالای قدرت سیاسی و اقتصادی جامعه و سیاست های آنها بر می گردد و بخشی دیگر به مدیران و ساختار سازمانی و مناسبات نهادهای استانی و بخشی هم به نهادهای مدنی وشهروندان جامعه بر می گردد. 

هر کدام مسئولیتی به نسبت سهم خود در راستای تحقق سرمایه اجتماعی، رویکرد و عملکردشان در این زمینه دارا هستند. نظام آموزش در رویکرد به گفتمان سرمایه اجتماعی مسئولیت دارد و دستگاه قضا با عنایت به مقوله عدالت می تواند پایه اعتماد را در جامعه تقویت نماید. دستگاه سیاسی با رویکرد مشارکت و برابری شهروندی از یک طرف وحق آزادی های مشروع، و از سوی دیگر چگونگی سیاست های اقتصاد سیاسی در تقویت سرمایه اجتماعی می توانند مهم باشند. 

تحقق توسعه اجتماعی در استان نیازمند چه پیش نیازها و اقداماتی است؟
 بخشی از پاسخ به این پرسش در سئوال قبل اشاره شده است. اما مهمترین پیش فرض توسعه اجتماعی و شکل گری سرمایه اجتماعی در یک جامعه حاکمیت قانون است. قانونی که بر ماهیت شهروند مداری یا مردم مدار جاری و ساری باشد. سپس با رویکرد به ضرورت اجتماعی و درک معرفت شناختی از شکل گرفتن نهاد های مدنی، به تقویت آنها اهتمام داشته باشند. چگونگی اقتصاد سیاسی و عدالت اجتماعی متاثر از مدیریت و سیاست نیز حائز اهمیت است.

 با این اعتبار، اعتماد و مشارکت و همدلی شکل می گیرد. در عرصه عمومی احترام به خود ودیگری به کنش اجتماعی تبدیل می شود آنگاه در قلمرو گفتمان حاکمان وجامعه حول دال مرکزی به نام قانون اعتبار پیدا می کند. سپس مدلولی به نام رواداری و مدارا در کنش جمعی معنا و مفهوم می یابد. در نهایت خروجی چنین فضای اجتماعی تقویت اعتماد و نهادینه شدن سرمایه اجتماعی خواهد بود. بنابراین لازم است تا مدیریت استان به مطالبات شهروندان و گروه های اجتماعی اهمیت دهد و با احترام به آنها نظر داشته باشد، سپس به وعده هایی که می دهد عمل نماید. 

تحقق توسعه اجتماعی چه اثری در امر توسعه ( در تعریف عام و کلان آن ) در استان خواهد داشت؟
سرمایه اجتماعی هم محصول  توسعه است و هم در فرآیند امر توسعه موثر است. بدون سرمایه اجتماعی فرایند گذار و دست یافتن به راه های توسعه و تکامل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دشوار می باشد زیرا در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه‌ها اثربخشی خود را از دست می دهند. 

سرمایه اجتماعی به عنوان گرانبهاترین سرمایه ملی، منطقه ای و محلی است که میراثی معنوی در راه دست یافتن به توسعه قلمداد می شود که از دیگر سرمایه فیزیکی و اقتصادی مهم تر است زیرا زمینه تبدیل به دیگر سرمایه ها را فراهم می کند. مدارا، تعامل و پیوندها، همکاری، اعتماد متقابل وارتباطات میان اعضای یک شبکه و گروه اجتماعی موجب تحقق اهداف اعضا آن شبکه می شود. کنش های اجتماعی تسهیل می شود و هزینه تعاملات کاهش می یابد. 
همچنین همکاری و مشارکت اجتماعی که از مولفه های سرمایه اجتماعی هستند، تقویت می گردند. در ایران نگاه به توسعه از بالا به پایین است در نتیجه  با توجه به چنین رویکردی سرمایه اجتماعی ضعیف و شکننده می باشد.  و راه دشوار و هزینه توسعه بالاست.

برای مثال رفراندم مردم سوئیس در پاسخ به پرداخت یارانه از سوی دولت  را با کشور ایران مقایسه کنید. در این رفراندوم بیش از 75 درصد رای دهندگان با پرداخت آن مخالفت کرده اند، تصور کنید که چنین رفراندمی در یک شرایط مشابه در ایران برگزار شود.

 پاسخ مردم چه خواهد بود؟ تفاوت احتمالی پاسخ دو جامعه ریشه در چه خواهد داشت؟ چرا تفاوت در دو گروه معنا دار است؟ برخورد و باور به مشارکت و احترام به همه آحاد ملت و گروه های اجتماعی تلاش همراه با مطالعه و کار کارشناسی در برخورد با مشکلات مردم از سوی مسئولان کشوری و استانی ضرورت و یک بینش معرفت شناختی می طلبد تا همچون دفاع مقدس و جنگ 8 ساله روحیه همبستگی ومشارکت مردمی همراه با اعتماد، راه توسعه مدنی تحقق پیدا نماید. 

حاکمیت بلامنازع قانون در قامت قلمرو استان و ایران، پاسخگویی و مسئولیت پذیری و تقویت بنیه نهادهای مدنی و رویکرد مطالعاتی به ظرفیت های توسعه، فرآیند تقویت و تسهیل کننده سرمایه اجتماعی و سپس توسعه اجتماعی خواهد بود. جامعه ای که با گفتمان دموکراسی از تکثر قدرت و اقتدار برخوردار باشد. 

در چنین شرایطی است که می توان اهمیت حوزه عمومی را متصور شد. به گفته هابرماس حوزه عمومی، عرصه ای است که در آن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علنی گرد هم می آیند. در حالیکه در شرایط موجود ایران و استان، در حوزه عمومی جامعه روستایی و شهری، یک وضعیت «تعلیق اقتدار» و تعویق وجود دارد. نه از«اقتدار پیر سالاری»  برخورداراست که امکان بازتولید آن ضعیف است. 

نه از اقتدارمدنی و سازمان های مردم نهاد برخوردار است. بین اقتدار ریش سفیدی و اقتدارنهادهای مدنی و قانونی، وضعیت «پاندولی» متصور است. که بر واکنشی بودن و کاهش اعتماد به وضعیت ها می تواند زمینه بروز مشکلات اجتماعی گردد. در چنین وضعیتی سرمایه اجتماعی پایین خواهد بود و راه توسعه هزینه بر و دشوار می باشد.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار