شهدای البرز را بهتر بشناسیم
وی در طول زندگی کوتاه، اما پربرکت خود بر پیروی از امام خمینی (ره) تاکید داشت و معتقد بود " تازمانی که مردم ما پیرو ولایت هستند و از امام پیروی می‌کنند، هیچ قدرتی نمی‌تواند مردم ما را به زانو درآورد"
شهید مسعود ترکیان در تاریخ پانزدهم مرداد ماه سال 1342 در شهر تهران به دنیا آمد و تمام دوران کودکی خود را تا سال 1353 در شهر آبادان گذراند و بعد از آن سال به همراه خانواده به تهران عزیمت کرد.
واقعه مهمی که باعث شد تغییر کلی در شهید مسعود ترکیان ایجاد شود و راه زندگی او را کلی تغییر دهد فوت نابهنگام پدر و برادرش در تابستان 1356 بود و این موضوع باعث شد که شهید مسعود ترکیان به ناگهان پا به دنیای جدید بگذاردَ و از آن هنگام بود که صراط الله را شناخت و در آن گام گذاشت.
شهید مسعود ترکیان چون می دانست که مستمری ناچیزی را که ارتش به پدرش که ستوان دوم بود می داد بسیار ناچیز است، سعی کرد که با قناعت و خودداری از خرج‌های اضافی و حتی با کار کردن کمکی به خانواده بنماید به آن صورت که تمام تعطیلات خود را و حتی وقت‌های اضافی را در دوران سال تحصیلی به کار کردن می پرداخت.
از جمله زمانی را در عکاسخانه و کتابفروشی و خرازی مشغول کار شد و مدتی همدوش با کارگران به عملگی و کارگری پرداخت و تا آنجا که می توانست تن و جسم خود را به سختی عادت می داد. به طوریکه که گاهی اوقات روزهای خود را با تکه نان و چند عدد خرما می گذارند.
در زمان انقلاب و بعد از آن کمک‌های بسیاری در به ثمر رسیدن انقلاب و تداوم آن کرد.
تابستان سال 58 را با کارکردن در نهاد نوپای جهاد سازندگی در فردیس کرج گذراند و بعد از اتمام سال تحصیلی 58-59 در تاریخ 59/4/17 به اردوگاه باغ ایروانی رفت و بعد از گذراندن دوره های کامل آموزشی به شهریار رفت و دو ماه را از تابستان سال 59 به خدمت افتخاری در سپاه گذراند و سپس به گوهردشت کرج بازگشت و سرپرستی گروه بسیج را به عهده گرفت.
اولین بار در تاریخ 59/7/8 به جبهه اعزام شد. برای دومین بار بعد از 5 روز استراحت دوباره به جبهه گیلان غرب شتافت و ایثارگرانه در آنجا جنگید.
بعد از بازگشت فعالیتهای خود را در بسیج ادامه داد تا برای سومین بار در تاریخ 59/12/15 به جبهه رفت و بالاخره در تاریخ 59/12/23 در جبهه چغالوند به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وی در طول زندگی کوتاه، اما پربرکت خود بر پیروی از امام خمینی (ره) تاکید داشت و معتقد بود " تازمانی که مردم ما پیرو ولایت هستند و از امام پیروی می‌کنند، هیچ قدرتی نمی‌تواند مردم ما را به زانو درآورد"
در وصیتنامه این شهید بزرگوار بر ضرورت ادامه راه شهدا و پیروی از امام امت تاکید شده است.
واقعه مهمی که باعث شد تغییر کلی در شهید مسعود ترکیان ایجاد شود و راه زندگی او را کلی تغییر دهد فوت نابهنگام پدر و برادرش در تابستان 1356 بود و این موضوع باعث شد که شهید مسعود ترکیان به ناگهان پا به دنیای جدید بگذاردَ و از آن هنگام بود که صراط الله را شناخت و در آن گام گذاشت.
شهید مسعود ترکیان چون می دانست که مستمری ناچیزی را که ارتش به پدرش که ستوان دوم بود می داد بسیار ناچیز است، سعی کرد که با قناعت و خودداری از خرج‌های اضافی و حتی با کار کردن کمکی به خانواده بنماید به آن صورت که تمام تعطیلات خود را و حتی وقت‌های اضافی را در دوران سال تحصیلی به کار کردن می پرداخت.
از جمله زمانی را در عکاسخانه و کتابفروشی و خرازی مشغول کار شد و مدتی همدوش با کارگران به عملگی و کارگری پرداخت و تا آنجا که می توانست تن و جسم خود را به سختی عادت می داد. به طوریکه که گاهی اوقات روزهای خود را با تکه نان و چند عدد خرما می گذارند.
در زمان انقلاب و بعد از آن کمک‌های بسیاری در به ثمر رسیدن انقلاب و تداوم آن کرد.
تابستان سال 58 را با کارکردن در نهاد نوپای جهاد سازندگی در فردیس کرج گذراند و بعد از اتمام سال تحصیلی 58-59 در تاریخ 59/4/17 به اردوگاه باغ ایروانی رفت و بعد از گذراندن دوره های کامل آموزشی به شهریار رفت و دو ماه را از تابستان سال 59 به خدمت افتخاری در سپاه گذراند و سپس به گوهردشت کرج بازگشت و سرپرستی گروه بسیج را به عهده گرفت.
اولین بار در تاریخ 59/7/8 به جبهه اعزام شد. برای دومین بار بعد از 5 روز استراحت دوباره به جبهه گیلان غرب شتافت و ایثارگرانه در آنجا جنگید.
بعد از بازگشت فعالیتهای خود را در بسیج ادامه داد تا برای سومین بار در تاریخ 59/12/15 به جبهه رفت و بالاخره در تاریخ 59/12/23 در جبهه چغالوند به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
وی در طول زندگی کوتاه، اما پربرکت خود بر پیروی از امام خمینی (ره) تاکید داشت و معتقد بود " تازمانی که مردم ما پیرو ولایت هستند و از امام پیروی می‌کنند، هیچ قدرتی نمی‌تواند مردم ما را به زانو درآورد"
در وصیتنامه این شهید بزرگوار بر ضرورت ادامه راه شهدا و پیروی از امام امت تاکید شده است.
