استاد منصور نعیمی در گفتگو با «تابناک» ابتدا با ضمن خسته نباشید از تلاشهای خبرنگار تابناک در مورد رهگشایی معضلاتی که در شهر وجود دارد اضافه کرد، شهرداری که همینطور از اسمش پیداست با تقارن در قرارگیری این ماه شهریور که مربوط هست به شهرداری بدین معنا که یک مقوله کاملاً باستانی است، گفت: پر واضح هست از نام شهریور که امور شهری را در بر میگیرد نشان دهنده و نمایانگر اینه از دیرینه در ایران باستان به مقوله امورات شهری توجه میگشته است.
وی بیان کرد: همین جور که از نامش پیداست شهرداری یعنی اموراتی که به شهر رسیدگی میشود حالا این «امورات شهری» چیست؟ که خیلی از مقولات را در بر میگیرد من جمله مسئله ارتباطات مردمی «امورات فرهنگی» نظافت شهری و سازماندهی سایر مقولاتی که در شهر هستند و باعث آسایش و آرامش مردم میگردد.
این هنرمند و پژوهشگر فرهیخته عنوان کرد: متأسفانه ضلع توجه به مقوله فرهنگی در «شهرداری بندرعباس» بسیار تا بسیار ضعیف عمل میشود.
نعیمی برای ذکر مصداقی چند نمونه از عملکرد شهرداری اظهار کرد: چند سال پیش شهرداری اصفهان ۳ بار طی سه سال من و تعدادی از دوستان را دعوت کردند و ضمن دادن هزینه، اسکان و پذیرایی آنهم به نحو احسنت همه امورات را فراهم ساخته تا ما برویم «اصفهان» حالا به چه منظور؟
وی در ادامه افزود: برای تجلیل از شخصیتهای هنری هرمزگان! نکوداشت جناب حسن بنی هاشمی ، نکوداشت مرحوم ابراهیم منصفی اینها مسائلی بودند که در اصفهان برگزار کردند! و خیلی «شرم آور» به نظر من چرا؟ «شهرداری بندرعباس» نباید این کار را بکند؟!
وی عنوان کرد: تصور خود شهرداری و خیلی از افراد این است که این امورات را باید «ارشاد» و «میراث فرهنگی» انجام دهد!؟ که بایستی گفت «نه» بلکه این حرفها و امورات دقیقاً مربوط به شهرداری است.
ضمن تاکید گفت: «اداره فرهنگ و ارشاد» و «میراث فرهنگی» کارش چیز دیگریست و این مقولهایست که شهرداری باید بیشتر به آن بپردازد.
این فیلمساز هرمزگانی گفت: جلوه هر شهری فرهنگ و هنرش است که متأسفانه توجه نمیشود من یک گلایه خیلی بزرگی دارم از شهرداری بندرعباس دقیقا الان ۶ سال است وارد یک مذاکره و قراردادی شدیم با شهرداری (قسمت فرهنگی و ورزشی آن) در مورد چاپ کتابی به نام "روزُنِ رفته" وقایع روز شمار استان هرمزگان کاری که هیهات کس دیگری پیدا بشود و این کار را انجام بدهد که حالا کسی پیدا شده زندگی خودش را روی آن گذاشته حاصل ۳۰ سال پژوهش کار تحقیق و گردآوری مربوط به این کار ۶ سال هست که در مرحله شهرداری است.
نعیمی بیان کرد: یعنی ۶ سال پیش این کتاب را با ۲۰ یا ۳۰ میلیون تومان می شد چاپ کرد ولی الان رقم بالاترین را در بر میگیرد، ناگفته نماند هزینههایی را هم کردهاند حق التالیف من را پرداخت کردهاند و هزینههای تایپ را دادهاند یعنی خودشان کلی هزینه کردهاند ولی چرا به چه دلیل این کتاب چاپ نمیشود یک سؤال خیلی بزرگی است برای من حتی کتاب رفته و نمونه کار چاپ شده در چاپخانه و آمده و ما هم ویراستاری مجدد کردهایم و نسخه نهایی را تحویل دادهایم اما هنوز که هنوز است این کتاب مانده است.
وی با بیان اینکه در صورتی که کتاب "روزُنِ رفته" هویت هرمزگان است. و با تأکید، نه اینکه کار من باشه واقعاً هویت هرمزگان است، توضیح داد: میتواند اینکار دستمایهای برای فیلمسازان، قصه نویسان، داستان نویسان و اصلا خوراکی برای تلویزیون، رادیو و نشریات ما باشد اما چرا توجه نمیکنند به این قضیه من نمیدانم!
این عکاس، فیلمساز و پژوهشگر هرمزگانی با اشاره به امیدوارم گفتههای من حمل بر نارضایتی نباشد عنوان کرد: ما شهرمان را دوست داریم مثل خیلی از افراد دیگر که نام هرمزگان به ویژه اسم بندرعباس که مرکز استان است را در همین کتاب "روزُنِ رفته" را اگر تورقی بزنیم میبینیم که چه چهرهها و شخصیتهایی در این شهر بودهاند و چه آثاری از خودشان بر جای نهادهاند ولی گمنام هستند برای همه متأسفانه؟!
نعیمی این هنرمند چندبعدی افزود: هزینههای میکند شهرداری که اگر نکند از نظر من خیلی بهتره، این هزینههای که صرف ورزش میشود به مراتب خیلی بیشتر از هر مقوله دیگریست ما نمیگوییم که این کار را نکنند، بکنند ورزش هم یک سهمی دارد.
وی با اشاره به اینکه فرهنگ هم یک سهمی دارد ضمن اینکه امورات شهری هم سهمی دارند، اضافه کرد: هر چیزی به جای خودش، نعیمی با اشاره به یک نکته بسیار مهم گفت: تا آنجایی که ما میدانیم ۵ درصد از درآمد شهرداری باید طبق قانون صرف مسائل فرهنگی شود. مصارف فرهنگی یعنی چه؟ یک مورد آن یعنی چاپ کتاب و ایجاد تشکیلاتی برای آموزش دادن مسائل فرهنگی است.
وی با بیان دو سال پیش تیمی تشکیل دادند مستقل از دوستان علاقهمند که پیرامون رسم الخط گویش هرمزگان کار کنند، تشریح کرد: دوسال دربهدری گهی اون ور، گهی اینجا و گهی اونجا و روز آخر و آخرالامر به خاطر نداشتن یک مکان ثابت گروه ما پاشیده شد, دست آورد، دو ساله «ما» هدر رفت متأسفانه چرا نباید شهرداری این کار را بکند؟! کاری که باید دانشگاهها و شهرداری انجام میدادند به اضافه امورات دیگه که باید انجام میدادند. «اما» ما به عنوان علاقهمندان و دلسوختگان هرمزگان آمدیم وقت ، نیرو گذاشتیم با تمام میل و علاقه اما هیچکسی حاضر نشد سراغی بگیرد.
این پژوهشگر اظهار کرد: در همین گردهماییها پیدایش رسم الخط ثابت، واژه گپ نوشت را ابداع کردیم که ابداع من بود گپ نوشت، معادل رسمالخط است. خب ببینید گپ نوشت الان جا افتاده حتی خود مسئولین هم در جریان هستند و گاها به کار میبرند، وقتی ما همچون واژگانی در فرهنگمان داریم خیلی راحت میتواند جا بیفتد چرا نباید بها بدهیم به افرادی که این خلاقیت و دستاوردها را دارند.
وی درباره نتیجه رو زدن به متولیان فرهنگی نیز بیان کرد: والا ما تقاضا از همه جا کردهایم این از شهرداری بود که من گفتم حتی «میراث فرهنگی» هم «بازی سر من» در آورده بدون رودروایسی بگویم کتابی بنام ضرب المثلهای هرمزگان تهیه کردهایم میراث فرهنگی سه تا مدیر عوض کرد و این کتاب هنوز مانده و آخرالامر هیچ جوابی به ما ندادهاند حتی رایزنی کردیم رفتیم پیش آقای دریانورد سازمان برنامه و بودجه این بنده خدا هم بلافاصله لبیک به تقاضای ما گفتند و بودجهای تعیین کردند و در اختیار میراث فرهنگی گذاشتند خوب با کمال تأسف من بگویم پولی که باید صرف چاپ کتاب بشود را برگشت دادهاند بعد از یکسال خواباندن در امور مالی میراث فرهنگی برگشت دادند به خزانه داری و دارایی این چه حرکتی است که من نمیدانم کتابی که همه آنها در جریان بودند یک تیمی روی آن کار کرده این یکی از آن کارها است.
در حالی که وی به دوندگیهایش اشاره میکند؛ یکجا و دو جا نیست که ما گلایه نکنیم. این مصاحبه دستاوردهای مدیریت فرهنگی را که با تلاشهای روابط عمومی این ادارات دولتی همواره زیبا بولد میگردد آنهم در رسانههای زنجیرهای الان عوامانه دارد قلمداد میشود و تحت الشعاع قرار گرفته است. وی اعتقاد دارد که وقتی «میراث فرهنگی» دارد اینجوری با «میراث معنوی» یک «شهر» برخورد میکند. بایستی به شایستگی مدیران فرهنگی که بومی هم هستند شک کرد. و در ادامه میگوید: میراث ما تنها یک ساختمان و صنایع دستی که نیست بخشی از میراث معنوی ما، فرهنگ عامه و شفاهی ماست.
نعیمی میگوید که خیلی جالبه ما میرویم میگویند؛ کدی به نام چاپ کتاب اصلاً نداریم! در میراث فرهنگی؟ در حالی که تأیید میکند که مگر میشود همچین چیزی، سیرجان بغل گوش ماست نسبت به هرمزگان و بندرعباس از لحاظ مساحت یک روستا به حساب نمیآید ۴ کتاب پیرامون گویش سیرجان من دارم مرکز کرمان شناسی دهها و صدها کتاب تابحال چاپ کرده به اضافه مرکز بوشهر شناسی کلی کتاب دارد که اصلاً ما شرم میکنیم وقتی که آثار آنها را میبینیم.
وی قبول دارد که اما هیهات یک اثر از مرکز هرمزگان شناسی! و مسئولین را به تحدی میطلبد، یک اثر برای نمونه شما برای ما بیاورید. زیرا در بطلان عملکرد مسئولین فرهنگی هرمزگان در قبال خویش استناد میکند؛ همون بودجه ای که بوشهر داره هرمزگان هم دارد. دوباره استدلال مینماید: همون بودجهای که کرمان داره هرمزگان هم دارد یک بودجه است در کشور منصفانه بین همه تقسیم کردهاند و توانایی مسئولین در ترویج ناامیدی را اینگونه توصیف میکند: اما دریغ از آن بودجه هر وقت که ما رفتیم آیه یاس خواندند که نداریم! مگر میشه نداشته باشید چطوری است که همه جا دارند ولی شما ندارید.
هم چنین وی، با افسوس گفت در صورتی که اینهمه از اثر خوب و ارزشمند نزد دوستان ، علاقهمندان و دلسوختگان هست مثل علی رضایی و معتمد به داشتن ۱۰ کتاب آماده چاپ در حال حاضر از خودش که ارادهای اگر باشد این پتانسیل است که سالی ۲ تا سه کار چاپ بکنند. وی از وجود افراد دیگری پرده برداشت مثل آقای باوقار و عباس رفیعی که دارای کلی پژوهش هستند در پیرامون مقوله فرهنگ عامه و هرمزگان شناسی کلی اثر دارند! اما جمله را با کلماتی این پژوهشگر پایان میبرد تحت عنوان «همه متفرق» ، «همه منزوی» یعنی به نوعی خبر از هولوکاست فرهنگ هرمزگان در این برهه از زمان میدهد.
نعیمی بسیار اندوهگین با سینهای پر از غم میگوید؛ الان یک «مرکز اسناد» راهاندازی شده ما پیشنهاد دادیم این کتابخانه و این ساختمان ... بگذریم، اشاره تلویحی هم به وضعیت نامرتب در برنامه شهری میکند و میگوید؛ که به ترکیب اصلی ساختمانی دست زدند که باید آن چیزی میبود الان نیست! سردرگمی را اینگونه در شهرداری بندرعباس معنا میکند: این از آن حرکاتشونه الان آمدهاند مرکز اسناد تشکیل دادهاند. که در ادامه سطح درک و شعور این مرکز اسناد را اینگونه کالبد شکافی میکند: خیلی جالبه شما بروید آنجا ببینید عکسهای که زدهاند با زیرنویس اشتباه؟! وقتی که بهشون توضیح میدهیم، حاضر نیستند قبول بکنند! خوب این وحشتناک واقعاً چرا توجه نمیکنند به گفتههای افراد آگاه و چرا مشورت نمیکنند پیرامون این مسائل که این باعث آبروریزی است. واقعاً بی رودرواسی میگویم تعارف هم اصلاً ندارم عوض اینکه جذب کنند افرادی مثل ما را دفع میکنند. متأسفانه رفتیم نشستیم جلسه گذاشتیم یک شب حتی آقای شهردار و معاونینش و دوستان اهل فن هم تشریف آوردند همه نشستیم صحبت کردیم به همان نشست و جلسه ختم شد رفت تا الان!
وی از عملکرد استانداری میگوید: که خوب دیگر باید به کی بگوییم استانداری کاملاً در جریان کامل کار من است. و در ادامه از میزان ارزشی که برای جشنواره خلیج فارس قائل هستند هم اینگونه اشاره میکند: دهها طرح فیلم مستند داریم یک فیلمنامه من دارم بنام هرمزیان سرفراز که در واقع چهره تاریخی هرمزگان در این آن دیده میشود با نگاهی شاعرانه به تاریخ این منطقه کردیم میگوید که خب به مقوله هرمز ، فتح هرمز که این فیلم را من نوشتم برای جشنواره خلیج فارس و الان نهمین جشنواره را هم پشت سرگذاشتیم ولی به آن فیلمنامه گوشه چشمی هم بهش نکردند! و نمیکنند؟ نعیمی میگوید: «سه بار من این فیلمنامه را به دبیر وقت جشنواره خلیج فارس تحویل دادم به ارشاد دادم به فرهنگی ورزشی شهرداری و حتی اموراجتماعی استانداری و این فیلمنامه را، به تلویزیون هم رساندم به اضافه در میراث فرهنگی نیز مطرح کردم. با تعجب عجیبی اعلام کرد: اصلاً نمیدانم مشکل با من یا ما دارند و یا مشکلی با این متون وجود دارد که برای ما سؤال برانگیز است واقعاً و چرا باید اینکارها انجام بگیرد و چرا نباید توجه بکنند؟!
شاید استاد از برچسب "چشمداشت مالی" ناراحت بود، که با صراحت بیان میکند؛ ما هیچ کیسهای ندوختهایم برای این کارها و اگر کیسهای دوخته بودیم اجاره نشین نبودیم توی این سن و سال به گفته وی، همه ما که دست به این کارها(ی فرهنگی) میزنیم اجارهنشینیم والله به خدا قسم اجارهنشینیم یک حقوق بازنشستگی میگیریم عدهای هم هستند که همین حقوق را هم ندارند اما با عشق و علاقه تمام وجودمان را گذاشتهایم روی این کار و افتخار میکنیم. حرفی که وجدان و قلب هر شنوندههای را به درد میآورد این جمله استاد بود: زن و بچهمان هم پذیرفتن این راه را با ما هم کنار آمدهاند با صبوری، بردباری با بدبختی و بیچارگی دارند قبول میکنند خب ولی مسئولین متأسفانه بی توجهاند به این امر؟!
تابناک: دلیل بی توجهی مسئولین فکر میکنید چیست؟
خوب همین سؤال برانگیز است بهانه میکنند پول نداریم مگر میشود پول نداشته باشید ما همین طرح کتاب "روزُنِ رفته" را به فرهنگی ورزشی شهرداری دادیم در همان هفته هم استاد رضایی طرح دیگری داده بود ۱۲۰ میلیون جلوی چشم ما قرارداد بستند و دادند به تیم فوتبال رفت کرمان کلی هم گل خورد برگشت با این ۱۲۰ میلیون تومان آن سال میشد، سه کتاب من و آقای رضایی و چهار نفر دیگر را چاپ کنند «این کاره نیستند».
تابناک: پشت تیم فوتبال هم استاندار است و نمایندگان مجلس، اما پشت فرهنگ استان هرمزگان کیست؟
بله متأسفانه پشت پژوهش ، فرهنگ و تاریخ که هویت این سرزمین است، واقعاً هیچکس نیست و اگر بود این اتفاق نمیافتاد واقعاً اگر بود این اتفاقات نمیافتاد.
کتاب ضرب المثلها که اسمش هست «چنچنکو» که ما آمدهایم ماجراهای آن نشستهای گپ نوشت که خدمتتان گفتهام دوسال دوستان و علاقه مندان و اهل فن دور هم نشستیم دستاورد و حاصل این ۵۴ جلسه حاصل نشستهای ما را در قالب ضرب المثل ها به لحاظ نوشتاری یا همان رسم الخط یا گپ نوشت آمدهایم تکلیف را روشن کردهایم که در واقع این ضرب المثل ها اول به بندری نوشته شده به فارسی دوم آوانگاری شده که همگان به راحتی بتوانند بخوانند اعرابگذاری نکردهایم ما سوم ترجمه تحت اللفظی ضرب المثلها را به فارسی نوشته ایم چهارم مسمای این ضرب المثل را ما آمدهایم شرح دادهایم یعنی هر ضرب المثل یا کنایه به چهار مورد ما آمدهایم توضیح دادهایم این خودش یک مرجع میتواند باشد خوب علاوه بر اینکه یک مجموعه ضرب المثل های خاص و ویژه هرمزگان است.
ترجمه ضرب المثل های فارسی مطلق ما نداریم در این مجموعه نزدیک به ۱۰۰۰ ضرب المثل و کنایه گردآوری شده طی ده ها سال نه ۱ سال و ۲ سال بعد از آن سو میبینیم یک سری از کارهای دارد چاپ میشود هماکنون هم یکی از بزرگواران عزیز در پیرامون همین ضرب المثل ها چاپ کردند که من تأسف خوردم واقعاً یا دوستان دیگری هم که چاپ کردهاند خیلی مایه تأسف است، یک همچین اثری که سندیت بیشتری دارد و علمی تر نوشته شده حاضر نمیشوند سرمایه گذاری کنند.
الان ما رایزنی کردیم پیش دوستان عزیز و علاقه مندان در واقع ما یک کاسه گدایی راه انداختهایم که دوستان مثل حضرتعالی و دیگران که علاقمند کار هستیم، بیاییم پول روی هم بریزیم و این ضرب المثلها را چاپ کنیم.
تابناک: ارشاد آقای کمالی زرکانی مدیر .... ؟
هیچکدام حاضر نشدند من هستم ایشون هم هستند رو در رو میشینیم گپ میزنیم، هیچ جا، هیچ مرجع و ارگانی حاضر نمیشود همکاری بکنند ابتدا میگویند عین همین «میراث فرهنگی» دیگه دو سال من را سر دواندند پنج بار آمدم که این کتاب را صحافی کردم, هزینه دادم، من بازنشسته، اجارهنشین خوب آمدم چندین دفعه هزینه کردم روی این کارها چندین دفعه پول پرینت این کاغذها را دادم خوب خودشان هم واقفند. میدانند کرایه رفت آمدی که من دادم میدانند به میراث فرهنگی حساب کنید کلی میشود هر فقره که من رفتهام آمدم (۱۰ تومان، ۲۰ تومان) من کرایه دادم با تمام بدبختیم خب صورتمان را با سیلی داریم نگه میداریم ولی خم به ابرو نمیآوریم باز هم افتخار میکنیم، باز هم افتخار میکنیم وقتی با مدیر مربوطه میشینیم صحبت میکنیم اصلاً از این گوش میگیرد و از آن گوش رد میکند متأسفانه اصلاً بیخیال این قضیه هستند واقعاً واقعیت را دارم میگویم.
تابناک: پس آن پولی که نمایندگان و استاندار پیگیر آن بودند به فوتبال داده شد اگر اختصاص می یافت به فرهنگ و هنر بازتاب بیشتری پیدا نمیکرد؟
اصلاً یک اتفاق دیگری میافتاد از این رو به اون رو میشد میدانید ما چه استعدادهایی در این استان و این شهر داریم همین هماکنون یک طرحی بود برای نوجوانان که فیلم بسازند یک روستا و بخشی مثل فین ۱۴ نفر از نوجوانان آمدند فیلمساختن یک از یک طرحهاشون بهتر خب اخیراً با یک طرح جامعتری ارائه شده به صورت سراسری در ایران ۳ نفر از نوجوانان بندرعباسی ما مدال فیلمسازی گرفتند این همه استعداد اینجا هست، چرا نباید به آنها توجه بکنیم چرا نباید بهشون اهمیت بدهیم حالا همچنان ما میگویم که سؤال بزرگ و بیپاسخ این است که چرا و چرا....؟
شایان ذکر است، منصور نعیمی متولد 29 تیرماه 1329 در بندرعباس است، وی در زمینههای شعر، قصه، سینما، عکاسی، مطبوعات، پژوهش مکتوب، سازههای بومی، آموزش عکاسی و فیلمسازی، داوری در چندین جشنواره و مسابقه عکاسی، تألیف کتاب فرهنگ جامع هرمزگان و نزدیک به یکصد فیلم مستند بهصورت سریال برای تلویزیون کار کرده است؛ همچنین مجموعهای ارزشمند تحت عنوان "روزُنِ رفته" که روزشماری است از وقایع هرمزگان را در دست چاپ دارد.
از دیگر آثار برجسته وی میتوان به سیزیف و مرگ، زندگی كورش، اولین كار مستقلش درزمینهٔ فیلم (چهاردهمی)، مجموعههای مستندِ سفر، پوشش سبز، تواناییهای كشاورزی، محرّم در هرمزگان، طبیعت جنوب، صید و صیادی، تهیهکنندگی فیلمهای داستانی بشیر، برادران، بازگشت شقایق، دستیار کارگردانی راه و دریا، زمزمههای شبهنگام، خلیجفارس جغرافیای فقر و غنا، مجموعه هدایت، پیش و كشتی یونانی (و بازیگر)، دستیاری دو فیلم نیمهتمام "چای تلخ و زنگی و رومی"، عكاس مجموعه امام علی، عكاسی پشت صحنه ناخدا خورشید، مجموعه عکسهایی از مبارزات و تظاهرات مردم هرمزگان در سالهای قبل انقلاب اسلامی ایران، همكاری با اورد زند، ابراهیم مختاری، جعفر پناهی، كیومرث پوراحمد و ناصر تقوایی و دهها كار دیگر چه بهعنوان عكاس، مونتاژ، تهیهکننده و كارگردان، اشاره کرد.
حسن عباسی، خبرنگار تابناک
انتهای پیام/*