تاریخ کهگیلویه و بویراحمد مملو از اتفاقاتی است که دو واژه در این اتفاقات بسیار پرکاربرد است ، شجاعت و مظلومیت ! کهگیلویه و بویراحمدی ها همواره مردمی شجاع بوده اند و از خاک و شرف خود با تمام توان مواظبت کرده اند و از سویی مظلوم بوده اند از این جهت که همواره آماج شدیدترین برخوردها بوده اند.
در دفاع مقدس هم تقریبا چنین رویه ای را به چشم دیدند چرا که در طول جنگ اولا از شجاع ترین رزمندگان ایرانی بودند که با غیرت تمام از میهن خود دفاع کردند و کارنامه درخشانی داشتند و از سویی بسیاری از دلیرمدانشان بسیار مظلومانه شهید ، زخمی و اسیر شدند !
تبلور آنچه که در مقدمه این گزارش آمد را می توان در ماجرای پد خندق به خوبی روایت کرد .
۱۶ ساعت طاقت فرسا در پد خندق
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، روزهای آخر جنگ، زمانی که عراق به جزایر مجنون حمله کرد و نیروهای خود را برای بازپس گیری این منطقه وارد عمل کرد، پس گرفتن فاو از رزمندگان ایران اسلامی، اقدام به گرفتن جزایر مجنون شمالی و جنوبی کرد؛ جزایری که تیپ ۴۸ فتح مسئولیت محافظت از آنها را بر عهده داشت.
گردانهای حضرت رسول، امام علی (ع) و گردان شهدا در آنجا مستقر بودند و وقتی دشمن برای پسگیری آن منطقه حمله کرد بسیاری از تیپها و لشکرها عقبنشینی کردند ولی تیپ ۴۸ فتح جانانه ایستاد و عقبنشینی نکرد.
هلیکوپترها و هواپیماهای دشمن محل را زیر آتش گرفته و قایقهای توپدار مجهز به مسلسل به اضافه چندین تیپ و لشکر از زمین و دریا تیپ ۴۸ را مورد هجوم قرار دادند به گونهای که فرزندان این استان از هر طرف محاصره شدند.
در عملیات پد خندق، تیپ ۴۸ فتح به مدت ۱۶ ساعت به مقابله با دشمن بعثی پرداخت که در نهایت با شهادت تعداد زیادی از افراد تیپ و اسارت عدهای از آنها نبرد پایان یافت.
تا عصر مبارزه کردیم
یدالله فاطمی از بسیجیانی است که در آن زمان ۱۷ سال داشت میگوید: حدود ساعت سه و نیم بامداد بود که تک دشمن آغاز شد و ما جزو گردان شهدای پشتیبان پدخندق بودیم و هر لحظه بر دامنه آتش بی امان دشمن افزوده میشد.
این جانباز و آزاده سرافراز عملیات پدخندق افزود: در برخی عملیاتهای دیگر نظیر کربلای پنج و آزادسازی مهران شرکت داشتم اما حجم آتش دشمن در تک پدخندق شرایط خاصی داشت.
وی با بیان اینکه حمله دشمن کاملاً غافلگیرانه و از پشت سر بود و نیروهای تیپهای مجاور عقب نشینی کرده بودند، افزود: جاده بین خندق با پشت جبهه قطع شد و دلاورمردان پدخندق در زیر باران آتش دشمن و در بن بست دژ با هجوم دشمن مواجه شده بودند.
این مجروح عملیات پدخندق افزود: بسیاری از نیروهای گردان شهدای پشتیبانی پدخندق بر اثر حجم آتش دشمن شهید و مجروح و برخی نیز ناگریز به عقب نشینی شده بودند.
وی بیان کرد: تا نزدیک عصر مبارزه کردیم و زمانی که دیگر اسیر شدیم عراقیها تعداد پرشماری اسیر را بر یک قایق سوار کردند که حدود چند دقیقه بعد درحالی که قایق ظرفیت آن همه اسیر را نداشت واژگون شد و دو نفر از برادرانی که مجروح بودند در عمق آب شهید شدند و دیگر افراد به زحمت خود را نجات دادند.
یدالله فاطمی گفت: پس از حدود سه ساعت دوباره برقایق دیگری سوار و به پشت جبهه دشمن انتقال و بعد به الاماره عراق اعزام شدیم درحالی که با شرایط روحی نامناسب، زخم مجروحیت، داغ شهادت همسنگران و کتک کاری شقاوت پیشگان مواجه بودیم شرایطی که باهیچ زبانی قابل وصف نیست.
جدال تن به تن بود
رزمنده شجاع دیروز میادین جنگ، آزاده پدخندق هم میگوید: حماسه پدخندق خود یک جنگ تمام عیار، و نهایت مظلومیت و ایثارگری دیگری بود که با هیچ زبان و قلمی قابل بیان نیست.
محمد مرادی میگوید: به عنوان بی سیم چی گروهان انجام وظیفه میکردم و کمی بعد از گذشت تک دشمن ارتباط ما با دوستان عقبه جبهه قطع شد و همه به دفاع و مبارزه روی آوردیم.
وی اظهارداشت: در مقابل ما دشمن مجهز با تمامی سلاحهای مدرن و آتش گسترده و این طرف رزمندگان دلاوری بود که باکمبود تجهیزات دفاعی مواجه بودند اما برای شکست دشمن تا آخرین قطره خون سنگ تمام گذاشتند. این رزمنده عضو گروهان قاسم افزود: رزم محدود نیروهای ما که در پیشانی نبرد آن منطقه بود در واقع دشمن را با آن همه سلاحهایی که داشت زمین گیر کرد اگر چه فرماندهان دلاوری را از دست دادیم.
این بسیجی دلاور با بیان اینکه فرمانده گروهان قاسم شهید جانحمد کریمی و جانشین آن یل دلاور عملیاتهای مختلف ابراهیم نویدی جزو اولین شهدا بودند، تصریح کرد: جدالهای تن به تن، پرتابهای سنگ و کلوخ رزمندگان صحنههایی است که همواره برایم آزار دهنده و در عین حال فراموش نشدنی است.
وی گفت: در هنگام عصر که کاملاً دژ سقوط کرده بود و بسیاری از رزمندگان شهید و مجروح شده بودند به همراه دو رزمنده دیگر خود را به آب زدیم که در مسیر یکی از رزمندگان بر اثر اصابت گلوله مجروح شد.
مرادی بیان کرد: وقتی بازحمت زیاد به چند قایق عراقیها در گوشه آب رسیدیم شکسته بودند اما دو عدد جلیقه نجات از تن عراقیهای به هلاکت رسیده کندیم و از این طریق خود را به نیزارهای هور رساندیم و پس از طی مسافت طولانی در کمین عراقیها اسیر شدیم.
و حالا ۳۱ سال گذشته است و آدمهایی که هر کدامشان در آن روز در گوشهای از مسیر ۱۲ کیلومتری پد خندق در قلب حادثهای بزرگ قرار داشتند روایتهایشان را بیان میکنند. آدمهایی که زیر آن آتش ظهر گرم تابستان ۴ تیر ماه ۳۱ سال پیش شاید حتی تصور نمیکردند دوباره فرصت زندگی بیابند و آرمانشان در آن روز فقط شهادت بوده و حفظ وطن.
جنگ حتی فرصت رویاپردازی برای آینده را هم از آنها گرفته بود. اما دستاوردشان از آن همه رشادت در اوج جوانی، برخلاف همه حرفها و تبلیغاتی که علیه آنان هست، چیزی نیست جز ترکش، شیمیایی، درد، غم اسارت، خاطرات دردناک بی پایان و سری که با افتخار بالا میگیرند.
روایتهایی که با همه تلخی اما تصویری از مقاومت غرور آفرین فرزندان دیار آریوبرزن در دل جزایر مجنون به جا گذاشته است.
مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی فرمانده ارشد جنگ چند روز پس از حماسه پد خندق در نامهای به فرمانده وقت تیپ ۴۸ فتح از مقاومت و دلاوریهای رزمندگان این تیپ قدردانی کرد.