کد خبر: ۳۸۲۴۶
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۱ 23 May 2015

قبل از ورود به نتایج و عواقب احتمالی سفر آقای روحانی به تبریز لازم است به کلیات این سفرهای استانی اشاره گردد. سفرهای استانی که همواره بعد از انقلاب توسط روسای محترم جمهور انجام پذیرفته است در مقاطع زمانی متفاوت کارکردهای یکسانی نداشته است. در دوران آقای هاشمی کمتر از 20 سفر استانی انجام شد که اغلب آن برای افتتاح پروژه های مهم ملی یا استانی انجام می پذیرفت. در دوران آقای خاتمی همین رویه تداوم یافت.

احمدی نژاد بعد از پیروزی با شعار دولت 70 میلیونی و البته عدالت گستری و مقابله با تمرکز گرائی، در طول 8 سال 128 سفر استانی انجام داد که در نوع خود رکوردی جالب بود. جالب تر اینکه ایشان علاوه بر مراکز استانی به بسیاری از شهرستان ها و روستاهای محروم سفر نمود که نتیجه طبیعی آن جلب سرمایه اجتماعی مناطق محروم به نفع نظام و دولت وی بود. امری که توسط منتقدین به پوپولیسم تعبیر گردید. اما با پیروزی آقای روحانی شاهد تداوم این سفرها هستیم اما فقط به مراکزاستانی و صرفا برای افتتاح طرح ها و جلسات اختصاصی.

اکنون که خود آقای روحانی در دوران تبلیغات انتخاباتی، مهمترین معیار کارآمدی دولت را تغییر معاش ملت نامیده بودند بایستی علت اهتمام کابینه اش به سفرهای استانی را توضیح دهد.

بهر ترتیب روحانی آمد و رفت.

شرایطی(روانی) که بعد از بازی تراکتور و نفت بر استان حاکم شد مساله اصلی مدیران دولتی استان و البته کشور شده بود . به حدی که بر اساس برخی شنیده ها این سفر بدلیل نگرانی از واکن سخت هواداران تراکتور تا مرز کنسلی هم پیش رفت .اما به هرتقدیر برآیند نظرها بر انجام این سفر شد. فضای کلی حاکم بر سخنان رییس جمهور و نیز نماینده ولی فقیه در استان گویای اهمیت این مساله برای مسئولین امر بود . تیم روحانی چنین پنداشته بود که مساله تراکتور مهمترین مطالبه مردم و نخبگان استان است .اما در این محاسبات وزن تراکتور را بیش از اندازه گرفته بودند. این در حالی بود که مدعای اصلی نه منتقدان، بلکه حامیان دولت بود. درواقع کارت قرمز اصلی را روحانی از خودی ها و نه تراکتوری، بلکه در جلسه نخبگانی که بصورت گزینشی واز یک طیف سیاسی مدعو شده بودند و نه در میان عوام الناس که از شهرستان ها برای پرکردن ورزشگاه آورده شده بودند ،گرفت.

دولت برای مطالبات مهم استانی مانند دریاچه ارومیه البته فقط با خود چند شعار و طرح تکراری آورده بود . این شعارزدگی آن قدر شور بود که متولیان اصلی برنامه حفظ و نجات دریاچه ارومیه اصلا تبریز نیامدند. نه خانم ابتکار و نه آقای کلانتری. در مورد تراکتور سازی هم وزیر ضعیف ورزش که عن قریبا توسط دولت برکنار خواهد شد با وعده ای مبهم پاسخ کارت قرمز هواداران تراکتو را داد و رفت. در مورد زبان ترکی هم شعار تکراری تاسیس فرهنگستان زبان و..

اما علت این انتقادها برمیگردد به دو مساله مهم . یکی عملکرد ضعیف استاندار است تا جائکه در برخی از محافل اصلاح طلب ایشان را نفوذی اصولگرایان دانسته اند. سخن این جماعت به دو مقوله انتصابات ضعیف مانند دکترشبستری که فردی غیر سیاسی است ونیز برخی فرمانداران که اتفاقا برکنار هم شدند و البته تمدید ماموریت سالخوردگانی بازنشسته مانند نوری مدیرعامل هلال احمر و .. است .از سوی دیگر اقدامات ضعیف استاندار در پیشبرد گفتمان اصلاح طلبی نیز سبب شده تا این دوستان استاندار از وی رنجیده خاطر گردند.

دقیقا به همین دلایل و البته عدم موضع گیری قاطع استاندار در مواقع حساس سیاسی والبته برخی انتصابات مانند رحیمی مدیر کل سیاسی و .. رنجش اصولگرایان از وی متجلی شده است

از سوی دیگر وضعیت اقتصادی استان بخصوص در حوزه صنعت که متاسفانه 60 درصد ظرفیت صنعتی استان ورشکسته یا تعطیل است سبب رنجش خاطر مردم و نیز رای دهندگان طرفدار و منتقد دولت گردیده است. بطوریکه مردم تبریز استقبال بسیار ضعیفی از روحانی داشتند واین مردم شهرستان های اطراف بود که قصد آبروداری داشتند که حضرت آیه الله شبستری نیز از آنان در ورزشگاه و از پشت تریبون تقدیر نمود.

این شرایط دست به دست هم داد تا اینکه روحانی از نخبگان سیاسی طرفدار خود در تالار معلم تبریز کارت قرمز گرفت و رفت.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :