سال‌هاست درباره آمایش سرزمین هزاران ساعت سخنرانی و هزاران صفحه نوشتار روی کاغذ آمده اما اثری از آمایش سرزمین در ایران زمین نیست!
کد خبر: ۱۰۱۶۴۴۶
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۷ 16 December 2021

 

طرح آمایش سرزمین در ایران از سال ۴۶ در تهران مطرح و در دهه ۵۰ به‌صورت رسمی توسط سازمان برنامه وقت در کشور آغاز شد.
پیش از پیروزی انقلاب مطالعات مناسبی در این زمینه صورت گرفت اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی ،به دلیل آغاز جنگ تحمیلی در اجرای این طرح فاصله ای رخ داد.
در سال ۹۰ سیاست‌های این سند توسط مقام معظم رهبری ابلاغ و این سند به صورت استانی تهیه و به عنوان یک سند بالا دستی ابلاغ شده است.
آمایش سرزمین درحقیقت یعنی تنظیم و توزیع جمعیت به نسبت اقلیم، محیط‌زیست و امکانات طبیعی برای استقرار جمعیت.
آمایش سرزمین در حقیقت شامل اقدامات ساماندهی و نظام بخشی به فضای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی در سطوح ملی و منطقه ای است که بر اساس تدوین اصلی ترین جهت گیری های توسعه پایدار در قالب تلفیق بر برنامه ریزی هایی از بالا و پایین و با تکیه بر قابلیت ها، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای در یک برنامه ریزی هماهنگ و بلندمدت انجام می شود.
این رویکرد زمینه ی تعامل میان سه عنصر انسان، فضا و فعالیت و ارایه چیدمان منطقی فعالیت ها در عرصه ی سرزمین را فراهم می کند.
اهداف آمایش سرزمین توسعه متوازن و توسعه عادلانه و استفاده بهینه از منابع برای توسعه و پیشرفت مناطق سرزمینی است.
دستیابی به توسعه منطقه ای، متوازن و یکپارچه امری ضروری معطوف به استفاده درست از قابلیتهای سرزمین، سازماندهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و محیط زیستی برای تحقق آینده مطلوب مناطق است، به همین منظور یک برنامه ریزی استراتژیک آمایش سرزمین با در نظرگرفتن تمامی فاکتورهای توسعه پایدار می تواند به نتیجه مطلوب بیانجامد چرا که آمایش سرزمین روشی است که در برخورد با عدم تعادل در محیط طبیعی انعطاف پذیری خوبی دارد. آمایش سرزمین می تواند با بهره برداری بهینه از امکانات موجود در راستای بهبود وضعیت مادی و معنوی و در قلمرو جغرافیایی خاص در راستای توسعه منطقه ای عمل کند.

  در یک تحقیق جمله ای از  ژان پل لاکاز خواندم که گفته بود: منظور از آمایش سرزمین، رسیدن به مطلوب ترین توزیع ممکن جمعیت، توسط بهترین شکل توزیع فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در پهنه سرزمین است.
طبق این تعریف در برنامه های توسعه ایران تاکنون به طور جدی به آمایش سرزمین پرداخته نشده و یا لااقل نمودهای خود را نشان نداده ویا به مثابه یک ضرورت پرداخته شده است.
به روایت آمارها ۸۹‎/۸ درصد از جمعیت کشور در ۴۵ درصد از وسعت جغرافیایی ایران سکنا گزیده اند و ۱۰‎/۲ درصد باقی مانده آن در ۵۵ درصد از پهنه سرزمین زندگی می کنند ، ۸۷ درصد از شاغلین ایران هم در نیمه غربی ـ شمالی و ۱۳ درصد مابقی در نیمه شرقی ـ جنوبی فعال هستند، همچنین ۸۸‎/۶ درصد از بزرگراه های کشور در نیمه غربی ـ شمالی و تنها ۱۱‎/۴ درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی کشیده شده است ، در زمینه برق رسانی هم ۶۸‎/۷ درصد در نیمه غربی ـ شمالی و ۳۱‎/۳ درصد در نیمه شرقی ـ جنوبی انجام شده است و ... درصورتی که داده های آماری دیگری بر این دامنه افزوده شود به خوبی میتوان عدم تعادل در توسعه منطقه ای را دید.
آمایش سرزمین در حقیقت بازتاب سرزمینی توسعه بلندمدت کشور است بنابراین نمی توان برنامه توسعه ای را بدون دید سرزمینی پیش برد زیرا نگرش آمایشی به ما کمک می کند تا بتوانیم از وسعت و پهنای سرزمین در راستای توسعه بلندمدت بهره برداری کنیم.
برخی از کارشناسان آمایش سرزمین را این گونه تعبیر می کنند ومعتقدند، آمایش سرزمین یعنی دیدگاه راهبردی حاکمیت بر پهنه سرزمین.
بطور مسلم هر نوع نظامی، نگاه آمایشی متفاوتی می تواند داشته باشد بنابراین نمیتوان نسخه سرزمینی یک حاکمیت را در حاکمیت دیگر پیش برد.
متاسفانه با وجود اینکه موقعیت ممتاز جغرافیایی سواحل جنوبی کشور به ویژه سواحل دریای عمان، میزان سرمایه گذاری های انجام شده از جنبه های خدماتی، زیربنایی و صنعتی در این منطقه بسیار نازل است و در نتیجه این منطقه از کم تراکم ترین مناطق کشور از نظر جمعیت و فاقد نقطه جمعیتی مهم است.
این مسأله گویای عدم توسعه شبکه زیربنایی به سمت نقطه های مختلف سرزمین است که در کوتاه مدت مزیت های اقتصادی و در درازمدت قابلیت های «امنیتی» سرزمین را دچار بحران و اخلال می سازد. بنابراین لزوم توجه به آمایش سرزمین برای حفظ و بقای کشور اجتناب ناپذیر است.


 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار