به گزارش «تابناک»؛ یکی از آسیبهای جدی که مجموعههای اقتصادی و مالی از جمله بانکها، صندوقهای بازنشستگی و مجموعههای صنعتی را تهدید میکند دخالت و نفوذ سیاسیون برای اعمال قدرت، و چیدن نیروها و اطرافیان خود در مسئولیتهای ، بنگاههای اقتصادی است.
درحالی که کشور در یک نبرد تمام عیار با تحریمهای کمرشکن مواجه است و بار این تحریمها بیشتر بر دوش بخشهای اقتصادی خصوصی و نیمه دولتی و عمومی است، دخالت سیاسیون برای چیدمان بستگان، اطرافیان و دوستان خود در هیأت مدیره این شرکتها بیشترین خیانت به کشور و جفا در حق هزاران کارگر و تولید کشور میباشد.
در طول سه سال گذشته، صنعت مس و صنایع جنبی آن از جمله بخشهای ارز آور برای کشور، علیرغم همه تحریمهای جهانی بوده است.
موفقیتهای حاصله این حوزه، بخشی به دلیل نگاه راهبردی مدیران این صنعت و بخش مهمتر آن نیاز بازارهای جهانی به فلز مس است.
لیکن این شرکتها غالباً از یک معضل اساسی رنج میبرند، دخالت سیاسیون در عزل و نصبهای این بنگاهها، عدم ثبات مدیریتی، فشار جهت نصب آدمهایی از سوی نمایندگان است که تخصصی خاصی در زمینههای یاد شده ندارند.
نگاهی به وضعیت مدیریت شرکت ملی مس ایران در طول ۶ سال گذشته و تغییر ۳ مدیرعامل ، شاهدی بر این ادعاست.
اما این روزها خبر پیگیری یکی از نمایندگان کرمان برای انتصاب مدیر عامل ناکام ذوب آهن کرمان به عنوان هیأت مدیره شرکت صنایع جنبی مس شهید باهنر، موجب اعتراض و نگرانی کارگران این شرکت شده است.
مدیرعامل ذوب آهن کرمان، که طی دوران مدیریتش پر از چالش و همراه با اعتراضات و تحصنهای متعدد کارگری مواجه بوده است و در آخرین تحصن کارگری، مورد اعتراض شدید کارگران قرارگرفت، امروز ناکام از مسئولیت فعلی، با پشتیبانی و لابی آقای نماینده در تلاش است ردای گشاد هیأت مدیرهای شرکت مس شهید باهنر را به تن بپوشد.
اما سخنی با آقای نماینده!
دخالتهای گاه و بیگاه جنابعالی و تلاش برای مهره چینی در بنگاههای اقتصادی، تاکنون ثمرهای جز ضربه زدن به اقتصاد استان و کشور نداشته است. بهتر نیست به جای این همه دخالتها، سرتان به کار خودتان باشد و نگاهی به اطراف خود و وضعیت نابسامان معیشت مردمی و اوضاع اسفناک اقتصادی داشته باشید؟
آقای نماینده! مهره چینی و شبکه سازی های جنابعالی و تلاش برای انتصاب «کوتولههای اقتصادی» در مناصب مهم اقتصادی، خیانت بزرگی است که دشمن و جریان نفوذ آنرا دنبال میکند.
آقای نماینده! توجه شما را به این داستان تاریخی جلب مینماییم: اگر میخواهید سرزمینی را به ورطه نابودی بکشانید کافیست از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کمسوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند به کارهای کوچک و پست بگمار. بیسوادها و نفهمها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیدهها و باسوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشهای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد.
امیدواریم که به خود آیید و دست از این رویههای اشتباه بردارید. ان شاء الله
انتهای پیام/*