به گزارش «تابناک» کرمان، واژهٔ «جادو» در زبان پهلوی jâdug بودهاست. لیکن در پهلوی و نوشتههای کلاسیک فارسی از جمله شاهنامه کلمهٔ «جادو» به معنی شخص جادوگر است. عملی که این شخص انجام میدهد «جادوی» است که به معنی جادوگری است یعنی امروز «جادوی» را «جادو» میگویند و ناچار «جادو» را «جادوگر» میگویند. دو نمونه از کاربرد «جادو» در معنی اصیل آن ذکر میشود: در خوان چهارم رستم (زن جادو=جادوگر) در شاهنامه آمدهاست «چو آواز داد از خداوند مهر / دگرگونه گشت جادو (=جادوگر) به چهر». در مثالی اخیرتر سعدی میگوید «همشیرهٔ جادوان (جادوگران) بابل / همسایهٔ لعبتان کشمیر»
واژه عربی سِحْر نیز در فارسی هممعنی با جادو استفاده میشود و جادوگر را ساحر نیز مینامند. واژه فارسی افسون در قدیم هممعنا با جادو استفاده شده اما امروزه معنای آن بیشتر نزدیک به طلسم یا وردهایی است که برای طلسم خوانده میشود. به کسی که افسون میکند افسونگر گفته میشود. تعویذ به وردها و دعاهایی گفته میشود که نوشتهشده و همراه برده میشود. واژه نِیرَنگ نیز در قدیم به عنوان مترادف با جادو و افسون به کار میرفتهاست.
امروزه عبارت «جادو جَنبَل» یا «جنبل و جادو» به عنوان عنوانی تحقیرآمیز برای جادو بهکار میرود. در قصههای فارسی عبارتی که به عنوان نمونهای کلی از ورد جادوگران استفاده میشود به این صورت است: «اَجّی مَجّی لا تَرَجّی».
در اسلام
دین اسلام به جادوگری باور دارد. بنا به گفته قرآن در سوره بقره جادوگری توسط شیاطین از زمان سلیمان رواج یافت چنانکه شیاطین برای اختلاف و جدایی انداختن و بروز انواع فتنهها به مردم جادو را آموزش میدادند که خداوند دو ملک به نامهای هاروت و ماروت را مأمور ساخت تا راه مقابله با جادو را به مردم یاد دهند خداوند دربارهٔ جادو میفرماید: «ساحر هر کاری که کند و از هر دری که وارد شود خوشبخت و رستگار نمیشود.»
ترفندهای خیالی را در اسلام اینطور نام بردهاند و معنا و دستهبندی کردهاند (ترتیب موارد در دستهبندی زیر اصلاح شدهاست): علم و فنّ تنویم یا خواب مصنوعی یا خواب مغناطیسی یا هیپنوتیز. جادو (در معنای خاص): ایجاد تغییری در عالم مادّه به روشی فراطبیعی به ارادهٔ جادوگر..کیمیا: علمی که در مورد تبدیل مس، فلزّات، یا حتّی سنگ به طلا بحث میکند. تلاش در این زمینه منشأ به وجود آمدن علم شیمی شد..هیمیا یا علم و فنّ طلسمها: روش ترکیب قوای عالم بالا با موجودات عالم پایین. علم و فنّ اعداد و اوفاق: دربارهٔ ارتباط اعداد و حروف مطالب با هم و تشکیل جداول خاصّی به صورت مثلّث یا مربّع و قرار دادن حروف و اعداد در خانههای آن برای رسیدن به مطالب مختلف به طرزی مخصوص. علم و فنّ خافیه: در مود چگونگی تغییر و تکثیر حروف و اسامی چیزی که مورد نظر است و استخراج نامهای ملائکه و شیاطین موکّل بر آنها. سپس دعا کردن با وردی که از آنها تشکیل شده..علم و فنّ احضار ارواح (شبیه لیمیا).لیمیا یا علم و فنّ تسخیرات: چگونگی ارتباط با ارواح قدرتمند عالم بالا. (شبیه احضار ارواح).مانند تسخیر جنسیمیا: دربارهٔ چگونگی ترکیب اراده و قوای فیزیکی خاص برای کارهای عجیب.از انواع آن علم و فنّ ریمیا یا تردستی یا چشمبندی در فارسی یا شعبده در عربی ست: روش استفاده از قوای فیزیکی و خصلتهای حواس انسان، برای وانمود کردن آثار خاصّی به چشم و گوش و حواس یا حتّی ذهن (یعنی به کمک قوهٔ خیال بیننده آثاری عجیب در نظرش مجسّم میکند که وجود ندارند). چه با روشهای فیزیکی، مادّی و طبیعی؛ و چه چه فراطبیعی پیشگویی یا غیبگویی: علم خبر دادن از حوادث در گذشته، حال یا آینده؛ که بر غیبگو پنهان است، با دخالت ارادهٔ غیب گو. این فن انواعی دارد:عرّافی:عرّاف کسی ست که از کلمات و حالات و رفتار سؤالکننده پی به آیندهٔ او ببرد.کهانت (در معنای خاص): کاهن کسی است که برای او صاحب رایی از طایفهٔ جن باشد و او را به آینده خبر دهد. یا به امور مخفی خبر دهد. مثلاً فلان مال دزدیده شده کجاست؟ چه کسی فلانی را کشت؟ ...
کیمیا، سیمیا، لیمیا، هیمیا و ریمیا را علوم یا فنون پنج گانهٔ مخفی میخوانند. کهانت در معنای عام یعنی برقراری رابطه با یک جن. کاهن نه تنها میتواند از جن در مورد گذشته، حال، یا آینده بپرسد؛ بلکه میتواند از او بخواهد کاری عجیب انجام دهد. زبان سحر و جادو زبان خاصی است و فقط برخی از حروف آن با فارسی و عربی مشترک است و بیشتر در نحوه نوشته شدن آنها فرق است.
در جوامع اروپایی
در میان عوام در اروپا
تحت تأثیر قرار دادن وقایع، با استفاده از نیروی اسرارآمیز یا فراطبیعی حقّههای مرموزی که برای سرگرمی اجرا شود.
بر حسب دستهبندی ریچارد کیک هِفِر، مورخ دانشگاهی:
جادوی روانشناختی: اولی بر روی ذهن دیگری تأثیر میگذارد تا آنگونه که جادوگر میخواهد عمل کند، مانند علاقهمند ساختن کسی به دیگری جادوی خیالی یا توهمی: پدیدآوردن عجایب گوناگون به چشم بیننده. مانند جادویی که ضیافت شامی را پدید آورد یا جادوگر را نامرئی کند،جادویی که تغییر فیزیکی واقعی در شیئی بوجود آورد، در این تقسیمبندی گنجانده نشدهاست. مثلاً معجزه
در افسانهها:
جادوی واضح: جادویی است که به سرعت نتیجهاش ظاهر شود.جادوی تدریجی و ظریف: جادویی است که اثرش بهطور تدریجی و نامحسوس دنیا را تغییر میدهد.
در نظریات جدید؛ برحسب آنچه در جادو استفاده میشود (ممکن است همه یا بعضی موارد استفاده شود):
جادوی سرایتی: به کمک اجسام فیزیکی که زمانی با شخص یا چیزی که جادوگر میخواهد روی او تأثیر بگذارد، در تماس بودهاست.جادوی همسانی با استفاده از تصاویر یا اشیای فیزیکی است که به نوعی با شخص یا چیزی که میخواهیم تحت تأثیر قرار دهیم، شباهت دارد. مانند عروسکهای وودو
در فرهنگ عام بر حسب تعالی:
جادوی متعالی یا جادوی سفید: از یک نیروی الهی کمک میگیرد و هدف متعالی داردجادوی پست یا جادوی سیاه: جادویی که با نیروهای پست از قبیل مرگ سر و کار دارد یا هدف شخصی دارد. مثلاًبرای آسیب زدن به فردی استفاده شودبا اجساد و موادّ مرده (گاهی نفرتانگیز و کثیف) سروکار دارداحضار و گفتگو با روح مردگان مثلاً جهت گفتگو با روح عزیزی که مردهاست یا برای گرفتن اطلاعات از روحهای مردگان به عنوان نوعی پیشگویی یا برای کمک گرفتن در انجام جادویی دیگر.
در فرهنگ عام برحسب روش؛ مواردی که بین مردم معروف است:
ورد: شناخته شدهترین عمل جادوگری، اوراد و حرکاتی است طبق روندی خاص (اغلب خواندنی، نوشتنی، حرکتی و گاه با وسایلی چون گوی و چوب دستی جادویی) که اجرای آن آن اثر خاصّی را به همراه دارد.غیب گویی: یک عمل جادوگری مشهود دیگر است که هدف آن دادن اطلاعات دربارهٔ گذشته، حال و آینده(پیشگویی است. این کار اغلب با ابزاری انجام میشود. انواع غیب گویی عبارتند از:طالع بینی، فالگیری و تفسیر فال یا طالع فال ورق: غیب گویی به کمک ورق فالگیری غیب گویی به کمک رصد ستارگان غیب گویی به کمک رمل و اسطرلاب غیب گویی به کمک گویبینی مشورت با فردی غیرقابل رویت.کهانت اگر با فردی از نوع جن مشورت انجام شود، آن را کهانت و مشورت گر را کاهن گویند. این لغت معانی دیگری هم داردنوع خاصّی از آن را ئی چینگ مینامندعرّافی: غیب گویی با نگاه کردن به ظاهر فردغیب گویی به کمک جادوی سیاه در مکتب تلما
آلیستر کراولی جادو به جای Magic به صورت Magick مینویسد و ظاهراً معنای خاصّی برای آن دارد.
موارد ظاهراً مشابه امّا متفاوت با جادو
تعریف اعمال مشابه دیگر در اینجا، کمک میکند تا متوجّه تفاوتشان با جادو شویم:
دعا و نیایش که یک عبادت است، اگرچه به ورد که نوعی جادو دانسته میشود، شبیه است.عمل قربانیکردن برای یک موجود یا خدای مافوق طبیعی و سپس درخواست از این خدا یا موجود و میانجی گری آن خدا در اجابت آن عمل نیز در صورت اجابت به جادو شبیه است.
تفاوت دعا و جادو این است که:
دعا و عبادت نیاز به خواست شخص و موافقت یک خدا دارد که میتواند درخواست را رد کند. اما شرایط موفّقیّت شخصی و ناشی از عملکرد معیوب جادوگر است.هنگامی که دعا منجر به نتیجه نمیشود، به این معناست که خدا اینگونه خواسته. اما هنگامی که جادویی مؤثر نمیافتد، به علت نقص در عملکرد جادوگر است.جادو بیشتر دارای یک دستورالعمل خاص است. امّا دعا بدون تفکر و دقّت قبلی نیز صورت میگیرد.
بعضی بر این باورند که چه در دعا و چه در جادو به کار بستن خود باور یا ایمان است که نتیجه مطلوب را به بار میآورد. امّا نیایشگر به تأثیر خدا یا واسطه باور دارد. در حالی که جادوگر به تأثیر ارادهٔ خود از راهی غیرطبیعی ایمان دارد. کسی هم که اعتماد به نفس دارد به تأثیر ارادهٔ خود از راهی طبیعی ایمان دارد.
انتهای پیام/*