اين روزها همه دغدغه دارند؛ دغدغه چگونه زيستن، چگونه انتخاب کردن، چگونه کسب و کار داشتن و ... . دغدغهها اما متفاوتند. در سطوح و طبقات مختلف جامعه، دغدغهها هم رنگهاي مختلفي دارند. اين روزها که زمزمه توافق هستهاي ايران با گروه 1+5 اندک خوشحالي همراه با شک و ترديد را بههمراه داشته، جامعه دانشگاهيان و تحصيلکردهها هر شهريور و بهمن و بهتازگي هر ارديبهشت چشم انتظارشان به فراخوان وزرات علوم است تا شايد راهي بيابند و از چاه ظلماني بلاتکليفي بيرون آمده و پاداش سالهاي جواني را که به تحصيل علم پرداختند، بيابند اما در بين اين وانفساي نفسگير و آشفتهبازار کسب و کار همه رشتهها، بازار رشته زبان و ادبيات فارسي آن هم در استان بوشهر حال و هوايي ديگر دارد. همين بهانهاي شد تا پاي درد دل اعضاي هياتعلمي و اساتيد گروه زبان و ادبيات فارسي دانشگاههاي خليج فارس و ديگر دانشگاهاي استان بنشينيم باشد که صدايشان بعد از اين همه مدت به گوش مسوولان برسد و آنان که گمان ميکنند در ديار نفت جايي براي رشته زبان و ادبيات فارسي وجود ندارد، از خواب غفلت و جهالت برخيزند و به خود تکاني بدهند و يادشان بيايد که احياگر زبان فارسي ميگويد: بسي رنج بردم در اين سال سي/ عجم زنده کردم بدين پارسي.
سيدناصر جابري، هياتعلمي دانشگاه خليج فارس درباره وضعيت فعلي و آينده اين رشته در گفتوگو با خبرنگار بامداد جنوب گفت: امروزه گرايش و علاقه به رشته زبان و ادبيات فارسي کمرنگ شده است و ديگر کسي حاضر نيست اين رشته را بهعنوان رشته تحصيلي انتخاب کند. به نظرم اين تمايل کمرنگ به چند علت شکل گرفته و شايد عامل اصلي آن اين باشد که اين رشته نميتواند امنيت مالي ايجاد کند که البته اين عامل براي رشتههاي ديگر هم مطرح است. در حال حاضر اين رشته در مقطع کارشناسي در بيشتر دانشگاههاي استان تعطيل شده، از جمله در پيامنور و آزاد و ... . در دانشگاه خليج فارس امکان ايجاد رشته وجود داشته ولي مسوولان شايد بهسبب بيانگيزگي به آن بيتوجهي کردند و بهصورت قاعدهمند امروزه که بحث کار و اشتغال مطرح نيست، يعني دانشگاه ضامن شغل براي هيچ رشتهاي نيست حتي در برخي رشتههاي پرطرفدار، تعداد بيکار بيشتر است؛ از آن جمله رشته کامپيوتر، بنابراين مردم بهدلايلي مانند اميد به کسب شغل ترجيح ميدهند فرزندانشان در رشتههاي درآمدزا درس بخوانند. از آنجا که از رشته ادبيات هم چنين انتظاري نميرود روزگارش بسي روشن است. بايد اعتراف کرد که جامعه کنوني ما با وجود تبليغات گسترده در حوزه اهميت معنا و معنويت، حاضر نيست براي علم يا رشتهاي که ارزشي و معنوي است مايهاي بگذارد، به زبان ساده، پول و درآمد در زمان ما حرف اول را ميزند و در حال حاضر انتظار نميرود در تحصيل ادبيات درآمدي نهفته باشد، بنابراين تعطيلي رشته ادبيات در دانشگاهها بيانگر رکود رجوع به اين رشته است و زماني که مشکلات مالي از معيارهاي ديگر مهمتر ميشود، بهصورت طبيعي ادبيات و هنر و شعر در مرتبههاي کماهميت قرار ميگيرند. وي در ادامه يادآور شد: چند وقت پيش قرار بود در شهرستان دشتي مقطع کارشناسي اين رشته تاسيس شود که بهدليل ايرادي که به سرفصل گرفته شد، راهاندازي اين رشته با مشکل مواجه شد.
ضمن اينکه مشکل بزرگتر، نبود بودجه و امکانات راهاندازي يک دانشکده اقماري در خورموج بود ولي تا آنجا که من خبر دارم هنوز هم ايجاد دانشکده در خورموج لغو نشده بلکه به حالت معلق درآمده که همت و توجه مسوولان مربوط را ميطلبد.
اين هياتعلمي دانشگاه خليج فارس افزود: هرچند دانشکدههاي اقماري مشکلات فراواني دارند ولي اگر اين رشته در خورموج که شهرستاني ادبدوست است، ايجاد ميشد باز هم اميد بود که فقدان مقطع کارشناسي در دانشگاههاي دولتي استان تعديل شود. در حال حاضر کيفيسازي دانشگاهها مد نظر دولت است، بنابراين ايجاد رشته جديد بايد توجيهات محکمي داشته باشد اما چه توجيهي بالاتر از اينکه حيف است زبان فارسي بميرد و حتي با ايجاد يک رشته هم حمايت نشود.
وي همچنين تصريح کرد: وظيفه دولت است که از اين رشته حمايت مالي به عمل بياورد. اگر از اين رشته حمايت نشود بايد منتظر بمانيم تا روزي دوباره فقدان دانشآموختگان ادبيات بهقدري کم شود که دولت ناگزير باشد با اعطاي بورس و ... از اين رشته حمايت کند يا اينکه تغييرات فرهنگي بهگونهاي پيش رود که مردن يک زبان يا ضعف آن امري طبيعي تصور شود و خرج کردن براي آن اتلاف سرمايه تلقي شود.
وي در ادامه گفت: دانشگاه آزاد و پيامنور براي رها شدن از اين معضل رو به جلو فرار کردهاند و در مقطع ارشد و دکتري اقدام به پذيرش دانشجو کردهاند که البته کيفيت آنها بحثي جداگونه است. به نظر من براي اين معضل چند راه حل وجود دارد: اول اينکه گرايشهايي ايجاد شود تا علاقهمندان واقعي به اين رشته ورود کنند. مثلا گرايش داستاننويسي، ادب معاصر و نقد ادبي و .... دوم اينکه رشته علوم انساني را در دبيرستانها ضعيف و کمرنگ نکنيم و به آن بها بدهيم. سوم اينکه در استخدامهاي دولتي به رشته زبان و ادبيات فارسي هم توجه شود.
ليلا رضايي، ديگر هياتعلمي دانشگاه خليج فارس در اين خصوص بيان کرد: رشته ادبيات در سطح کشوري چندين مشکل دارد و مختص به استان بوشهر نيست. تخصصي نبودن و گرايشي نبودن اين رشته در طول سالها براي دانشآموختگان اين رشته مسالهساز بوده است. همچنين نبود رويکردي تخصصي سبب شده که از نظر پژوهشي هم در طول سالها اتفاق ويژهاي در حوزه ادبيات رقم نخورد، جز مواردي معدود که البته محصول ترجمه از متون غربي بوده است. در زمينه شعر هم اين استان از نظر علاقه به شاعران برجسته ادب فارسي و هم از نظر سرايش شعر بسيار شايان توجه است. بهعنوان مثال سنت خيامخواني بوشهر يک سنت منحصربهفرد در کشور است که بهخوبي حکايت از علاقه و استعداد مردم اين مرزبوم دارد. انتظار داريم مسوولان چه در سطح کشور و چه در سطح استان با همت و توجه خاص به اين رشته درصدد رفع مشکلات موجود برآيند.
عباس جاهدجاه، دانشيار زبان و ادبيات فارسي دانشگاه پيامنور بوشهر هم در مصاحبه با بامداد جنوب گفت: بهتازگي تعدادي گرايش در مقطع کارشناسي ارشد و دکتري به وجود آمده که به گذشت زمان و پس دادن امتحان نياز دارد. بايد آزمون و خطاهايي در اين زمينه اتفاق بيفتد تا روش صحيح و درستي براي ايجاد گرايش در همه مقاطع به وجود بيايد. استان بوشهر از نظر استعداد و علاقهمندي به ادبيات بسيار قابل توجه است. به نظر من اين استان ظرفيت توجه به رشته ادبيات و شکوفا کردن آن را دارد. در حال حاضر در مقطع کارشناسي اين رشته گرايشي به نام ادبيات داستاني وجود دارد که کاملا کاربردي و براي پرورش استعدادهاي ادبي جوانان مناسب است. گرايش ادبيات داستاني با توجه به استعدادي که اين استان در حوزه تئاتر و سينما دارد، اهميت بيشتري پيدا ميکند که بهطور قطع ميتواند منجر به رشد و بهبود کيفيت تئاتر و سينما شود.
سياوش جعفري، هياتعلمي دانشگاه پيامنور برازجان هم در گفتوگو با بامداد جنوب گفت: شوربختانه ادبيات پرمايه و شکوهمند ايران نيز اين روزها مانند بسياري از ديگر دانشهاي نظري گاهي در چنبره بينشهاي تنگ و کوتاه روزمره مورد بيمهريهاي ناخلفان و نااهلان قرار ميگيرد. نقش و کارکرد شعر در زبان فارسي با هيچ زبان ديگري قابل مقايسه نيست و اهالي هيچ زباني اين همه هنر و معرفت در اين قالب نريختهاند. بسياري از ويژگيهاي روحي و اخلاقي ايرانيان مانند ايراندوستي توام با پرهيز از عصبيتهاي کورکورانه وامدار کساني چون فردوسي و حافظ است. ادبيات و شعر بزرگترين و ماندنيترين کالا و دستاورد ما براي عرضه به جهانيان است و بايد اين نجيبزاده پير را همواره حرمت داريم. خوشبختانه امسال ديديم که هم در گراميداشت فردوسي بزرگ و هم در يادبود سعدي پيامهاي بسياري در فضاي مجازي و واقعي ميان جوانان دست به دست شد که اينها خود اميدوارکننده است.
در همين خصوص با دکتر مصلح، سرپرست فعلي دانشگاه خليج فارس گفتوگويي تلفني داشتيم. وي گفت: در رشته ادبيات فارسي با کمبود فضا مواجهيم و البته نبود اين رشته در دانشگاه خليج فارس بهسبب نگرش و سياستگذاريهاي وزرات علوم هم است. سياست وزارت علوم اين است که نه تنها در رشته ادبيات بلکه روند جذب در تمامي رشتههاي علوم انساني که بيش از نياز بازار نيرو عرضه ميکنند، کنترل شده و حساب شده باشند. در حال حاضر مهمترين و کاربرديترين رشته مانند مهندسي نفت هم بهسبب کمبود زيرساختها و مشکلات ديگر در استان با کمبود دانشآموخته مواجه است.
به نظر مي رسد با ايجاد نوآوري در رشته ادبيات و در صورتي که هنوز علاقهمنداني در اين رشته وجود داشته باشند که به بازار کار خود هم اميدوار باشند، بتوان تحولي در اين رشته ايجاد کرد.
حال بايد ديد آيا در آينده شاهد بروز استعدادهاي ناب و شکوفايي و تحول در رشته زبان و ادبيات فارسي در استان بوشهر خواهيم بود يا اينکه زبان فارسي با چنان استحکام به دست فراموشي سپرده ميشود.