نظام های انتخاباتی و معیارهای بین المللی انتخابات "آزاد و عادلانه"

کامل جمشیدزاده
کد خبر: ۱۸۵۵۳۶
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۹ 22 February 2016

نظام های انتخاباتی شیوه ای صلح آمیز و دموکراتیک برای جهت دادن به رقابت ها در دستیابی به قدرت سیاسی و رسیدن به یک تصمیم و انتخاب جمعی برای جوامع فراهم می آورد. شهروندان، با انداختن رای به صندوق جهت انتخاب اینکه چه کسی نماینده آنها در سمت های دولتی خواهد بود، سیاست هایی که آن نمایندگان پیگیری خواهند کرد را برمی گزینند. همچنین، شهروندان می توانند در مورد مسائل مختلف از طریق انتخابات خاص، به نام همه پرسی، تصمیم گیری کنند.

در سرتاسر جهان، نظام های انتخاباتی، که دقیقا مشخص می کنند چگونه شهروندان می توانند آنچه را که ترجیح می دهند انتخاب کنند، بسیار متفاوت و گوناگون هستند. هر انتخابات باید دارای قوانینی باشد که مشخص می کند چه کسی می تواند نامزد انتخابات شود و چگونه رای مردم به کرسی های نمایندگان تبدیل می شود. انتخابات برای تعیین مقام های اجرایی – از قبیل رییس جمهور، فرماندار، شهردار یا مقامات اجرایی بخش یا شهرستان – می تواند در یک نوبت برگزار شود، که در آن نامزدی که از همه بیشتر رای کسب می کند پیروز می شود، که معمولا به آن "با اکثریت نسبی پیروز شدن" گفته می شود. یا بنا بر قوانین انتخابات، یک نامزد باید در دور اول اکثریت آرا را جهت پیروزی در انتخابات کسب کند، و بنابراین اگر هیچیک از نامزدها موفق به کسب اکثریت آرا نشود، باید دور دوم انتخابات برای دو نفر اول برگزار شود. در انتخاباتی که برای نمایندگان یا نهادهای شورایی برگزار می شود – از قبیل پارلمان، مجالس قانونگذاری ملی، یا شوراهای محلی – نامزدها می توانند از حوزه ها یا بخش های جغرافیایی مشخص انتخاب شوند، یا می توانند متناسب با فهرست های حزبی بر اساس آرا کشوری انتخاب شوند. در برخی نظام ها، رای دهندگان افراد مشخص را انتخاب می کنند؛ در برخی دیگر، آنها به احزاب سیاسی یا فهرست نامزدها رای می دهند. در بسیاری از کشورها از ترکیبی از این نظام ها استفاده می شود که برخی یا تمام این خصوصیت ها را در خود دارد.

جزئیات یک نظام انتخاباتی، از قبیل تعداد نامزدهای انتخاب شده از یک حوزه مشخص، می تواند تاثیر بسیار زیادی بر نتایج یک انتخابات و به نوبه خود ماهیت دولت یک کشور داشته باشد. این جزئیات می تواند تاثیر بسزایی بر تقسیم کرسی ها به نسبت آرا، مشارکت رای دهندگان، حضور احزاب اقلیت در حاکمیت، احتمال تشکیل دولت ائتلافی، تعداد زنان و افراد گروه های اقلیت در مقام های دولتی، درست بودن تعداد نمایندگان از حوزه های انتخاباتی، و طیف نامزدها و احزاب شرکت کننده و پیروز در انتخابات. اما، علیرغم تفاوت های که در نحوه اجرا وجود دارد، روش های دموکراتیک در تمام کشورها متعهد به اصول اصلی و کلی هستند.

معیارهای بین المللی انتخابات "آزاد و عادلانه"

در سال های اخیر، کم و بیش، یک اجماع بین المللی در مورد اجزاء ضروری انتخابات دموکراتیک به وجود آمده است، و معمولا به انتخاباتی که این معیارها را برآورده سازند، انتخابات "آزاد و عادلانه" گفته می شود. حقیقتا، این اصطلاح تبدیل به یک معیار نمادین برای اکثر ارزیابی ها شده است که در مورد انتخابات انتقالی یا انتخابات پس از پایان درگیری ها انجام می گیرد.

استفاده از اصطلاح انتخابات "آزاد و عادلانه" چیز جدیدی نیست. برای مثال، در سال 1927، هنری اسمیتسون، به عنوان فرستاده ویژه رییس جمهور ایالات متحده، کلوین کولیج، "تعهد ایالات متحده به انتخابات آزاد و عادلانه" در نیکاراگوئه را، به عنوان بخشی از اقدامات بازسازی این کشور پس از اتمام درگیری ها، اعلام کرد. در سال 1956، در یکی از گزارش های سازمان ملل درباره همه پرسی در مورد آینده توگولند، یکی از سرزمین های امانتی در آفریقا، نیز از این اصطلاح استفاده شد. ولی ظاهرا اولین باری که این عبارت بسیار مورد توجه قرار گرفت زمانی بود که سازمان ملل مراحلی را که از طریق آن کشور نامیبیا استقلال خود را به دست می آورد، تعیین کرد. در سال 1978، شورای امنیت سازمان ملل خواستار "استقلال زودتر از موعد نامیبیا از طریق انتخابات آزاد و عادلانه تحت نظارت و کنترل سازمان ملل" شد.

قوانین بین المللی وظایف خاصی را بر کشورها و مسئولین انتخاباتی در مورد اجرای مراحل و برگزاری انتخابات تحمیل می کند. اعلامیه جهانی حقوق بشر، ICCPR، و دیگر ابزارهای بین المللی دو شرط ضروری برای انتخابات دموکراتیک تعیین کردند: 1) حق رای و شرکت در انتخابات به شکل همگانی و مساوی، و 2) رای پنهان. کنوانسیون های بین المللی که تبعیض بر اساس نژاد یا جنسیت را منع می کنند نیز از حق شرکت در انتخابات بر اساس حق رای و شرکت در انتخابات "به شکل همگانی و مساوی" حمایت می کنند. ولیکن، برای آزاد و عادلانه بودن، انتخابات باید چندین معیار دیگر را نیز برآورده سازند.

برای آزاد بودن مراحل انتخابات، شهروندان باید حق و امکان انتخاب کردن را داشته باشند. باید آزادی تجمع، ارتباط، حرکت، و سخنرانی برای نامزدها، احزاب، رای دهندگان، رسانه ها، ناظرین و دیگران وجود داشته باشد. فضای انتخاباتی باید عاری از ارعاب و تهدید باشد. چنین آزادی ای یکی از پیش شرط های اصلی انتخابات مفید و ارزشمند است.

برای عادلانه بودن انتخابات، رای گیری و شمارش آرا در انتخابات باید منصفانه باشد، و بدون تقلب یا دستکاری توسط مسئولین انتخاباتی بیطرف اجرا شود. احزاب و افراد سیاسی باید فرصت و امکان منطقی و قابل قبول برای رقابت در انتخابات داشته باشند، و اختلافات و شکایات مربوط به انتخابات (چه اختلافات و شکایات پیش از انتخابات، چه پس از آن) باید به سرعت و با رعایت عدالت حل و فصل شوند. بیطرفی همچنین مستلزم "شرایط مساوی برای همه نامزدها" است؛ به خصوص اینکه، هیچگونه سوء استفاده از منابع دولتی در مبارزات انتخاباتی نباید وجود داشته باشد، و تمام احزاب و نامزدها باید از امکان مساوی برای ایجاد ارتباط با رای دهندگان و کسب حمایت آنان برخوردار باشند، از جمله دسترسی نسبتا مساوی به رسانه ها.

با علاقه رو به رشد بین المللی نسبت به انتخابات از سال های 1990، تعدادی از سازمان های بین المللی تلاش کرده اند تعریف بهتری از انتخابات "آزاد و عادلانه" ارایه دهند یا اجزا مختلف این معیارها را به وضوح مشخص کنند. برای مثال، سند کپنهاگ سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) در سال 1990، معیارهای انتخابات را برای 55 کشور عضو تعیین کرد. پس از ایجاد این معیارها و هنجارها، استانداردهای OSCE ایجاب می کند که کشورهای عضو انتخابات آزاد را در فواصل منطقی و قابل قبول برگزار کنند، حق رای و شرکت در انتخابات همگانی و مساوی را تضمین کنند، و اطمینان یابند که آرا مردم به شکل رای پنهان به صندوق ها ریخته می شوند. سند کپنهاگ فراتر از اینها می رود. کشورهای عضو باید اجازه دهند تمام کرسی های حداقل یکی از مجلس های ملی قانونگذاری در رقابت آزاد تعیین شود، تضمین کنند که آرا به شکل منصفانه شمرده و گزارش شود، حقوق شهروندان برای کسب سمت های سیاسی رعایت شود، تضمین کنند که قوانین و سیاست های دولت فضای آزاد برای مبارزات انتخاباتی فراهم سازد، دسترسی بدون مانع به رسانه ها را تامین کنند، و اطمینان یابند که نامزدها که رای مورد نیاز را به دست می آورند، در زمان مقرر در سمت های خود منصوب شوند. در سال 1994، اتحادیه بین المجالس اعلامیه معیارهای انتخابات آزاد و عادلانه را به شکل رسمی تصویب کرد، که در آن محدوده وسیعی از حقوق شهروندان، نامزدها، احزاب، و کشورها به عنوان معیارهای ضروری انتخابات آزاد و عادلانه تعیین شده است.

در سال 2000، کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، در پاسخ به کشورهای یک حزبی که ادعای برگزاری انتخابات آزاد را دارند، صریحا حق رای دادن در "یک روند آزاد و عادلانه ... با حق شرکت احزاب متعدد" را به رسمیت شناخت. این اعلامیه ها منعکس کننده اجماع بین المللی در مورد معنای "انتخابات آزاد و عادلانه" است، و رویهم رفته صریحا مشخص می کنند که شرایط مورد نیاز برای دموکراتیک بودن یک انتخابات لازم متعدد است.

انتخابات "آزاد و عادلانه" و نظارت بین المللی بر انتخابات

با اینکه یک اجماع کلی و اصولی در مورد هنجارهای بین المللی حاکم بر مشروعیت انتخابات پدیدار شده است، توافق بر سر مجموعه ای از معیارهای عملی برای قضاوت و تشخیص اینکه آیا انتخابات آزاد و عادلانه هستند یا خیر هنوز به دست نیامده است. با گسترش چشمگیر نظارت بین المللی بر انتخابات از اواخر سال های 1980 تا کنون، این مشکل به شکل روزافزونی مشهودتر شده است.

در تلاش جهت ایجاد مجموعه ای از معیارهای عملی که بتوان با آن انتخابات انتقالی در جهان واقعی را سنجید، برخی از سازمان های بین المللی سعی کرده اند معیارهای اصلی را جهت دربر گرفتن شرایط لازمی چون "برابری"، "شفافیت"، و "پاسخگویی" بسط و گسترش دهند. اصل برابری ایجاب می کند که ارزش رای یک شهروند مساوی با رای شهروندان دیگر باشد. برای شفاف بودن، یک انتخابات باید دارای مراحل قابل پیش بینی باشد، نتایج آن منتشر شود، و امنیت در مقابل تقلب تامین شود. پاسخگویی ایجاب خواهد کرد که آنهایی که انتخاب می شوند در زمان مقرر در سمت های خود منصوب شوند، و پاسخگویی خود در مقابل حوزه انتخابیه شان را به رسمیت شناسند.

متاسفانه، این دستور عمل ها و فهرست های مفصل، معیارهایی را تعیین می کنند که به ندرت در انتخابات در سرتاسر دنیا به طور کامل اجرا می شوند. با تعریف کردن شرایط آرمانی به جای حداقل شرایط مورد نیاز برای انتخابات قابل قبول، آنها نه تعریف تئوریک رضایت بخشی از معیارهای آزاد و عادلانه ارایه می کنند و نه یک راهنمای عملی برای ناظرین. این دستور عمل ها و معیارهای گوناگون هیچ کمکی به افرادی که وظیفه دارند تعیین کنند آیا یکی از معیارها رعایت شده است یا خیر؛ چگونه باید با معیارهای مبهم یا شرایطی که به شکل ناقص رعایت شده اند، برخورد کرد؛ یا هر معیار از چه اهمیتی برخوردار است، نمی کند.

در واکنش نسبت به اینکه ابعاد و زوایای زیادی در انتخابات آزاد و عادلانه وجود دارد، جامعه بین المللی تمرکز نظارت بر انتخابات را محدودتر ساخته است. اجماع عمومی درباره ماهیت انتخابات دموکراتیک توصیه می کند که ناظرین انتخابات باید محدوده نسبتا وسیعی از مسائل واقعی را ارزیابی کنند، از جمله نحوه اجرا یا برگزاری انتخابات؛ چهارچوب قانونی و رسمی برای انتخابات (قوانین)؛ و زمینه و فضای سیاسی که در آن انتخابات اجرا می شود. به همین نحو، این امر نیز کاملا روشن است که ناظرین باید بر تمام مراحل برگزاری انتخابات نظارت کنند، از جمله دوران پیش از انتخابات، که شامل دوران رسمی و غیررسمی مبارزات انتخاباتی می شود؛ رای گیری و شمارش اولیه آرا در روز انتخابات؛ مرحله پس از انتخابات، از جمله جمع آوری و فهرست ارقام کلی آرا، رسیدگی به شکایت ها، و تشکیل یک دولت جدید. مشروعیت مراحل برگزاری انتخابات معمولا خیلی پیش از روز انتخابات تعیین می شود، یا اینکه ممکن است به خاطر وقایع پس از انتخابات به خطر افتد.

انتخابات آزاد و عادلانه به عنوان یک هدف

کشورهای مختلف جهان به موفقیت های متنوع و متفاوتی در برآورده ساختن معیارهای بین المللی اجزا تشکیل دهنده یک انتخابات دموکراتیک دست می یابند. تعداد کمی از کشورها موفق به برگزاری انتخاباتی می شوند که تمام خواست های التزامی "آزاد و عادلانه" را برآورده می سازد. هرچند، بسیاری از کشورها، هم دموکراسی های باتجربه و هم دموکراسی های نوپا، انتخاباتی برگزار می کنند که در کل قابل قبول هستند و به حفظ جوامع آزاد و سالم کمک می کنند. بدیهی است که بسیاری از کشورهای دیگر این کار را انجام نمی دهند – یا با رد آشکار معیارها و هنجارهای بین المللی یا با سرکوب ظریف و زیرکانه آزادی سیاسی و مخالفین سیاسی. کارهای بیشتری می توان انجام داد تا همه مردم به حقوق دموکراتیک دسترسی پیدا کنند، و توجه دائم به کیفیت انتخابات در سرتاسر جهان یک اقدام اصلی در این تداوم این روند است.


اشتراک گذاری
نظر شما
Chaptcha
حروفي را كه در تصوير مي‌بينيد عينا در فيلد مقابلش وارد كنيد
آخرین اخبار