اما دولتیها چنین اعتقادی ندارند و میگویند توسعه صنعتی باید به روستاها برسد و در این میان میخواهند بخش قابل توجهی از تسهیلات را به آن سمت هدایت کنند. در این میان خبرها حاکی از تولید بدون کارخانه در روستاها است؛ تولیدی که در تمام روستاها قابلیت اجرا دارد. در این باره با میثم زالی، دبیر کارگروه ملی تسهیل و رفع موانع تولید گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میآید:
برای اینکه روستاها از مزیت صنایع برخوردار شوند، وزارت صنعت، معدن و تجارت برنامهای برای هدایت برخی از صنایع و کارگاهها به روستاها دارد؟
در حال حاضر به خاطر مشکلاتی که در زمینه تولید، مواد اولیه و تسهیلات بانکی وجود دارد وزارت صنعت برای احداث کارخانه و کارگاه در روستاها برنامهای ندارد. اما این بدان معنا نیست که وزارت صنعت، معدن و تجارت برنامهای برای رونق روستاها از نظر صنعتی ندارد. سالهای متمادی است که دولت بهدنبال توسعه واحدهای صنعتی در روستاهای مختلف و البته کم برخوردار کشور است. آنگونه که در اسناد بالا دستی آمده، توسعه واحدهای صنعتی در روستاها باید اتفاق بیفتد تا مهاجرت به شهرهای اصلی کاهش پیدا کند و از سویی بتوان به سمت مهاجرت معکوس پیش رفت. خیلی از کسانی که به شهرها آمدند به خاطر نبود شغل روستای خود را ترک کردند، به همین دلیل با ایجاد واحدهای صنعتی میتوان افرادی که مهاجرت کردند را به روستاها برگرداند.
با این توضیحات اولویت وزارت صمت در بخش تولید چیست؟
مهمترین اولویت کاری ما که تمام بخشهای وزارت صمت در پی تحقق آن هستند، حفظ تولید فعلی کشور است و اینکه شرایطی ایجاد شود تا واحدهای صنعتی کشور از تحریمها کمترین آسیب را ببینند.
با عبور از شرایط سخت و دشواری که به آن اشاره کردید راهکاری برای توسعه روستاها از نظر صنعتی وجود دارد؟
بله. هدفگذاری ما حرکت به سمت تولید بدون کارخانه است. میخواهیم کارخانههای بزرگ و برند را به سمت روستاها هدایت کنیم. کارخانجات با سفارش کالا به روستاهایی که کارگاه دارند میتوانند بخشی از نیاز خود را مرتفع کنند و حتی این امر کمک خواهد کرد که هزینههای آن کاهش پیدا کند.
این موضوع چگونه دنبال خواهد شد؟
ما چندین مجموعه بزرگ تولیدکننده پوشاک داریم. مجموعهها و کارخانجات تولید پوشاک میتوانند سفارش آستر، دکمه کت و سایر موارد را به کارگاههای فعال در روستاها بدهند یا حتی کارگاههایی به منظور تأمین نیاز واحدهای صنعتی بزرگ شکل گیرد. این امر ضمن ایجاد اشتغال از هزینههای کارخانه کم میکند و به مرور به سمت برندسازی میرویم. اگر به سیستم کارگاهی اعتقاد نداشته باشیم و ایجاد واحدهای جدید اولویت ما باشد در برندسازی هم به چشماندازی که برای آن ترسیم شده است، نمیرسیم. طی این سالها به جای آنکه برندهای موجود تقویت شود و برندهای کوچکتر با برندهای بزرگ ادغام شوند، به فکر ایجاد کارخانه جدید بودیم. اگر بخواهیم در زمینه تولید و برندسازی به موفقیت برسیم و امکان رقابت با کشورهای دیگر فراهم شود باید به سمت تقویت برند و استفاده از کارگاههای روستایی برویم.
چگونه میتوان واحدهای صنعتی بزرگ را برای سفارش دادن بخشهایی از تولیدشان به روستاها هدایت کرد؟
با ارائه مشوقهای مناسب میتوان این انگیزه را در بین واحدهای صنعتی ایجاد کرد. واحدهای صنعتی بزرگ وقتی تسهیلات خوبی دریافت کنند، متقاعد میشوند که بخشی از نیازهای تولید خود را به بنگاههای کوچک بدهند. تسهیلات اعطایی وزارت صمت مشروط به سفارش کالا به بنگاههای کوچک واقع در روستاها خواهد بود.
آیا برندهای بنام در خارج از کشور چنین روشی را دنبال میکنند؟
بله، در اکثر کشورها تمرکز تولید نداریم. کارخانجات و صاحبان برندها برای کنترل هزینهها و توسعه فعالیتها، بخشی از کالاهای خود را به بنگاههای کوچک سفارش میدهند و آن بنگاه تحت لیسانس برند بنام تولید میکند. در ایران هم میتوان به این سمت رفت و موضوعی غیرقابل حصول نیست. کارخانجات بزرگ که صاحب برند هستند میتوانند سفارش قطعه به بنگاههای کوچک یا کارگاههایی که در روستاها فعالیت میکنند، بدهند. با این اتفاق رونق تولید و صادرات اتفاق خواهد افتاد.
این امر را میتوانستیم در طرح بنگاههای زود بازده ببینیم؟
خیر، طرح اشتغالزایی از طریق بنگاههای زودبازده اقتصادی با هدف اینکه بتواند حداقل نرخ بیکاری را ثابت نگه دارد ایجاد شد، اما هیچ موفقیتی از این طرح عاید کشور نشد. اگر ما بخواهیم توسعه صنعتی روستاها را رقم بزنیم با طرح بنگاههای زود بازده به نتیجه نخواهیم رسید؛ چرا که اصلاً صنعتی در روستاها شکل نمیگیرد و این امر مورد استقبال سرمایهگذاران قرار نمیگیرد. معتقدم که حرکت به سمت تولید بدون کارخانه بهترین راهکار توسعه صنعتی روستاها است.
تولید بدون کارخانه چه مزیتهایی دارد؟
اولین مزیت آن رونق روستاها و برگشت افرادی است که بهدلیل بیکاری مهاجرت کردند. دومین دلیل برای تولید بدون کارخانه، استفاده از پتانسیل جوامع روستایی و کاهش هزینههای تولید است. سوم؛ حرکت به سمت برندسازی است و چهارمین دلیل؛ جلوگیری از ایجاد واحدهای کوچک که سودده نیستند و نمیتوانند در طولانی مدت در چرخه صنعتی کشور باقی بمانند.
ما وقتی 20 مجموعه قدرتمند داشته باشیم خیلی بهتر از آن است که 50 کارخانه داشته باشیم که به جهت کارآیی ضعیف باشد. پنجمین مزیت برون سپاری فعالیتها است. تمرکز تولید نمیتواند نتیجه خوبی برای واحد صنعتی بزرگ داشته باشد.
چه زمان وزارت صنعت، معدن وتجارت به این سمت حرکت خواهد کرد؟
برای آنکه توسعه صنعتی در روستاها اتفاق بیفتد باید زیرساختهای لازم فراهم شود. هنوز شرایط برای رفتن به این سمت مهیا نشده است. ابتدا باید سیاستهای تشویقی تجمیع شود. دوم؛ با بنگاههای بزرگ مذاکرات لازم صورت گیرد و سوم روستاها را برای انجام چنین امری هدایت کرد. در این میان بشدت نیازمند، فرهنگسازی هستیم.
برخی از بنگاههای بزرگ حاضر نیستند سفارش قطعه را به بنگاههای کوچک بدهند و تصور میکنند با این کار تضعیف می شوند. بنگاههای کوچک هم حاضر نیستند تحت لیسانس برندهای بزرگ فعالیت کنند.