انواع و اقسام تکدیگری در شهر یاسوج در حال رواج است در حالی که مسؤولان برنامهای برای جلوگیری از این معضل بزرگ اجتماعی ندارند.
شهر یاسوج یکی از شهرهایی است که همزمان با گسترش و پیشرفت جوامع شهری، افزایش جمعیت، مهاجرپذیری و حاشیهنشینی، پدیده تکدیگری به عنوان یک معضل روز به روز در این شهر در حال افزایش است.
شیوههای گدایی گرچه متعدد است اما همه از یک اصل تبعیت میکند و آن تلاش برای کسب پول بیشتر به هر طریق ممکن است.
گاه همراه گدایان خیابانی کودکان خردسال و معصومی را مشاهده میکنیم که بر اثر قرصهای خوابآور و انواع مخدر، معمولا بیحال و خواب آلوده با لباسهای کثیف و پاره و کهنه بر روی سنگ
فرشهای خیابانها و پیادهروها دراز کشیدهاند.
یا بر پشت زنان و مردانی که برای گدایی در سر چهارراهها و در بین اتومبیلها پرسه میزنند، به خواب رفتهاند کودکانی که در نخستین سالهای عمر به جای بازیهای کودکانه، گدایی را تجربه میکنند.
*کودکانی که خیلی زود گدای حرفهای میشونداین کودکان بعد از رسیدن به سن حدود ۷ سالگی که سن آغاز گدایی به شیوه حرفهای است این شغل را مستقلا ادامه داده و خودکفا میشوند.
اما چیزی که هر روز توجه ما را جلب میکند و شاید برای شما شهروندان هم آشناست چهره پیرمرد گدای شهر بوده که چندین سال است در سرمای زمستان و گرمای تابستان در هر چهار فصل سال کار و کاسبیاش ثابت است.
هر وقت که گذرمان به خیابان بیفتد این چهره آشنای چهار راه شهرمان را میتوانیم مشاهده کنیم. پیرمردی که هر روز شغل و کسبش ثابت است اما چیزی که شاید ذهن خیلی از ما ها را به خود مشغول کرده این که چرا مردم شهر این افراد را به چنین کاری عادت میدهند! و یا شاید هم خیلی از ماها میدانیم که این حرکات فریبنده است و اما از روی دلسوزی و ترحم با کمک کردن آنها را به انجام این کار تشویق میکنیم.
صبح یک روز زمستانی است خورشید طلوع کرده هوا سرد است و قسمتهایی از آسفالت و سنگ
فرشهای پیادهروها یخ زده است عابرین هرکدام با عجله به دنبال کارهای روزمره خود پیادهروها را طی میکنند.
*شهری که گدای میلیونر داردچند قدم آن طرفتر جلوی یک مغازه پوشاک فروشی پیرمردی با پاهای فلج لباسهای پاره پاره بر روی یک تکه کارتن در حالی که نمیتواند حرفی بزند و نه ببیند دستانش را مظلومانه به طرف عابرین دراز میکند عابرین هم با دیدن چهره پیرمرد با چهرهای محزون دستشان را به طرف جیبشان میبرند و هر کدام اسکناس و یا سکهای از روی دلسوزی و یا بعضی از آنها به نیت صدقه به پیرمرد میدهند.
اما این چهره شاید برای بیشتر همشهریان آشناست همشهریانی که هر روز با این چهره روبرو میشوند و اما این وضعیت همینطور ادامه مییابد تا نزدیکیهای ظهر که خیابانها خلوت میشود و اما پیرمرد با نگاه کردن به اطرافش پولها را جمع میکند و در کیسه جا برنجی خود میریزد از جای خود بلند میشود و با پاهای سالم شتابان به طرف خانهاش حرکت میکند.
خانه پیرمرد در یکی از بهترین نقاط شهر است که به گفته همسایهها خانه دو طبقه متعلق به خود پیرمرد و ملک شخصیاش است که کم نیستند چنین گدایانی با همین ماجرا که هر روز با مظلومنمایی سر عابرین را کلاه میگذارند تا برای خود کاسبی راه بیندازند.
نوع مکان نیز عامل مهمی در تعیین شیوه تکدی است، معمولا گداهای شمال شهر ما سعی میکنند صورت ظاهر را حفظ کرده از راههای آبرومندانه گدایی کنند! اگر چه در نقاط مرکزی و جنوب شهرمان با گداهایی روبهرو میشویم که دست و پای خود را به طرز ماهرانه و با گریم به شکل ناقص درآوردهاند و یا مردی همراه با چند تا از همان بچههای بیگناه و در حالی که تکه کاغذی در جلوی خود گذاشته و قصه زندگیاش را بر روی آن نوشته است.
*سوء استفاده گدایان از احساسات مردم
از دیگر شیوههای تکدی عبارت است از: تظاهر به نقص عضو و یا جلب توجه عمومی با اجاره بچهها و خواباندن آنها در معابر عمومی، سوء استفاده از مذهب به خاطر اعتقادات عمیق مردم به مسائل شرعی و مذهبی، دعا نویسی و پیشگویی و پوشیدن لباسهای مندرس و تحریک کردن احساسات مردم.
تکدیگری با روشهای سنتی مانند زن کولی با بچه در آغوش یا پیرمردی با زخم عمیق در پا و دست که اکثرا هم پاکستانی یا هندی هستند و معمولا در فصل تابستان این کار را انجام میدهند.
اخیرا نیز شیوههایی از تکدیگری باب شده که بسیار جالب است در این که متداول شده فردی کاغذ به دست به سراغتان میآید و ادعا میکند برای عمل زن یا فرزندش نیاز به پول دارد و در شیوه دیگر افراد جوانی خوشپوش به سراغتان میآید و از شما کمک میخواهد.
بررسیهای انجام شده، از رابطه بین گدایی و اعتیاد، بزهکاری، خودکشی، روابط جنسی، فساد و فحشا، لاابالیگری و سرقت حکایت میکنند.
علتهای دیگری مانند فقر مادی و ناکامی اقتصادی، فقر فرهنگی، اعتیاد، مهاجرت، معلولیت، بیمهری و غیره ممکن است موجب شود که جوان یا سالمندی به گدایی روی آورد.
گاهی حتی کمبود درآمد در بعضی از مشاغل و بالا بودن هزینه زندگی نیز ممکن است چنین عارضهای را پدید آورد و به دنبال آن شخص به گروههای بزهکار بپیوندد و به انواع انحرافات اجتماعی روی آورد.
*سودجویانی که با گدایی مردم را سر کیسه میکنند
با این حال تکدیگری به تنهایی عامل انحراف آنها نیست بلکه بسیاری از علل دیگر در پدید آمدن این وضع دخالت دارند.
به گفته کارشناسان تکدیگری یک سلسله فرآیندهای اجتماعی مانند بیکاری است که در جامعه نمود داشته و در کشورهای در حال توسعه بیشتر نمود دارد.
در حقیقت تکدیگری حاصل وضعیت نابسامان اقتصادی است این پدیده به انواع مختلف در جامعه بروز میکند که البته برخی سودجویان نیز از تکدیگری به عنوان یک کار و کسب استفاده میکنند.
همچنین شیوههای تکدیگری در جوامع مختلف روز به روز در حال تغییر است و به همین دلیل گدایان در هر دوره با استفاده از روشهای جدید سعی در برانگیختن حس ترحم مردم را دارند.
زمانی که کودکی برای کسب پول علاوه بر گدایی به پخش مواد مخدر و دزدی هر چند مدت یکبار شیوههای تکدیگری را تغییر میدهد.
همین امر ما را بر آن داشت تا گفتوگویی را در این رابطه با یکی از روانشناسان انجام دهیم.
محسن فروزان کارشناس ارشد روانشناسی در این زمینه گفت: در این مورد باید بگویم این کار اصلا قابل توجیه نیست کسانی که مشکل مالی دارند باید از سوی نهادهای مربوط مثل بهزیستی و کمیته امداد مشکل خود را پیگیری کنند.
وی ادامه داد: کسانی هم که قصد کمک به متکدیان را دارند میتوانند از طریق نهادها اقدام کنند تا تکدیگری در خیابانها از طریق نهادهای مربوط کنترل و جمعآوری شود و در صورت عدم جلوگیری از این کار به یک خرده فرهنگ و عادت تبدیل خواهد شد.
مسؤولانی که در قبال این پدیده زشت مسؤولیتپذیر نیستند
کارشناس ارشد روانشناسی بیان کرد: زیرا افرادی که وابسته به مواد مخدر هستند از این روش به عنوان بهترین روش برای تامین هزینههای مواد خود استفاده میکنند و این چیزی است که ما امروز در شهرمان شاهد آن هستیم.
فروزان افزود: عدهای هم هستند که نیازمند نبوده ولی چون عادت کردند دیگر نمیتوانند عادت خود را کنار بگذارند.
وی گفت: شاید بهتر باشد اسم تکدیگری را اعتیاد به این کار بنامیم اعتیاد یعنی عادت کردن، خو کردن به هر چیزی که کنار گذاشتن آن یک سری عوارض جسمی و روانی دارد و امروز تکدیگری به یک بیماری روانی تبدیل شده و ترک کردن آن مشکل است.
این روانشناس ادامه داد: وقتی وارد شهر تبریز میشویم با تابلوی بزرگ شهر بدون گدا روبرو میشویم کاش مسؤولان ما هم به خود میآمدند و کمک میکردند تا شاهد این عادتها در شهرمان نباشیم.
فروزان ادامه داد: من به عنوان یک روانشناس هشدار میدهم اگر مسؤولان در این زمینه اقدام نکنند روز به روز شاهد افزایش تکدیگری در شهرمان خواهیم بود و افراد زیادی به این شغل روی میآورند و این معضل تنها با همت مسؤولان حل میشود و ما میتوانیم شاهد شهر بدون گدا باشیم.