خاطره هولناک دو شاهد از فاجعه منا

احساس می کردم روی ابرها حرکت می کنم/ اجساد و زخمی ها را درون کیسه های بزرگ بسته بندی می کردند.

الان هم بعد از گذشت چهار روز از فاجعه وقتی پیکرها را می خواهند از هم جدا کنند پوست مرحومان به هم چسبیده و موقع جداسازی پوست بدن آنها کنده می شود.
کد خبر: ۱۰۲۴۶۵
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۹:۰۳ 28 September 2015
به گزارش تابناک مازندران، یکی از شاهدان مازندرانی جنایت سعودی در منا می گوید: فشار جمعیت به دلیل بسته شدن درب و مسدود شدن راه بسیار بالا بود به طوری که فرصت نگاه کردن به زمین را پیدا نمی کردم، در اوج فشار جمعیت احساس می کردم روی ابرها حرکت می کنم و این شرایط در یک کیلومتر از مسیر ادامه داشت تا در فرصت اندکی موفق شدم لحظه ای جمعیت را کنار زده و زیر پایم را نگاه کنم، باور کردنی نبود در تمام این مسیر جنازه های حجاج زمین را فرش کرده بودند ولی فشار جمعیت راهی برای حجاج نگذاشته بود. وقتی هم که پیکرهای بی جان و نیمه جان حجاج را می بردند برخی زنده بودند اما حال و جان در بدن نداشتند که خود را نجات دهند، حتی افرادی که از بی حالی در خواب و بیهوشی رفته بودند را ریختند درون کامیون و فریاد زائران هم ماموران سعودی را منصرف نمی کرد.
یکی دیگر از این شاهدان می گوید: اوضاع وخیم تر از این حرف هاست، اجساد قربانیان حدود هفت هشت ساعت زیر آفتاب سوزان و هوای گرم مانده و چهره ها از خفگی کبود شده بودند، سعودی های ملعون هم وقتی آمدند جنازه ها را ببرند با بولدوزر به جان پیکرها افتادند دیگر کاری نداشتند که کسی زنده است یا مرده فقط می ریختند درون کیسه های بزرگ و یا کانتینر و می بردند. الان هم بعد از گذشت چهار روز از فاجعه وقتی پیکرها را می خواهند از هم جدا کنند پوست مرحومان به هم چسبیده و موقع جداسازی پوست بدن آنها کنده می شود و ... بدن ها باد کرده و چشم ها از حدقه زده اند بیرون  ... دیگر تو بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
انتهای پیام/

اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
منتظرمهدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۷
الالعنت الله علی الظالمین وسیعلم اللذین ظلموا ای منقلب ینقلبون .
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار