دکتر «حاجب مرتاض» متولد ۱۳۱۰ در استان یزد است، پدرش «میرزا عزیزالله
مرتاض» تاجر و وکیل و دانشآموخته مدرسه دارالفنون بود که در دبیرستان
کیخسروی یزد به تدریس زبان انگلیسی مشغول بود.این پزشک سرشناس یزدی پس از
طی کردن دوران ابتدایی، تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ایرانشهر گذراند و
سپس در سال 1329شمسی وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شد و بعد از ورود به
دانشگاه، به دلیل علاقه به جراحی به این بخش رفت و به عنوان یکی از شاگردان
پروفسور عدل مشغول تحصیل شد.وی در سال 1964میلادی برابر با 1343شمسی برای
ادامه تحصیل به انگلستان و سپس آمریکا رفت و تکنیک جراحی استخوان مدرن و
جراحی عمومی را فرا گرفت و بعد از اتمام تحصیلات مجدداً به یزد بازگشت. وی
مجددا در سال 1358به انگلستان رفت ولی دلبستگی به خانواده باعث شد با وجود
این که در لندن صاحب شغل مناسب و موقعیت برجستهای بود، در سال 1360دوباره
به ایران مراجعت کند و ضمن اشتغال به پزشکی در این زمینه سرمایهگذاری کند.
مرتاض پس از احیا و بازسازی بیمارستان گودرز، به ساخت بیمارستان مرتاض
پرداخت و اکنون سالهاست که اداره این بیمارستان را بر عهده دارد.اقدام
ارزشمندی که دکتر «حاجب مرتاض» انجام داده، وی را به عنوان یک کارآفرین
نمونه در نظام سلامت ایران معرفی کرده است به طوری که وی در سال 1390 از
سوی انجمن علمی جراحان عمومی ایران به عنوان جراح پیشکسوت سال انتخاب شد.
آنچه بیان شد تنها قسمت کوچکی از زحمات این پزشک برجسته برای میهن عزیزمان
است. گفتوگویی را با وی ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه
میخوانید.
-
چطور شد که به سراغ رشته پزشکی رفتید؟
من در خانوادهای با تحصیلات عالی متولد شدم و پدرم از دانشآموختگان مدرسه
دارالفنون بود که در یزد به تدریس زبان انگلیسی مشغول بود. علاوه بر این
عمویم در سوئیس تحصیل کرده و یک پزشک بود و همانجا نیز طبابت میکرد لذا من
در عالم کودکی، ارزشی را که خانواده به عمومیگذاشتند میدیدم و میشنیدم
که کلمه «دکتر روحی» را با چه احترامی به زبان میآورند و از آنجا که دوست
داشتم مانند او مورد احترام باشم، به همین دلیل به سراغ پزشکی رفتم.
-
چه شد که به سراغ ساخت بیمارستان رفتید؟
وقتی در سال 1339به یزد آمدم، هنوز بیمارستانی به این صورت در یزد وجود
نداشت و رسم این بود که پزشکان برای طبابت به خانه بیماران و برسر بالین
آنها میرفتند و مردم اصلاً اعتقادی به مراجعه به بیمارستان نداشتند و
بیمارستان خوبی هم در یزد وجود نداشت و وقتی هم حال بیماری وخیم بود، چند
پزشک با هم برای ویزیت او به منزلش میرفتند. وقتی به یزد آمدم در
بیمارستان کارگران قدیم که در حال حاضر هراتی نام دارد، شروع به کار کردم و
در آنجا جراحی میکردم. در آن زمان بیمارستان گودرز نیز 7 یا 8 سال بود که
تعطیل شده بود لذا تلاش کردم این بیمارستان را بازسازی کنم.این بیمارستان
را با 3 تخت راهاندازی کردیم و به تدریج نیز فعالیت این بیمارستان افزایش
یافت و گستردهتر شد. مردم نیز استقبال بیشتری از بیمارستان میکردند به
طوری که در سال 1350 بیمارستان قدیم که 60 تختخواب داشت، دیگر جوابگوی
مراجعان نبود به همین دلیل من به سراغ زمین کنار بیمارستان رفته و آن را
خریدم و یک تیم پزشکی به نام تیم پزشکی مراد را تشکیل دادم.دلیل این
نامگذاری هم این بود که مراد از حروف ابتدایی نام پزشکان این تیم درست شده
بود و مخفف «میم» از مرتاض، «ر» از رونق، «الف» از احمدیه و «دال» آن نیز
به معنی دکتران دیگر بود. بعد از مدتی از شروع طرح گسترش بیمارستان، 160
تخت به تختهای قبلی بیمارستان اضافه شد و زمانی که بیمارستان گودرز را
تحویل دادیم، 270 بیمار بستری در این بیمارستان وجود داشت و بعد از آن که
بیمارستان گودرز به اداره اوقاف تحویل شد، من و همکارانم تصمیم گرفتیم
بیمارستان جدیدی تاسیس کنیم.بعد از گرفتن مجوز بیمارستان مرتاض، کلنگ آن در
سال 1370 توسط پروفسور عدل استاد من و پدر جراحی ایران به زمین زده شد و
در حالی که قرار بود ظرف 3 سال به بهرهبرداری برسد به دلایلی ساخت آن 12
سال به طول انجامید و نهایتاً در سال 1382 آماده بهره برداری شد.
-
به نظر شما چه مشکلاتی در راه ساخت بیمارستانهای خصوصی قرار دارد ؟
مشکلی در راه ساخت بیمارستان وجود ندارد و مشکل اصلی از زمانی شروع میشود
که کار ساخت تمام شده و نوبت به اداره بیمارستان میرسد چرا که مدیریت و
اداره یک بیمارستان امر مهمی است که باید با دقت و حوصله و جدیت انجام شود.
مدیریت در بخش پزشکان، پرستاران و کارمندان و در نتیجه رضایت بیمار، چالش
بزرگ مدیریتی در بیماستانهاست و جذب پزشکان متخصص و کارآزموده یکی از
سختترین و حیاتیترین اصولی است که باید در مدیریت بیمارستان به خوبی در
نظر گرفته شود.
-
در شهر یزد با کمبود مهمی در حوزه پزشکی مواجه هستیم ؟
باید بگویم یزد نسبت به دیگر استانها وحتی نسبت به تهران از نظر نسبت
تعداد تخت به تعداد بیمار از وضعیت خوبی برخوردار است و به همین دلیل نیز
آمار تعداد مراجعان و بیماران از استانهای جنوبی کشور به یزد خیلی بالاست
بهطوری که در حال حاضر بالای 60درصد بیماران بستری در بیمارستان مرتاض،
یزدی نیستند.
-
به نظر شما چه نقاط مثبتی در پزشکی یزد وجود داشته که شرایط را نسبت به استانهای همجوار آن بهتر کرده است؟
یکی از دلایل میتواند فعالیت خوب بخش خصوصی در حوزه پزشکی استان باشد
بهطوری که به جرات میتوان گفت در هیچ شهری، بخش خصوصی در حوزه درمان به
اندازه یزد فعال نیست. ضمن این که بخش دولتی نیز در این رابطه در یزد
بسیار خوب عمل میکند.دلیل مهم دیگر این که پزشکان یزدی به دلیل تخصص و
توانمندی بالا نزد مردم شهرستانهای دیگر نیز شناخته شدهاند و این خود
دلیلی بر مراجعات بیماران دیگر استانها به یزد میشود.
-
در بعضی از حوزههای علمی دچار معضل مهاجرت افراد متخصص و کاردان هستیم، آیا در مورد جامعه پزشکی نیز این مشکل وجود دارد؟
نه، خوشبختانه در این بخش ما با مشکل جدی روبهرو نیستیم و میتوان گفت
یزد جزو معدود شهرهایی است که بیشتر جامعه پزشکی آن بومی هستند و مشکلی در
این مورد نداریم.
-
برای ادامه و گسترش فعالیتهای بیمارستان طرحی دارید؟
بله، از ابتدای ساخت بیمارستان، مدام به این موضوع پرداختهایم و با
راهاندازی مراکز تخصصی و خرید ابزار و وسایل جدید و روز دنیا سعی کردیم
شرایط را برای توسعه فراهم آوریم چرا که معتقدم در هر کاری رکود و ثبات،
فنا را به دنبال دارد و شرط بقا توسعه است.
-
اگر به دوره جوانی بازگردید باز هم حرفهی پزشکی را انتخاب میکنید؟
بله، باز هم به سراغ حرفه پزشکی خواهم رفت و از این که این شغل را انتخاب کردم، کاملاً راضی و خشنود هستم.